|
|
خط ۲۲: |
خط ۲۲: |
|
| |
|
| ==[[ادله اثبات وصایت]]== | | ==[[ادله اثبات وصایت]]== |
| ===[[دلیل عقلی]]===
| |
| *در [[زندگی]] عادی [[بشر]] کسانی که [[احساس]] میکنند مرگشان نزدیک است نسبت به پس از [[مرگ]]، درباره خودش و نزدیکانش سفارشهایی مبنی بر انجام کارهایی دارند و اگر آن شخص دارای [[منصب]] مهم [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] باشد این [[ضرورت]] بیش از پیش خود را نشان میدهد مخصوصاً اگر آن مطلب محل [[اختلاف]] باشد و یا [[انگیزه]] برای [[اختلاف]] در آن زمینه وجود داشته باشد. با این [[وصف]] چگونه قابل [[تصور]] است [[پیامبر]] که خود [[عقل]] کل است و کل [[عقل]]، در سختترین حالات و نسبت به مناقشه برانگیزترین مسائل، [[امت]] را بدون [[وصیت]] رها کرده باشد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۵- ۱۴۶.</ref>.
| |
| ===[[دلیل نقلی]]===
| |
| ====[[آیات قرآن]]====
| |
| #{{متن قرآن|وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارثبری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بیگمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref>. در برخی از [[روایات]] این [[آیه]] را به [[وصایت]] [[تأویل]] نمودهاند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.
| |
| *[[عبدالرحیم قصیر]] گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} راجع به قول [[خدای عزوجل]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ}} پرسیدم درباره چه کسی نازل شده است؟ فرمود: "درباره امر [[ولایت]] و [[امامت]] نازل شده است، این [[آیه]] پس از [[حسین]]{{ع}} در میان اولادش جاری شد، پس ما نسبت به [[پیغمبر]] و امر [[امامت]] از [[مؤمنین]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] سزاوارتریم"<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۲، ص۴۶.</ref>.
| |
| *در [[روایات]]، [[پیامبر]] [[وصایت]] را صریحاً مطرح کردند [[ولی در قرآن]] با کلمه اولوالارحام به این [[حق]] اشاره میکند و [[اهل بیت]]{{عم}} و [[علمای شیعه]] با این دو [[آیه]] به [[اثبات وصایت]] [[امام]] استناد میکنند، در مقابل، [[عامه]] هیچ اشارهای به امر [[وصایت]] در ذیل این [[آیات]] نکردهاند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۶- ۱۴۷.</ref>.
| |
| ====[[روایات]]====
| |
| #[[حدیث یوم الانذار]]:{{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده! * و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
| |
| *[[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} [[دستور]] داد که شخصیتهای بزرگ [[بنیهاشم]] که حدود [[چهل]] نفر میشدند را برای [[ضیافت]] ناهار، [[دعوت]] کند و غذایی از گوشت همراه با شیر آماده سازد.
| |
| *پس از [[صرف]] [[غذا]]، "[[ابولهب]]" [[عموی پیامبر]] با سخنان سبک خود، جلسه را از [[آمادگی]] برای طرح سخن و تعقیب [[هدف]] انداخت و جلسه بدون اخذ نتیجه به پایان رسید و میهمانان [[خانه رسول خدا]] را ترک گفتند.[[پیامبر]] [[تصمیم]] گرفت فردای آن روز میهمانی دیگری ترتیب دهد و این بار [[ابولهب]] را به [[خانه]] خود [[دعوت]] نکند.
| |
| *فردای آن روز [[پیامبر]] فرمود: ای [[علی]]! این مرد در [[کلام]] من پیشی گرفت، به سخنی از خود که شنیدی، بنابراین این [[قوم]] قبل از آنکه من سخن گویم متفرق شدند؛ مانند همان غذایی را که دیروز آماده نمودی امروز تهیه کن، و این [[قوم]] را نزد من گرد آور.
| |
| *[[علی]]{{ع}} میگوید: من چنان طعامی تهیه نمودم، و سپس آنها را در نزد [[حضرت]] حاضر ساختم. آن [[حضرت]] به من فرمودند: [[غذا]] بیاور! من آوردم و مانند دیروز [[غذا]] را به آنها تقسیم نمود، همه خوردند و نیاز دیگری نداشتند سپس فرمود: آنها را [[سیراب]] کن! من قدح شیر را آوردم همه آشامیدند به طوری که [[سیراب]] شدند، [[رسول خدا]]{{صل}} [[زبان]] به سخن گشود و فرمود: ای پسران [[عبدالمطلب]]! به [[خدا]] [[سوگند]] من یاد ندارم [[جوانی]] از [[عرب]] را که برای [[قوم]] خود هدیهای آورده باشد بهتر از آن چه من برای شما آوردهام، من برای شما خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را آورده، و [[خداوند تعالی]] مرا امر فرموده که شما را به [[پرستش]] او بخوانم.
| |
| کدام یک از شما در این امر به معاونت و [[یاری]] من برمیخیزد تا آنکه [[برادر]]، [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شما بوده باشد؟
| |
| *[[علی]]{{ع}} میگوید: تمام آن جمعیت از پاسخ [[حضرت]] [[خودداری]] کردند، و من که در آن وقت از همه کوچکتر بودم و بیسرمایهتر و سادهتر، گفتم: من، ای [[پیغمبر]] [[خدا]]! [[یار]] و معین تو خواهم بود! [[حضرت]] دست خود را بر گردن من گذارد، و فرمود: "این [[برادر]] من و [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شماست، پس [[کلام]] او را بشنوید و امر او را [[فرمان]] برید"<ref>{{متن حدیث|إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا له و أطيعوا!}}</ref>.
| |
| *[[علی]]{{ع}} میگوید: تمام [[قوم]] برخاستند، و میخندیدند و به [[ابوطالب]] میگفتند: این مرد تو را امر کرده که [[کلام]] فرزندت را بشنوی و از او [[اطاعت]] کنی<ref>محمد حسین حسینی طهرانی، امامشناسی، ج۱، ص۸۴ تا ۸۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۵۸۲.</ref>.
| |
| *اگر بعد از [[نهی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از [[شرک]] و انذارش، در جمله مورد بحث، [[عشیره]] اقربین، یعنی [[خویشاوندان]] نزدیکتر را اختصاص به ذکر داد، برای افاده و اشاره به این نکته است که در [[دعوت دینی]] استثنا راه ندارد. این [[دعوت]]، [[قوم]] و خویش نمیشناسد و فرقی میان [[نزدیکان]] و [[بیگانگان]] نمیگذارد و [[مداهنه]] وسهلانگاری در آن راه ندارد. چون [[سنن]] و [[قوانین بشری]] نیست که تنها در [[بیگانگان]] و [[ضعفا]] [[اجرا]] شود، بلکه در این [[دعوت]] حتی خود [[رسول خدا]] نیز با امتش فرقی ندارد تا چه رسد به اینکه میان [[خویشاوندان]] [[پیغمبر]] با [[بیگانگان]] فرق بگذارد، بلکه همه را [[بندگان خدا]] و [[خدا]] را مولای همه میداند<ref>المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۵- ۲۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۷- ۱۴۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==اوج [[وصایت]]== | | ==اوج [[وصایت]]== |