پرش به محتوا

اصحاب صفه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،[[' به '، [['
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر')
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[')
خط ۲۰: خط ۲۰:
==شکل‌گیری [[اصحاب صفه]]==
==شکل‌گیری [[اصحاب صفه]]==
*برخی از مهاجرانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] می‌آمدند، [[قادر]] نبودند منزلی برای خود تهیه کنند. همچنین امکان این نبود که در منزل یکی از [[صحابه]] میهمان شوند. این افراد به علت [[فقر]] در [[مسجدالنبی]] ساکن می‌شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و تعداد آنها هم ممکن بود کم و زیاد شود<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۴-۱۲۵.</ref>.
*برخی از مهاجرانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] می‌آمدند، [[قادر]] نبودند منزلی برای خود تهیه کنند. همچنین امکان این نبود که در منزل یکی از [[صحابه]] میهمان شوند. این افراد به علت [[فقر]] در [[مسجدالنبی]] ساکن می‌شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و تعداد آنها هم ممکن بود کم و زیاد شود<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۴-۱۲۵.</ref>.
*[[کلینی]] روایتی را از [[امام باقر]]{{ع}} درباره شکل‌گیری [[اصحاب صفه]] ذکر می‌کند. [[حضرت]] می‌فرماید: "جویبر، فردی از اهالی یمامه و کوتاه قد و بد قیافه و محتاج و برهنه بود. او نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[اسلام]] آورد و [[مسلمان]] خوبی شد. فرستاده [[الهی]]{{صل}} پیراهنی به او پوشاند و فرمود که در [[مسجد]] بماند و همانجا بخوابد؛ زیرا مردی [[غریب]] بود و جای دیگری نداشت و آن [[حضرت]] مقداری [[غذا]] برای او می‌فرستاد. کم کم عده بیشتری [[مسلمان]] شدند که در [[مدینه]]، [[غریب]] و بی‌کس بودند و [[مسجد]] برای همه آنها کوچک بود، برای همین، [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[وحی]] فرمود: "[[مسجد]] خود را [[تطهیر]] کن و کسانی را که شب در آن می‌خوابند بیرون کن". [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد که برای [[مسلمانان]] [[غریب]]، صفه‌ای بسازند و پس از آن [[فقیران]] و غریبه‌ها که تعدادشان زیاد شده بود،[[شب]] و روز خود را در آنجا می‌گذراندند"<ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۲۲، ص۱۱۷.</ref>. از [[طلحه انصاری]] [[نقل]] شده است: "هر مهاجری که وارد [[مدینه]] می‌شد، اگر رفیقی داشت بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت در صفه اقامت می‌کرد"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵.</ref>.
*[[کلینی]] روایتی را از [[امام باقر]]{{ع}} درباره شکل‌گیری [[اصحاب صفه]] ذکر می‌کند. [[حضرت]] می‌فرماید: "جویبر، فردی از اهالی یمامه و کوتاه قد و بد قیافه و محتاج و برهنه بود. او نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[اسلام]] آورد و [[مسلمان]] خوبی شد. فرستاده [[الهی]]{{صل}} پیراهنی به او پوشاند و فرمود که در [[مسجد]] بماند و همانجا بخوابد؛ زیرا مردی [[غریب]] بود و جای دیگری نداشت و آن [[حضرت]] مقداری [[غذا]] برای او می‌فرستاد. کم کم عده بیشتری [[مسلمان]] شدند که در [[مدینه]]، [[غریب]] و بی‌کس بودند و [[مسجد]] برای همه آنها کوچک بود، برای همین، [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[وحی]] فرمود: "[[مسجد]] خود را [[تطهیر]] کن و کسانی را که شب در آن می‌خوابند بیرون کن". [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد که برای [[مسلمانان]] [[غریب]]، صفه‌ای بسازند و پس از آن [[فقیران]] و غریبه‌ها که تعدادشان زیاد شده بود، [[شب]] و روز خود را در آنجا می‌گذراندند"<ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۲۲، ص۱۱۷.</ref>. از [[طلحه انصاری]] [[نقل]] شده است: "هر مهاجری که وارد [[مدینه]] می‌شد، اگر رفیقی داشت بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت در صفه اقامت می‌کرد"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵.</ref>.


==[[پیامبر]]{{صل}} و [[اصحاب صفه]]==
==[[پیامبر]]{{صل}} و [[اصحاب صفه]]==
*[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} علاوه بر اینکه [[دستور]] داد ایوان مسقّفی در آخر [[مسجد]] یا گوشه‌ای چسبیده به [[مسجد]] برای اهل صفه ساخته شود، همواره به [[فکر]] آنان بود و تلاش می‌کرد نیازهای مادی و [[معنوی]] آنان را برطرف کنند. گاهی [[رسول خدا]]{{صل}} آنها را مهمان می‌کرد و به ایشان [[غذا]] می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. آن [[حضرت]] معمولاً شب‌ها هنگام [[غذا خوردن]]، گروهی از آنها را میان [[یاران]] خود تقسیم می‌کرد که با آنها [[غذا]] بخورند و گروهی هم با خود [[حضرت]]، [[غذا]] می‌خوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[نقل]] شده است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} همواره به [[اصحاب صفه]] سر می‌زد؛ چرا که آنان میهمان آن بزرگوار بودند. آنان،[[خانواده]] و [[اموال]] خود را ترک گفته و به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده بودند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} این افراد را که شمارشان به چهارصد مرد<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰.</ref> می‌رسید در صفّه [[مسجد]]، اسکان داد و هر [[صبح و شام]]، به آنان سر می‌زد و [[سلام]] و احوال‌پرسی می‌کرد.
*[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} علاوه بر اینکه [[دستور]] داد ایوان مسقّفی در آخر [[مسجد]] یا گوشه‌ای چسبیده به [[مسجد]] برای اهل صفه ساخته شود، همواره به [[فکر]] آنان بود و تلاش می‌کرد نیازهای مادی و [[معنوی]] آنان را برطرف کنند. گاهی [[رسول خدا]]{{صل}} آنها را مهمان می‌کرد و به ایشان [[غذا]] می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. آن [[حضرت]] معمولاً شب‌ها هنگام [[غذا خوردن]]، گروهی از آنها را میان [[یاران]] خود تقسیم می‌کرد که با آنها [[غذا]] بخورند و گروهی هم با خود [[حضرت]]، [[غذا]] می‌خوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[نقل]] شده است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} همواره به [[اصحاب صفه]] سر می‌زد؛ چرا که آنان میهمان آن بزرگوار بودند. آنان، [[خانواده]] و [[اموال]] خود را ترک گفته و به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده بودند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} این افراد را که شمارشان به چهارصد مرد<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰.</ref> می‌رسید در صفّه [[مسجد]]، اسکان داد و هر [[صبح و شام]]، به آنان سر می‌زد و [[سلام]] و احوال‌پرسی می‌کرد.
*اگر برای [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی می‌آوردند آن [[حضرت]]، سؤال می‌کرد [[صدقه]] است یا هدیه؟ اگر می‌گفتند [[صدقه]] است آن را برای اهل صفه می‌فرستاد و اگر می‌گفتند هدیه است اهل صفه را فرا می‌خواند که از آن بخورند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۹.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
*اگر برای [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی می‌آوردند آن [[حضرت]]، سؤال می‌کرد [[صدقه]] است یا هدیه؟ اگر می‌گفتند [[صدقه]] است آن را برای اهل صفه می‌فرستاد و اگر می‌گفتند هدیه است اهل صفه را فرا می‌خواند که از آن بخورند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۹.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.


۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش