پرش به محتوا

ابورزین الاسدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
*ابورزین درباره [[حضرت علی]]{{ع}} می‌گوید: "بهترین لباسی که در بر [[حضرت علی]]{{ع}} دیدم، پیراهنی پشمینه و دو برد قطری بود"<ref>جامع الرواه، اردبیلی، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. وی همچنین درباره [[سخنرانی امام]] [[حسن]]{{ع}} پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش، می‌گوید: [[حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[رحلت]] پدرش، در [[جامه]] سیاه بر [[منبر]] [[کوفه]] برای ما [[سخنرانی]] فرمود<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۱۲ و المناقب، موفق بن احمد، ص۱۲۰.</ref><ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۳-۱۵۴.</ref>.
*ابورزین درباره [[حضرت علی]]{{ع}} می‌گوید: "بهترین لباسی که در بر [[حضرت علی]]{{ع}} دیدم، پیراهنی پشمینه و دو برد قطری بود"<ref>جامع الرواه، اردبیلی، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. وی همچنین درباره [[سخنرانی امام]] [[حسن]]{{ع}} پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش، می‌گوید: [[حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[رحلت]] پدرش، در [[جامه]] سیاه بر [[منبر]] [[کوفه]] برای ما [[سخنرانی]] فرمود<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۱۲ و المناقب، موفق بن احمد، ص۱۲۰.</ref><ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۳-۱۵۴.</ref>.


==[[ابورزین]] از دیدگاه دیگران==
==ابورزین از دیدگاه دیگران==
*[[ابن ابوحاتم]] می‌گوید: از ابوزرعه درباره [[ابورزین]] پرسیده شد؛ گفت: نامش، مسعود و خود، [[کوفی]] و [[ثقه]] است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵.</ref>. [[ابن‌حبان]] نیز او را در زمره ثقات آورده است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵. </ref>. [[عجلی]] می‌گوید: [[مسعود ابورزین اسدی]] [[کوفی]] [[ثقه]] است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵.</ref>. [[ذهبی]] از او با عنوان [[فقیه]] مسن یاد کرده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۶، ص۵۱۷.</ref>. مؤلف [[تهذیب]] الأسماء می‌گوید: [[ابورزین]]، [[فقیه]]، عالم و فهیم بود و افراد بر [[وثاقت]] او هم‌نظر بودند<ref>{{عربی| و کان ابورزین فقیها عالما فهما و اتفقوا علی توثیقه}}؛ تهذیب الاسماء و اللغات، نووی، ج۲، ص۴۱۰. </ref>.
*[[ابن ابوحاتم]] می‌گوید: از ابوزرعه درباره ابورزین پرسیده شد؛ گفت: نامش، مسعود و خود، [[کوفی]] و [[ثقه]] است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵.</ref>. [[ابن‌حبان]] نیز او را در زمره ثقات آورده است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵. </ref>. [[عجلی]] می‌گوید: [[مسعود ابورزین اسدی]] [[کوفی]] [[ثقه]] است<ref>مقتل الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن أبی الدنیا، ص۹۵.</ref>. [[ذهبی]] از او با عنوان [[فقیه]] مسن یاد کرده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۶، ص۵۱۷.</ref>. مؤلف [[تهذیب]] الأسماء می‌گوید: ابورزین، [[فقیه]]، عالم و فهیم بود و افراد بر [[وثاقت]] او هم‌نظر بودند<ref>{{عربی| و کان ابورزین فقیها عالما فهما و اتفقوا علی توثیقه}}؛ تهذیب الاسماء و اللغات، نووی، ج۲، ص۴۱۰. </ref>.
*[[محمد هادی امینی]] درباره وی می‌نویسد: او [[محدث]]، عالم و از ثقات است و عده زیادی از او [[روایت]] کرده‌اند و در سال ۸۵ ق در گذشته است. نام فرزندش، [[عبدالله]] است که در [[صفین]] نیز حضور داشته است. در کتاب‌های [[فقه]] نیز احادیثی از او [[نقل]] شده است. [[ابوحمزه ثمالی]] هم از او [[روایت]] کرده است. او [[کوفی]] و [[ثقه]] است<ref>اصحاب امیر المؤمنین{{ع}}، محمد هادی امینی، ج۲، ص۵۳۵.</ref>.
*[[محمد هادی امینی]] درباره وی می‌نویسد: او [[محدث]]، عالم و از ثقات است و عده زیادی از او [[روایت]] کرده‌اند و در سال ۸۵ ق در گذشته است. نام فرزندش، [[عبدالله]] است که در [[صفین]] نیز حضور داشته است. در کتاب‌های [[فقه]] نیز احادیثی از او [[نقل]] شده است. [[ابوحمزه ثمالی]] هم از او [[روایت]] کرده است. او [[کوفی]] و [[ثقه]] است<ref>اصحاب امیر المؤمنین{{ع}}، محمد هادی امینی، ج۲، ص۵۳۵.</ref>.
*[[یحیی بن آدم]] از [[ابوبکر بن عیاش]]، از [[عاصم]]، [[نقل]] کرده است که [[ابووائل]] به من گفت: اینک از [[پیری]] و شکستگی [[ابورزین]] [[تعجب]] می‌کنی! در زمان [[عمر]] او نوجوان و من مردی بودم. او حدیث‌هایی [[نقل]] کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر ۱۰، ص۱۱۸؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۱۸؛ الإصابه، ابن حجر ۷، ص۱۲۶.</ref>. [[احمد بن عبد الله بن یونس]]، از [[ابوبکر بن عیاش]]، از [[عاصم]] [[نقل]] کرده است که می‌گفته است: هرگاه کسی پیش [[ابووائل]] می‌آمد و از او [[فتوا]] می‌خواست، می‌گفت: پیش [[ابورزین]] برو و از او بپرس؛ سپس پیش من بیا و خبر بده که چه پاسخی به تو داده است. [[ابورزین]] با او در همان [[خانه]] ساکن بود <ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۸۱.</ref>.
*[[یحیی بن آدم]] از [[ابوبکر بن عیاش]]، از [[عاصم]]، [[نقل]] کرده است که [[ابووائل]] به من گفت: اینک از [[پیری]] و شکستگی ابورزین [[تعجب]] می‌کنی! در زمان [[عمر]] او نوجوان و من مردی بودم. او حدیث‌هایی [[نقل]] کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر ۱۰، ص۱۱۸؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۱۸؛ الإصابه، ابن حجر ۷، ص۱۲۶.</ref>. [[احمد بن عبد الله بن یونس]]، از [[ابوبکر بن عیاش]]، از [[عاصم]] [[نقل]] کرده است که می‌گفته است: هرگاه کسی پیش [[ابووائل]] می‌آمد و از او [[فتوا]] می‌خواست، می‌گفت: پیش ابورزین برو و از او بپرس؛ سپس پیش من بیا و خبر بده که چه پاسخی به تو داده است. ابورزین با او در همان [[خانه]] ساکن بود <ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۸۱.</ref>.
*آیا دو نفر، نام [[ابورزین اسدی]] داشته‌اند؟ [[عبدالعزیز بن صهیب]] از [[ابوصفیه]] [[نقل]] کرده که [[ابن زیاد]]، [[ابورزین]] را کشت؛ [[ابوبکر بن ابوداوود]] نیز می‌گوید، نام [[ابورزین]] است و [[اسدی]]، عبید بود و گردنش در [[بصره]] زده شد. او از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده [[دوستدار]] او بود و ابوزرین اسدی دیگری نیز از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] کرده که اسمش [[مسعود بن مالک]] بوده است. اما [[حاکم]] ابواحمد، آن دو را یک نفر دانسته که نام‌شان [[مسعود بن مالک]] بوده، در حالی که این، [[اشتباه]] است‌.
*آیا دو نفر، نام [[ابورزین اسدی]] داشته‌اند؟ [[عبدالعزیز بن صهیب]] از [[ابوصفیه]] [[نقل]] کرده که [[ابن زیاد]]، ابورزین را کشت؛ [[ابوبکر بن ابوداوود]] نیز می‌گوید، نام ابورزین است و [[اسدی]]، عبید بود و گردنش در [[بصره]] زده شد. او از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده [[دوستدار]] او بود و ابوزرین اسدی دیگری نیز از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] کرده که اسمش [[مسعود بن مالک]] بوده است. اما [[حاکم]] ابواحمد، آن دو را یک نفر دانسته که نام‌شان [[مسعود بن مالک]] بوده، در حالی که این، [[اشتباه]] است‌.
*برخی در رد سخن کسانی که [[گمان]] کردنده‌اند، این دو، یک نفر بوده گفته‌اند، علت [[اشتباه]] این بوده که نام هر دو و نام پدرشان و نسبت‌شان به [[قبیله]] و [[شهر]]، یکی بوده و اعمش از هر دو [[روایت]] کرده است، در حالی که نامشان و [[تاریخ]] ولادتشان متفاوت است و کسی که از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] کرده، از دیگری خیلی کوچک‌تر است.
*برخی در رد سخن کسانی که [[گمان]] کردنده‌اند، این دو، یک نفر بوده گفته‌اند، علت [[اشتباه]] این بوده که نام هر دو و نام پدرشان و نسبت‌شان به [[قبیله]] و [[شهر]]، یکی بوده و اعمش از هر دو [[روایت]] کرده است، در حالی که نامشان و [[تاریخ]] ولادتشان متفاوت است و کسی که از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] کرده، از دیگری خیلی کوچک‌تر است.
*ابورزین اسدی که نامش عبید بوده، در زمان [[عبیدالله بن زیاد]] بعد از سال ۶۰ ق یا قبل از آن کشته شده است، در حالی که [[ابورزین]]، که نامش [[مسعود بن مالک]] بوده، تا حدود سال ۹۰ ق زنده بوده است و ابن قانع [[تاریخ]] وفاتش را سال ۸۵ ق می‌داند و [[خلیفه]] گفته که او بعد از [[جماجم]] [[وفات]] یافته است. [[ابن ابوحاتم]] در مراسیل از شعبه حکایت کرده که او سماع [[ابورزین]] از [[ابن‌مسعود]] را [[انکار]] کرده است؛ [[ابن قطان]] نیز سماعش را از [[ابن ام مکتوم]] منکر شده است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱۰، ص۱۱۸- ۱۱۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۶.</ref><ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۴-۱۵۶.</ref>.
*ابورزین اسدی که نامش عبید بوده، در زمان [[عبیدالله بن زیاد]] بعد از سال ۶۰ ق یا قبل از آن کشته شده است، در حالی که ابورزین، که نامش [[مسعود بن مالک]] بوده، تا حدود سال ۹۰ ق زنده بوده است و ابن قانع [[تاریخ]] وفاتش را سال ۸۵ ق می‌داند و [[خلیفه]] گفته که او بعد از [[جماجم]] [[وفات]] یافته است. [[ابن ابوحاتم]] در مراسیل از شعبه حکایت کرده که او سماع ابورزین از [[ابن‌مسعود]] را [[انکار]] کرده است؛ [[ابن قطان]] نیز سماعش را از [[ابن ام مکتوم]] منکر شده است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱۰، ص۱۱۸- ۱۱۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۶.</ref><ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۴-۱۵۶.</ref>.


==[[ابورزین]] [[صحابی]] یا [[تابعی]]؟==
==ابورزین [[صحابی]] یا [[تابعی]]؟==
*[[ابن‌شاهین]] او را در زمره [[صحابه]] آورده و از [[سفیان]]، از [[اسماعیل بن سمیع]]، از أبورزین اسدی [[روایت]] کرده است که او گفت: مردی گفت: "یا [[رسول الله]]! طبق قول [[خدای تبارک و تعالی]]: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ اما از کجای [[آیه طلاق]] سوم استفاده می‌شود؟" [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "با [[نیکی]] او را رها کردن همان [[طلاق]] سوم است"<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج۲، ص۴۱۹؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۱.</ref>.
*[[ابن‌شاهین]] او را در زمره [[صحابه]] آورده و از [[سفیان]]، از [[اسماعیل بن سمیع]]، از أبورزین اسدی [[روایت]] کرده است که او گفت: مردی گفت: "یا [[رسول الله]]! طبق قول [[خدای تبارک و تعالی]]: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ اما از کجای [[آیه طلاق]] سوم استفاده می‌شود؟" [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "با [[نیکی]] او را رها کردن همان [[طلاق]] سوم است"<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج۲، ص۴۱۹؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۱.</ref>.
*[[علامه]] [[محمد تقی شوشتری]] در توضیح این [[روایت]] می‌فرمایند: "ولی این خبر [[شاهد]] آن نیست و [[دلیل]] [[طلاق]] سوم، [[آیه]] بعد است که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}<ref>«آنگاه اگر زن را (سومین بار) طلاق داد دیگر بر او حلال نیست تا آنکه به مرد دیگری شوهر کند» سوره بقره، آیه ۲۳۰.</ref><ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱۱، ص۳۲۸.</ref>، [[ابوموسی]] همین مطلب را آورده و گفته است که [[ابورزین]] از [[تابعین]] است و غیر از [[ابن‌شاهین]] کسی او را جزء [[صحابه]] ندانسته است<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref>. [[ابن‌حجر عسقلانی]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۵.</ref> و مؤلف [[تهذیب]] الاسماء<ref>تهذیب الاسماء و اللغات، نووی، ج۲، ص۴۰۹.</ref> او را از [[تابعین]] دانسته‌اند<ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۶.</ref>.
*[[علامه]] [[محمد تقی شوشتری]] در توضیح این [[روایت]] می‌فرمایند: "ولی این خبر [[شاهد]] آن نیست و [[دلیل]] [[طلاق]] سوم، [[آیه]] بعد است که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}<ref>«آنگاه اگر زن را (سومین بار) طلاق داد دیگر بر او حلال نیست تا آنکه به مرد دیگری شوهر کند» سوره بقره، آیه ۲۳۰.</ref><ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱۱، ص۳۲۸.</ref>، [[ابوموسی]] همین مطلب را آورده و گفته است که ابورزین از [[تابعین]] است و غیر از [[ابن‌شاهین]] کسی او را جزء [[صحابه]] ندانسته است<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref>. [[ابن‌حجر عسقلانی]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۵.</ref> و مؤلف [[تهذیب]] الاسماء<ref>تهذیب الاسماء و اللغات، نووی، ج۲، ص۴۰۹.</ref> او را از [[تابعین]] دانسته‌اند<ref>[[فاطمه کرمی|کرمی، فاطمه]]، [[ابورزین الاسدی (مقاله)|ابورزین الاسدی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش