بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[عصمت]] و [[اطاعت]] از [[اهل بیت]]{{ع}}== | ==دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[عصمت]] و [[اطاعت]] از [[اهل بیت]]{{ع}}== | ||
*قرار گرفتن [[عترت]] در کنار [[قرآن]] بیانگر این است که [[کتاب آسمانی]] به [[تفسیر]] و تشریح نیاز دارد و نکته دیگر آنکه بین [[قرآن و عترت]] هرگز جدایی نیست؛ بنابراین کسانی که جدای از [[عترت]] به شرح و [[تفسیر قرآن]] میپردازند به سبب عدم هم آشنایی با رموز و حقایق [[قرآنی]]، جز [[ضلالت]] نتیجهای عایدشان نخواهد شد. اینکه [[پیامبر]] این دو را قرین یکدیگر قرار داد، بیانگر آن است که حرکت هر دو در یک جهت و به خاطر یک [[هدف]] است: یکی [[قانون]] آسمانی و [[کلام خدا]] است و دیگری [[مفسران]] و مجریان و حامیان آن. اینکه فرمود: این دو هیچگاه از هم جدا نمیشوند، حاکی است که تمسّک به یکی به معنای کنار گذاشتن هر دو است. پس "[[کتاب]][[خدا]] ما را کافی است" حرف ناصحیح است و مفهوم روشن آن عدم [[تمسّک به ثقلین]] است. مطلب دیگر اینکه شاید از این جمله بتوان فهمید که هر چه برای یکی رخ دهد [[سرنوشت]] یکی [[سرنوشت]] دیگری نیز هست، مهجوریّت یکی مهجوریّت دیگری نیز هست. پس کسانی که باعث مهجوریّت [[عترت]] شده باشند، خواهی نخواهی، [[قرآن]] را مهجور کردهاند. | *قرار گرفتن [[عترت]] در کنار [[قرآن]] بیانگر این است که [[کتاب آسمانی]] به [[تفسیر]] و تشریح نیاز دارد و نکته دیگر آنکه بین [[قرآن و عترت]] هرگز جدایی نیست؛ بنابراین کسانی که جدای از [[عترت]] به شرح و [[تفسیر قرآن]] میپردازند به سبب عدم هم آشنایی با رموز و حقایق [[قرآنی]]، جز [[ضلالت]] نتیجهای عایدشان نخواهد شد. اینکه [[پیامبر]] این دو را قرین یکدیگر قرار داد، بیانگر آن است که حرکت هر دو در یک جهت و به خاطر یک [[هدف]] است: یکی [[قانون]] آسمانی و [[کلام خدا]] است و دیگری [[مفسران]] و مجریان و حامیان آن. اینکه فرمود: این دو هیچگاه از هم جدا نمیشوند، حاکی است که تمسّک به یکی به معنای کنار گذاشتن هر دو است. پس "[[کتاب]][[خدا]] ما را کافی است" حرف ناصحیح است و مفهوم روشن آن عدم [[تمسّک به ثقلین]] است. مطلب دیگر اینکه شاید از این جمله بتوان فهمید که هر چه برای یکی رخ دهد [[سرنوشت]] یکی [[سرنوشت]] دیگری نیز هست، مهجوریّت یکی مهجوریّت دیگری نیز هست. پس کسانی که باعث مهجوریّت [[عترت]] شده باشند، خواهی نخواهی، [[قرآن]] را مهجور کردهاند. | ||
*مضمون [[حدیث]] گویای این [[حقیقت]] است که [[خاندان پیامبر]]{{صل}} از [[گناه]] و [[خطا]] معصوماند؛ زیرا آنچه با [[قرآن کریم]] پیوند جداییناپذیر دارد و [[مردم]] تا [[روز رستاخیز]] موظفاند به هر دو تمسّک جویند، باید از هر نوع [[انحراف]] و [[لغزش]] مصون باشد، همانگونه که [[قرآن]] از [[خطا]] و [[لغزش]] پیراسته است؛ زیرا نه [[خداوند]] به [[مردم]] [[فرمان]] میدهد که از [[انسان]] [[آلوده]] [[اطاعت]] کنند و نه میان [[قرآن]] و چنین کسانی رابطه و پیوند غیر قابل انفکاک ایجاد میکند و نه [[پیغمبر]]{{صل}} چنین مطلبی را میگوید و میخواهد، بلکه [[خدا]] و [[پیامبر]] | *مضمون [[حدیث]] گویای این [[حقیقت]] است که [[خاندان پیامبر]]{{صل}} از [[گناه]] و [[خطا]] معصوماند؛ زیرا آنچه با [[قرآن کریم]] پیوند جداییناپذیر دارد و [[مردم]] تا [[روز رستاخیز]] موظفاند به هر دو تمسّک جویند، باید از هر نوع [[انحراف]] و [[لغزش]] مصون باشد، همانگونه که [[قرآن]] از [[خطا]] و [[لغزش]] پیراسته است؛ زیرا نه [[خداوند]] به [[مردم]] [[فرمان]] میدهد که از [[انسان]] [[آلوده]] [[اطاعت]] کنند و نه میان [[قرآن]] و چنین کسانی رابطه و پیوند غیر قابل انفکاک ایجاد میکند و نه [[پیغمبر]]{{صل}} چنین مطلبی را میگوید و میخواهد، بلکه [[خدا]] و [[پیامبر]] [[هدایت مردم]] و دوری آنان را از هر نوع [[آلودگی]] میخواهند؛ بنابراین امر بودن با [[ثقلین]] [[دلیل]] بر مصون بودن آن دو از [[لغزش]] است و چنانکه در مورد [[قرآن]] [[اجتماعی]] است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۱۸-۱۱۹.</ref>. | ||
*همراه قرار دادن [[اهل بیت]]{{ع}} و [[حکم]] به جدا نشدن آن از [[قرآن کریم]] و همچنین [[دستور]] به [[تمسک]] و [[پیروی مطلق]] و بدون قید و شرط و انحصار سبب [[نجات]] از [[گمراهی]] در [[پیروی]] و چنگ زدن به این دو با هم دلالت بر دو چیز دارد: | *همراه قرار دادن [[اهل بیت]]{{ع}} و [[حکم]] به جدا نشدن آن از [[قرآن کریم]] و همچنین [[دستور]] به [[تمسک]] و [[پیروی مطلق]] و بدون قید و شرط و انحصار سبب [[نجات]] از [[گمراهی]] در [[پیروی]] و چنگ زدن به این دو با هم دلالت بر دو چیز دارد: | ||
# [[دلیل]] بر [[عصمت]] [[عترت]] است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref> زیرا هرگونه [[مخالفت]] آنان با [[قرآن]] هرچند از روی [[خطا]] و [[اشتباه]]، افتراق و جدایی از [[قرآن]] محسوب میشود بنابراین همانگونه که [[قرآن]] [[وحی الهی]] است و خطایی در آن راه ندارد: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند. در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref>، [[امامان]] نیز از [[هوای نفس]] و [[گناه]] و [[خطا]] مصونند به همین خاطر [[فرمان]] داد که به هر دو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا [[گمراه]] نگردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۸و [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۵.</ref>؛ | # [[دلیل]] بر [[عصمت]] [[عترت]] است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref> زیرا هرگونه [[مخالفت]] آنان با [[قرآن]] هرچند از روی [[خطا]] و [[اشتباه]]، افتراق و جدایی از [[قرآن]] محسوب میشود بنابراین همانگونه که [[قرآن]] [[وحی الهی]] است و خطایی در آن راه ندارد: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند. در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref>، [[امامان]] نیز از [[هوای نفس]] و [[گناه]] و [[خطا]] مصونند به همین خاطر [[فرمان]] داد که به هر دو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا [[گمراه]] نگردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۸و [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۵.</ref>؛ | ||
# [[لزوم]] [[فرمانبرداری]] و [[اطاعت]] از [[عترت]] و [[اهل بیت]] را میرساند؛ زیرا "اخذ" در [[حدیث]] چیزی غیر از [[اطاعت]] و [[پیروی]] [[دستورات]] نیست و همچنین چنانکه [[ظلم]] به [[قرآن کریم]] عبارت است از [[نافرمانی]] [[دستورات]] و | # [[لزوم]] [[فرمانبرداری]] و [[اطاعت]] از [[عترت]] و [[اهل بیت]] را میرساند؛ زیرا "اخذ" در [[حدیث]] چیزی غیر از [[اطاعت]] و [[پیروی]] [[دستورات]] نیست و همچنین چنانکه [[ظلم]] به [[قرآن کریم]] عبارت است از [[نافرمانی]] [[دستورات]] و تعالیم آن، بنابراین [[ظلم]] به [[عترت]]{{ع}} هم [[نافرمانی]] از [[دستورات]] آنان است و چه ظلمی بدتر از زیرپا گذاشتن [[دستورات]] قرآن و [[اهل بیت]] که همان [[تعالیم قرآن]] [[کریم]] است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>، بر خلاف نظر بعضی که [[وصیت]] و سفارش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دربارۀ [[اهل بیت]] خود را اعطای [[حقوق]] و [[ظلم]] نکردن به آنها میدانند و میگویند سخنی از [[اطاعت]] نیست<ref>{{عربی|و هو لم یأمر باتباع العترة لکن قال اذکرکم الله اهل بیتی و تذکیر الامة بهم یقتضی ان یذکروا ما تقدم الأمر قبل ذلک من أعطائهم حقوقهم و الامتناع من ظلمهم}}؛ منهاج السنة النبویه، ج ۴، ص ۲۴۰. </ref>. | ||
==دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[ارتباط ناگسستنی قرآن و عترت]]== | ==دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[ارتباط ناگسستنی قرآن و عترت]]== |