عبدالمطلب: تفاوت میان نسخهها
←حفر زمزم
(←منابع) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==حفر [[زمزم]]== | ==حفر [[زمزم]]== | ||
*سالها قبل از [[تولد]] عبدالمطلب، قبیلهای به نام "[[جرهم]]" بر [[مکه]] [[حکومت]] میکردند. [[عمر]] بن [[حارث]] آخرین [[حاکم مکه]] از قبیلۀ "[[جرهم]]" زمانی که دید نمیتواند در برابر قبیلۀ [[خزاعه]] [[مقاومت]] کند و به زودی [[شکست]] خواهد خورد به درون [[خانه کعبه]] رفت و جواهرات و هدایای نفیسی را که برای [[کعبه]] آورده بودند را به درون [[چاه زمزم]] ریخت و [[چاه]] را با [[خاک]] پر کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۹۵.</ref>. عبدالمطلب پیوسته در [[فکر]] بود تا جای [[چاه]] را یافته و آن را حفر کند تا اینکه روزی در کنار [[خانه کعبه]] خوابیده بود که در [[خواب]]، [[دستور]] حفر [[چاه]] را به او دادند و جای آن را نیز به وی نشان دادند. این [[خواب]] دو سه مرتبه تکرار شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۲-۱۴۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>. عبدالمطلب، [[زمزم]] را حفر کرد و هدایا و جواهرات [[کعبه]] را بیرون آورد و همۀ آن را برای [[کعبه]] و [[زینت]] روی آن [[خرج]] کرد. او کندن [[چاه]] را ادامه داد تا اینکه به آب رسید<ref>ر.ک: محمدزاده، محسن، عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۰-۸۱.</ref>. | *سالها قبل از [[تولد]] عبدالمطلب، قبیلهای به نام "[[جرهم]]" بر [[مکه]] [[حکومت]] میکردند. [[عمر]] بن [[حارث]] آخرین [[حاکم مکه]] از قبیلۀ "[[جرهم]]" زمانی که دید نمیتواند در برابر قبیلۀ [[خزاعه]] [[مقاومت]] کند و به زودی [[شکست]] خواهد خورد به درون [[خانه کعبه]] رفت و جواهرات و هدایای نفیسی را که برای [[کعبه]] آورده بودند را به درون [[چاه زمزم]] ریخت و [[چاه]] را با [[خاک]] پر کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۹۵.</ref>. عبدالمطلب پیوسته در [[فکر]] بود تا جای [[چاه]] را یافته و آن را حفر کند تا اینکه روزی در کنار [[خانه کعبه]] خوابیده بود که در [[خواب]]، [[دستور]] حفر [[چاه]] را به او دادند و جای آن را نیز به وی نشان دادند. این [[خواب]] دو سه مرتبه تکرار شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۲-۱۴۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>. عبدالمطلب، [[زمزم]] را حفر کرد و هدایا و جواهرات [[کعبه]] را بیرون آورد و همۀ آن را برای [[کعبه]] و [[زینت]] روی آن [[خرج]] کرد. او کندن [[چاه]] را ادامه داد تا اینکه به آب رسید<ref>ر.ک: محمدزاده، محسن، عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۰-۸۱.</ref>. | ||
==[[نذر]] [[عبدالمطلب]]== | |||
* [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[وفات]] پدرش، تحت [[سرپرستی]] جدش عبدالمطلب بود. عبدالمطلب به خاطر [[یتیمی]] و [[مکارم اخلاق]] [[حضرت]]، خیلی به او علاقه و [[محبت]] داشت و با اطلاعاتی که دربارۀ آیندۀ درخشان و [[پیامبری]] این [[فرزند]] به دست آورده بود، پسرانش را به [[ایمان آوردن]] به او فرامیخواند<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} که [[کودکی]] شش یا هفت ساله بود گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! صاحب [[مقام]] بزرگی خواهد شد و من روزی را میبینم که بر شما [[سیادت]] کند و [[مردم]] را به [[فرمان]] خویش در آورد و سپس او را میگرفت و در کنار خویش مینشانید و دست بر شانهاش میکشید و گونهاش را میبوسید<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. پس از [[مرگ]] ناگوار [[آمنه]] [[مادر حضرت]]، عبدالمطلّب در [[حفاظت]] [[پیامبر]]{{صل}} توجه بیشتری داشت<ref>ر.ک: محمدزاده، محسن، عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۴۲-۵۴۳.</ref>. | |||
==[[سرپرستی]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | ==[[سرپرستی]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | ||
* [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[وفات]] پدرش، تحت [[سرپرستی]] جدش عبدالمطلب بود. عبدالمطلب به خاطر [[یتیمی]] و [[مکارم اخلاق]] [[حضرت]]، خیلی به او علاقه و [[محبت]] داشت و با اطلاعاتی که دربارۀ آیندۀ درخشان و [[پیامبری]] این [[فرزند]] به دست آورده بود، پسرانش را به [[ایمان آوردن]] به او فرامیخواند<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} که [[کودکی]] شش یا هفت ساله بود گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! صاحب [[مقام]] بزرگی خواهد شد و من روزی را میبینم که بر شما [[سیادت]] کند و [[مردم]] را به [[فرمان]] خویش در آورد و سپس او را میگرفت و در کنار خویش مینشانید و دست بر شانهاش میکشید و گونهاش را میبوسید<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. پس از [[مرگ]] ناگوار [[آمنه]] [[مادر حضرت]]، عبدالمطلّب در [[حفاظت]] [[پیامبر]]{{صل}} توجه بیشتری داشت<ref>ر.ک: محمدزاده، محسن، عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۴۲-۵۴۳.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[وفات]] پدرش، تحت [[سرپرستی]] جدش عبدالمطلب بود. عبدالمطلب به خاطر [[یتیمی]] و [[مکارم اخلاق]] [[حضرت]]، خیلی به او علاقه و [[محبت]] داشت و با اطلاعاتی که دربارۀ آیندۀ درخشان و [[پیامبری]] این [[فرزند]] به دست آورده بود، پسرانش را به [[ایمان آوردن]] به او فرامیخواند<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} که [[کودکی]] شش یا هفت ساله بود گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! صاحب [[مقام]] بزرگی خواهد شد و من روزی را میبینم که بر شما [[سیادت]] کند و [[مردم]] را به [[فرمان]] خویش در آورد و سپس او را میگرفت و در کنار خویش مینشانید و دست بر شانهاش میکشید و گونهاش را میبوسید<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.</ref>. پس از [[مرگ]] ناگوار [[آمنه]] [[مادر حضرت]]، عبدالمطلّب در [[حفاظت]] [[پیامبر]]{{صل}} توجه بیشتری داشت<ref>ر.ک: محمدزاده، محسن، عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۴۲-۵۴۳.</ref>. |