بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==نقطه آغازین انحراف== | ==نقطه آغازین انحراف== | ||
*شماری از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] به جهاتی که پس از این و به هنگام سخن از ریشهیابی تعمق خواهیم آورد، هشدارهای [[پیامبر]]{{صل}} را در این زمینه جدی نگرفتند، از [[سنت نبوی]] [[تجاوز]] کردند و با تندروی و گرایشهای افراطی، گاه بر [[پیامبر]]{{صل}} نیز خرده گرفتند. شگفتا که اینان [[جامه]] [[زهد]] به تن دارند و ظاهری عبادتگرانه یا قیافهای زاهدانه؛ اما از نگاه [[پیامبر]]{{صل}} از [[دین]] به دَر هستند و از [[حقیقت]] به دور. اینان عنوان "[[قاری]]" را نیز یدک میکشیدند. طُرفه آنکه این ویژگی آنان را نیز [[پیامبر]]{{صل}} بر نموده و چگونگیاش را روشن کرده است: "[[قرآن]] میخوانند و [[قرآن]] از حنجرهایشان فراتر نمیرود"<ref>{{متن حدیث|"یقرَؤونَ القُرآنَ لا یجاوِزُ حَناجِرَهُم!"}}؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۷۴۰، ح ۱۴۲.</ref>. عنوان "[[قاری]]"، از آن روی که در [[تاریخ اسلام]] زمینهای [[اجتماعی]] یافته، [[شایسته]] است که به اجمالْ [[تبیین]] شود: | *شماری از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] به جهاتی که پس از این و به هنگام سخن از ریشهیابی تعمق خواهیم آورد، هشدارهای [[پیامبر]]{{صل}} را در این زمینه جدی نگرفتند، از [[سنت نبوی]] [[تجاوز]] کردند و با تندروی و گرایشهای افراطی، گاه بر [[پیامبر]]{{صل}} نیز خرده گرفتند. شگفتا که اینان [[جامه]] [[زهد]] به تن دارند و ظاهری عبادتگرانه یا قیافهای زاهدانه؛ اما از نگاه [[پیامبر]]{{صل}} از [[دین]] به دَر هستند و از [[حقیقت]] به دور. اینان عنوان "[[قاری]]" را نیز یدک میکشیدند. طُرفه آنکه این ویژگی آنان را نیز [[پیامبر]]{{صل}} بر نموده و چگونگیاش را روشن کرده است: "[[قرآن]] میخوانند و [[قرآن]] از حنجرهایشان فراتر نمیرود"<ref>{{متن حدیث|"یقرَؤونَ القُرآنَ لا یجاوِزُ حَناجِرَهُم!"}}؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۷۴۰، ح ۱۴۲.</ref>. عنوان "[[قاری]]"، از آن روی که در [[تاریخ اسلام]] زمینهای [[اجتماعی]] یافته، [[شایسته]] است که به اجمالْ [[تبیین]] شود: | ||
*'''جریان قُراء و شکلگیری آن''': در [[جامعه اسلامی]] کسانی به نیکوخوانی [[قرآن]] شهره بودند. اینان در [[جامعه اسلامی]] از محبوبیتی شایان توجه و رویکردی [[شایسته]] برخوردار بودند، تا بدان جا که گاه در | *'''جریان قُراء و شکلگیری آن''': در [[جامعه اسلامی]] کسانی به نیکوخوانی [[قرآن]] شهره بودند. اینان در [[جامعه اسلامی]] از محبوبیتی شایان توجه و رویکردی [[شایسته]] برخوردار بودند، تا بدان جا که گاه در تعیین [[مناصب]]، عنوان "[[قاری]]" و از "قُراء" بودنْ امتیازی بهشمار میرفت<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۹۹.</ref>. اینگونه کسان در گذرگاه زمان فزونی یافتند. آنان برای مشخص شدن خود، سرهای خود را به گونهای خاص میتراشیدند<ref>ابن ابی الحدید گفته: علامت آنان این بود که وسط سرشان را میتراشیدند و موها در اطراف سرشانمثل تاج، حلقهای میگشت (شرح نهج البلاغة، ج ۸، ص ۱۲۳. نیز، ر.ک: بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۲۸۹).</ref> و کلاه ویژهای بر سر مینهادند که بدان "بُرنُس" گفته میشد و آنان به آن جهت "[[اصحاب]] بَرانِس" نیز نامیده میشدند. | ||
*'''نقش قُراء در [[سپاه علی]]{{ع}}''': قُراء با این پیشینه [[فکری]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، بخش قابل توجهی از [[سپاه امام]]{{ع}} را شکل میدادند. آنان نیروهایی بودند دلیر، [[بیباک]] و رزمآور. حضور آنان در [[سپاه امام]]{{ع}} به گونهای بود که پس از نابود شدنشان در [[جنگ نهروان]]، جای خالی آنها در [[سپاه علی]]{{ع}} کاملًا مشهود بود. | *'''نقش قُراء در [[سپاه علی]]{{ع}}''': قُراء با این پیشینه [[فکری]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، بخش قابل توجهی از [[سپاه امام]]{{ع}} را شکل میدادند. آنان نیروهایی بودند دلیر، [[بیباک]] و رزمآور. حضور آنان در [[سپاه امام]]{{ع}} به گونهای بود که پس از نابود شدنشان در [[جنگ نهروان]]، جای خالی آنها در [[سپاه علی]]{{ع}} کاملًا مشهود بود. | ||
*'''قُراء و [[تحمیل]] [[حکمیت]] بر [[امام]]{{ع}}''': قُراء سطحینگرِ ظاهربین که در پس ظاهر این صحنه، [[نیرنگ]] را نمیدیدند، به لحاظ پاسداشت [[حرمت]] [[قرآن]] و به رغم [[مخالفت]] [[امام]]{{ع}} و [[یاران]] ویژهاش، او را بر [[پذیرش]] [[حکمیت]] و دست برداشتن از [[نبرد]]، ملزم کردند. آنان [[امام]]{{ع}} را [[تهدید]] کردند که در غیر این صورت، او را خواهند کشت. [[امام]]{{ع}} به خاطر نفوذی که آنان در [[سپاه]] داشتند، راهی جز [[پذیرش]] این زورگویی بیبنیاد جاهلانه نداشت. | *'''قُراء و [[تحمیل]] [[حکمیت]] بر [[امام]]{{ع}}''': قُراء سطحینگرِ ظاهربین که در پس ظاهر این صحنه، [[نیرنگ]] را نمیدیدند، به لحاظ پاسداشت [[حرمت]] [[قرآن]] و به رغم [[مخالفت]] [[امام]]{{ع}} و [[یاران]] ویژهاش، او را بر [[پذیرش]] [[حکمیت]] و دست برداشتن از [[نبرد]]، ملزم کردند. آنان [[امام]]{{ع}} را [[تهدید]] کردند که در غیر این صورت، او را خواهند کشت. [[امام]]{{ع}} به خاطر نفوذی که آنان در [[سپاه]] داشتند، راهی جز [[پذیرش]] این زورگویی بیبنیاد جاهلانه نداشت. |