اثبات امامت امام علی: تفاوت میان نسخهها
←حدیث غدیر خم
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
*اکنون با توجه به واژه [[مولی]] و شواهدی که در [[حدیث]] است [[دلالت روایت]] را مورد دقت قرار میدهیم. | *اکنون با توجه به واژه [[مولی]] و شواهدی که در [[حدیث]] است [[دلالت روایت]] را مورد دقت قرار میدهیم. | ||
*لفظ مولا، در زبان [[عربی]]، دارای معانی زیادی است، ولی در این [[حدیث]] بر اساس شواهد، به معنای [[امامت]] و [[خلافت]] است. برخی از این شواهد بدین قرار است: | *لفظ مولا، در زبان [[عربی]]، دارای معانی زیادی است، ولی در این [[حدیث]] بر اساس شواهد، به معنای [[امامت]] و [[خلافت]] است. برخی از این شواهد بدین قرار است: | ||
#در بعضی [[روایات]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} پیش از آنکه مسئله [[ولایت]] را مطرح کند فرمود:آیا من به شما سزاوارتر از خود شما نیستم؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟}}</ref>؛ پس از آن فرمود: هر کس من مولای او هستم پس علی{{ع}} مولای اوست.<ref>{{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}</ref>. | #در بعضی [[روایات]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} پیش از آنکه مسئله [[ولایت]] را مطرح کند فرمود:آیا من به شما سزاوارتر از خود شما نیستم؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟}}</ref>؛ پس از آن فرمود: هر کس من مولای او هستم پس علی{{ع}} مولای اوست.<ref>{{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}</ref>. متفرع ساختن این جمله بر جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ}} نشانگر این معناست که مقصود از {{متن حدیث|مَوْلَا}} اَولی به تصرّف است و "اولی به [[تصرف]]"، تعبیر دیگری از "[[امامت]]" است. [[ابنجوزی]]، از علمای بزرگ [[اهل سنت]]، در [[تذکره]] میگوید: در [[حدیث غدیر]]، مولا به معنی "اَولی" است و معانی دیگر مراد نیست<ref>تذکرة الخواص، ص۳۷، با مقدمه سید محمد صادق بحر العلوم.</ref>. [[حافظ]] [[ابوالفرج یحیی بن سعید ثقفی]] نیز که از بزرگان [[اهل سنت]] است، میگوید: این [[حدیث]] [[نصّ صریح]] است در [[اثبات امامت]] [[علی]]{{ع}}<ref>تذکرة الخواص، ص۳۷.</ref>. این بخش از [[حدیث]] را بزرگان و علمای [[اهل سنت]] آوردهاند<ref>علامه امینی در الغدیر، ج۱، ص۳۷۱، نام ۶۴ تن از کسانی را که این بخش حدیث را روایت کردهاند، ذکر کرده است.</ref> و هیچگونه تردیدی در آن نیست و [[علمای شیعه]] نیز، این فقره از [[حدیث]] را [[نقل]] کردهاند. | ||
متفرع ساختن این جمله بر جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ}} نشانگر این معناست که مقصود از {{متن حدیث|مَوْلَا}} اَولی به تصرّف است و "اولی به [[تصرف]]"، تعبیر دیگری از "[[امامت]]" است. | #[[رسول خدا]]{{صل}} پس از بیان [[ولایت علی]]{{ع}} فرمود: به من تبریک و تهنیت بگویید زیرا که [[خداوند]] مرا به [[نبوّت]] و [[اهل]] بیتم را به [[امامت]] ممتاز گردانید<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۷۴، به نقل از حافظ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، متوفای ۴۰۷ در کتاب «شرف المصطفی».</ref>. همانطوری که ملاحظه میکنید در این [[گفتار]]، [[پیامبر]]{{صل}} به [[امامت اهل بیت]] خود، تصریح فرموده است و این مطلب میرساند که مقصود از "[[مَولا]]" در "[[حدیث غدیر]]" [[امام]] و [[خلیفه]] است. | ||
#تهنیت گفتن، [[دست]] دادن، گرد آمدن برای انجام مراسم و سه روز ادامه یافتن مراسم<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۷۱.</ref>، جز با معنای [[خلافت]] و اولویّت نمیسازد. | |||
[[حافظ]] | #[[رسول خدا]]{{صل}} بعد از بیان [[ولایت علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ}}، آنان که حاضرند، باید به غایبان برسانند. آیا این تأکید، با معنای [[نصرت]] و [[محبّت]] سازگار است؟ [[پاسخ]] منفی است برای اینکه هر فردی از [[مسلمانان]] بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] میداند که باید بین [[مسلمانان]]، [[مودّت]] و [[محبّت]] و [[دوستی]] [[حاکم]] باشد و لزومی ندارد که با این همه تشریفات و در آن هوای گرم، دوباره مسئله [[محبت]] مطرح شود، آنهم [[محبت]] یک تن از [[مسلمانان]]. | ||
این بخش از [[حدیث]] را بزرگان و علمای [[اهل سنت]] آوردهاند<ref>علامه امینی در الغدیر، ج۱، ص۳۷۱، نام ۶۴ تن از کسانی را که این بخش حدیث را روایت کردهاند، ذکر کرده است.</ref> و هیچگونه تردیدی در آن نیست و [[علمای شیعه]] نیز، این فقره از [[حدیث]] را [[نقل]] کردهاند. | #[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[مردم]]! [[خداوند]] مرا [[مأمور]] کرد که امامتان، [[مسئول]] [[اداره امور]] شما، [[وصی]] و [[جانشین]] خود را برای شما [[نصب]] و معرفی کنم<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۶۵، به نقل از فرائد السمطین.</ref>. همچنین از [[عمر بن خطاب]] چنین [[نقل]] شده که [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به عنوان [[هدایت]] [[نصب]] کرد و گفت: هر کس که من مولای او هستم، [[علی]] مولای اوست<ref>الغدیر، ج۱، ص۵۷، به نقل از کتاب «مودة القربی»، شهاب الدین همدانی.</ref>. در این دو [[حدیث]] و امثال آن، کلمه "[[نصب]]" به [[کار]] برده شده است. بهکارگیری کلمه "[[نصب]]" قرینه است که مراد از [[مولی]]، [[امام]] و [[جانشین]] و [[خلیفه]] است نه [[دوستی]] و [[محبت]] و [[یاری]]. | ||
#[[روز غدیر]] [[خم]]، [[حسان بن ثابت]] ابیاتی سرود و از جمله چنین گفت:[[پیامبر]] به [[علی]]{{ع}} گفت: [[یا علی]]! برخیز که تو را به عنوان [[امام]] و [[هادی]] پسندیدم<ref>{{عربی|فَقَالَ لَهُ: قُمْ يَا عَلِيُّ فَإِنَّنِي رَضِيتُكَ مِنْ بَعْدِي إِمَاماً وَ هَادِياً}}الغدیر، ج۲، ص۳۴.</ref>. همانطور که ملاحظه میشود، [[حسان بن ثابت]] از کلمه "مولا" مفهوم [[امام]] فهمیده است. شنوندگان اشعار نیز باید همین گونه فهمیده باشند وگرنه واکنش نشان میدادند. این میرساند که مولا، در معنای [[امام]] و اَولی به [[تصرف]] بکار رفته است. این اشعار در [[حضور]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} و انبوه جمعیّت ایراد شد و [[پیامبر]] با [[سکوت]] خود [[کلام]] او را [[امضا]] فرمود. به همین چند [[شاهد]] اکتفا میکنیم، البته شواهد، بیش از اینهاست<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۳۷۰. (در این مدرک بیست شاهد ذکر شده است).</ref>. | |||
همانطوری که ملاحظه | #[[روایات]] دیگر: [[علی بن حمید قرشی]] در "[[شمس الاخبار (کتاب)|شمس الاخبار]]" آورده است: هنگامی که از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره این گفتارش {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ }} [[سؤال]] شد، فرمود: [[خداوند]] مولای من است، از خودم به من سزاوارتر است و با وجود او، امری برای من نیست. و من مولای [[مؤمنان]] هستم، از خودشان به آنها سزاوارترم و با وجود من، برای آنان امری نیست، و هر کس که من مولای او و از خود او به او سزاوارترم و با وجود من امری برای او نیست، پس [[علی]] مولای اوست و به او از خودش سزاوارتر است و با وجود [[علی]]، امری برای او نیست<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. | ||
*در [[حدیث]] دیگری آمده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[مردم]]! مگر نه اینست که [[خداوند]] از خودم به من اولی و سزاوارتر است، او [[فرمان]] میدهد یا [[نهی]] میکند و برای من، در مقابل [[امر و نهی]] [[خدا]] امر و نهیی نیست؟ گفتند: چرا، اینگونه است. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس که [[خداوند]] و من مولای او هستیم، پس این [[علی]] مولای اوست، شما را [[فرمان]] میدهد، [[نهی]] میکند، و شما نسبت به او [[حق]] [[امر و نهی]] ندارید...<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۷.</ref>. | |||
*با دقت در این [[احادیث]] و نظایر آن<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۶ - ۳۹۰.</ref>، معلوم میشود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، "[[مولی]]" را در معنیِ "اولی به [[تصرف]]" به [[کار]] برده است. | |||
*[[ابوحامد غرابی]] میگوید: پس از [[ماجرای غدیر]] [[خم]]، [[هوی و هوس]]، باعث گردید که [[مسلمانان]] [[حق]] را زیر پا گذارند<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۲.</ref>. | |||
همچنین از [[عمر بن خطاب]] چنین [[نقل]] شده که [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به عنوان [[هدایت]] [[نصب]] کرد و گفت: هر کس که من مولای او هستم، [[علی]] مولای اوست<ref>الغدیر، ج۱، ص۵۷، به نقل از کتاب «مودة القربی»، شهاب الدین همدانی.</ref>. | *[[ابن زولاق]] نیز میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} را [[روز غدیر]] [[خم]] به [[خلافت]] برگزید<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۱.</ref>. | ||
در این دو [[حدیث]] و امثال آن، کلمه "[[نصب]]" به [[کار]] برده شده است. بهکارگیری کلمه "[[نصب]]" قرینه است که مراد از [[مولی]]، [[امام]] و [[جانشین]] و [[خلیفه]] است نه [[دوستی]] و [[محبت]] و [[یاری]]. | *این سخنان میرساند که عدهای از علمای [[اهل سنت]]، تصریح کردهاند به اینکه [[حدیث غدیر]]، [[دلالت]] روشن بر [[امامت]] و [[خلافت علی]]{{ع}} دارد و به این ترتیب، به [[حق]] اعتراف کردهاند<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۱۲-۱۱۶.</ref> | ||
*'''[[چشمپوشی]] از [[حق]]:''' هنگامی که [[دلالت حدیث]] [[غدیر]] بر [[خلافت علی]]{{ع}} را پذیرفتند آیا ضروری نبود که بپذیرند این [[خلافت]]، [[بلافصل]] است؟! به این معنا که پس از [[رسول خدا]]{{صل}} [[خلیفه مسلمین]]، [[علی]]{{ع}} است نه کس دیگر؛ ولی این عده از [[علما]] اینگونه [[رفتار]] نکردند و گفتند [[ولایتی]] که [[حدیث غدیر]] برای [[علی]]{{ع}} [[ثابت]] میکند [[بلافصل]] نیست بلکه آن [[حضرت]] پس از [[عثمان]] این [[ولایت]] را دارد. برای نمونه به این سخنان توجه کنید: | |||
{{ | *[[شهابالدین بن شمسالدین دولتآبادی]] مطلب ذیل را از افراد مختلفی [[نقل]] میکند: [[ابوالقاسم]] گفته است: اگر کسی بگوید [[علی]]{{ع}} [[برتر]] از [[عثمان]] است، [[حق]] گفته است زیرا که [[ابوحنیفه]] و [[ابنمبارک]] گفتهاند: هر کس بگوید [[علی]]{{ع}} [[افضل]] جهانیان و [[افضل]] [[مردم]] است و بزرگترین بزرگان است، [[سخن]] نابجایی نگفته است چون مقصود از این [[برتری]]، [[برتری]] نسبت به [[مردم]] [[عصر]] خود آن [[حضرت]] است همانطوریکه این [[گفتار پیامبر]] [[خدا]] {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} درباره [[علی]]، مربوط به زمان [[خلافت]] آن [[حضرت]] (پس از [[عثمان]]) است<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref>. | ||
*[[ابوشکور محمد بن عبدالسعید بن محمد کشی حنفی]] در [[کتاب]] "[[التمهید فی بیان التوحید]]" میگوید:[[شیعیان]] میگویند که [[امامت]] [[علی بن ابیطالب]]، [[منصوص]] است به [[دلیل]] اینکه [[پیامبر]] به او فرمود: آیا [[راضی]] نیستی که نسبت به من همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] باشی و فرمود: من مولای هر کس هستم، [[علی]] مولای اوست. | |||
*[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> نیز [[دلالت]] بر [[امامت]] آن [[حضرت]] میکند. ولی در جواب اینها گفته میشود که مقصود [[پیامبر]] از این [[ولایت]] و [[خلافت]]، آن [[ولایتی]] است که در وقتش آن را داشت یعنی مراد این است که بعد از [[عثمان]]، [[علی]]{{ع}} ولی و مولا است نه قبل از [[عثمان]]!!<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۷ و ۳۹۸.</ref> | |||
این اشعار در [[حضور]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} و انبوه جمعیّت ایراد شد و [[پیامبر]] با [[سکوت]] خود [[کلام]] او را [[امضا]] فرمود. به همین چند [[شاهد]] اکتفا | *این [[علما]] اعتراف دارند بر اینکه [[حدیث غدیر]] [[دلالت]] روشن بر [[امامت]] و [[ولایت علی]]{{ع}} دارد ولی آن را به زمان پس از [[عثمان]]، موکول میکنند!! | ||
[[ | *'''[[سؤال]]:''' آیا در [[روز غدیر]] [[خم]]، مقصود [[رسول خدا]]{{صل}} در [[اجتماع]] ۱۲۰ هزار نفری [[مسلمانان]] از این [[سخن]] که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}، این بود که هر وقت، [[علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[مولی]] است؟ آیا این احتمال را در مورد این جمله میتوان [[عقلانی]] دانست؟ | ||
[[خداوند]] مولای من است، از خودم به من سزاوارتر است و با وجود او، امری برای من نیست. و من مولای [[مؤمنان]] هستم، از خودشان به آنها سزاوارترم و با وجود من، برای آنان امری نیست، و هر کس که من مولای او و از خود او به او سزاوارترم و با وجود من امری برای او نیست، پس [[علی]] مولای اوست و به او از خودش سزاوارتر است و با وجود [[علی]]، امری برای او نیست<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. | *'''جواب:''' | ||
در [[حدیث]] دیگری آمده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: | #[[سخن پیامبر]]، بدون قید است و نمیتوان بدون [[دلیل]] آن را [[مقید]] ساخت. هر کس به این جمله توجه کند این مطلب را [[درک]] میکند که مراد [[پیامبر]] این است که پس از من، [[علی]]{{ع}} [[امام]] شماست. | ||
[[مردم]]! مگر نه اینست که [[خداوند]] از خودم به من اولی و سزاوارتر است، او [[فرمان]] | #در میان آن جمعیّت [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] هم بودند. اگر اینها سهمی از [[خلافت]] داشتند، [[پیامبر]] نامی از آنان هم به میان میآورد. | ||
گفتند: چرا، اینگونه است. | #[[گفتار]] [[رسول خدا]]، میرساند که [[روز غدیر]] [[خم]]، [[علی]]{{ع}} به [[دستور خداوند]]، به [[خلافت]] و جانشنی [[پیامبر]] [[نصب]] شد که معنای آن [[خلافت بلافصل]] است و برای همین، به آن [[حضرت]] تبریک میگفتند، ولی [[خلافت]] خلفای قبل به [[دستور خداوند]] و [[نصب پیامبر]] نبود تا این که چنین توجهی در [[کلام]] آن [[حضرت]] روا باشد. البته [[ولایت]] و [[امامت علی]]{{ع}} در مدت [[حیات پیامبر]]، در طول [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[حضرت]]{{صل}} بود، و این [[علما]]، با وجود اعتراف به [[حق]]، از آن [[چشمپوشی]] کردند و به یک نوع توجیه غیر [[عقلانی]] روی آوردند<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۱۶-۱۱۸.</ref> | ||
[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس که [[خداوند]] و من مولای او هستیم، پس این [[علی]] مولای اوست، شما را [[فرمان]] میدهد، [[نهی]] میکند، و شما نسبت به او [[حق]] [[امر و نهی]] ندارید...<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۷.</ref>. | |||
با دقت در این [[احادیث]] و نظایر آن<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۸۶ - ۳۹۰.</ref>، معلوم میشود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، "[[مولی]]" را در معنیِ "اولی به [[تصرف]]" به [[کار]] برده است. | |||
ابوحامد غرابی | |||
[[ابن زولاق]] نیز | |||
این سخنان میرساند که عدهای از علمای [[اهل سنت]]، تصریح کردهاند به اینکه [[حدیث غدیر]]، [[دلالت]] روشن بر [[امامت]] و [[خلافت علی]]{{ع}} دارد و به این ترتیب، به [[حق]] اعتراف کردهاند | |||
[[ | |||
شهابالدین بن شمسالدین دولتآبادی مطلب ذیل را از افراد مختلفی [[نقل]] میکند: | |||
[[ابوالقاسم]] گفته است: اگر کسی بگوید [[علی]]{{ع}} [[برتر]] از [[عثمان]] است، [[حق]] گفته است زیرا که [[ابوحنیفه]] و ابنمبارک گفتهاند: هر کس بگوید [[علی]]{{ع}} [[افضل]] جهانیان و [[افضل]] [[مردم]] است و بزرگترین بزرگان است، [[سخن]] نابجایی نگفته است چون مقصود از این [[برتری]]، [[برتری]] نسبت به [[مردم]] [[عصر]] خود آن [[حضرت]] است همانطوریکه این [[گفتار پیامبر]] [[خدا]] {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} درباره [[علی]]، مربوط به زمان [[خلافت]] آن [[حضرت]] (پس از [[عثمان]]) است<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref>. | |||
[[شیعیان]] میگویند که [[امامت]] [[علی بن ابیطالب]]، [[منصوص]] است به [[دلیل]] اینکه [[پیامبر]] به او فرمود: | |||
آیا [[راضی]] نیستی که نسبت به من همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] باشی و فرمود: من مولای هر کس هستم، [[علی]] مولای اوست. | |||
[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> نیز [[دلالت]] بر [[امامت]] آن [[حضرت]] میکند. ولی در جواب اینها گفته میشود که مقصود [[پیامبر]] از این [[ولایت]] و [[خلافت]]، آن [[ولایتی]] است که در وقتش آن را داشت یعنی مراد این است که بعد از [[عثمان]]، [[علی]]{{ع}} ولی و مولا است نه قبل از [[عثمان]]!!<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۹۷ و ۳۹۸.</ref> | |||
این [[علما]] اعتراف دارند بر اینکه [[حدیث غدیر]] [[دلالت]] روشن بر [[امامت]] و [[ولایت علی]]{{ع}} دارد ولی آن را به زمان پس از [[عثمان]]، موکول | |||
[[سؤال]]: آیا در [[روز غدیر]] [[خم]]، مقصود [[رسول خدا]]{{صل}} در [[اجتماع]] ۱۲۰ هزار نفری [[مسلمانان]] از این [[سخن]] که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}، این بود که هر وقت، [[علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[مولی]] است؟ آیا این احتمال را در مورد این جمله میتوان [[عقلانی]] دانست؟ | |||
جواب: | |||
==آیا بیعت صحابه و مردم با ابوبکر در سقیفه برای اثبات امامت او کافی نیست؟== | ==آیا بیعت صحابه و مردم با ابوبکر در سقیفه برای اثبات امامت او کافی نیست؟== |