پرش به محتوا

برهان صدیقین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد'
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}}' به '{{ویرایش غیرنهایی}}')
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد')
خط ۳۲: خط ۳۲:
*در نتیجه [[برهان]] [[صدیقین]] که [[صدرالمتألهین]] اقامه کرده است، بر دو مقدمه اساسی [[فلسفه]] او، یعنی "اصالت وجود" و "[[وحدت]] وجود" مبتنی است.
*در نتیجه [[برهان]] [[صدیقین]] که [[صدرالمتألهین]] اقامه کرده است، بر دو مقدمه اساسی [[فلسفه]] او، یعنی "اصالت وجود" و "[[وحدت]] وجود" مبتنی است.
*'''مقدمه اول:''' چیزی که قطع نظر از اعتبار ذهنی متحقق است، وجود و هستی است، یعنی اصالت وجود.
*'''مقدمه اول:''' چیزی که قطع نظر از اعتبار ذهنی متحقق است، وجود و هستی است، یعنی اصالت وجود.
*'''مقدمه دوم:''' وجود در ذات خود اقتضای [[وحدت]] دارد، یعنی [[حقیقت]] وجود، اولاً [[حقیقت]] [[واحد]] است؛ ثانیاً این [[حقیقت]] در ذات خود از آن جهت که وجود است [[وحدت]] را اقتضا می‌‌کند، یعنی هر چه هست، همان [[حقیقت]] وجود، و یا [[شئون]] و تجلیات وجود است و به هرحال ثانی برای آن نیست<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۸.</ref>.
*'''مقدمه دوم:''' وجود در ذات خود اقتضای [[وحدت]] دارد، یعنی [[حقیقت]] وجود، اولاً [[حقیقت]] واحد است؛ ثانیاً این [[حقیقت]] در ذات خود از آن جهت که وجود است [[وحدت]] را اقتضا می‌‌کند، یعنی هر چه هست، همان [[حقیقت]] وجود، و یا [[شئون]] و تجلیات وجود است و به هرحال ثانی برای آن نیست<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۸.</ref>.
*اکنون می‌‌گوییم: این [[حقیقت]] یا [[واجب]] است یا ممکن. اگر [[واجب]] است فهو المطلوب، و اگر ممکن است، [[قائم]] به غیر است؛ ولی فرض این است که [[حقیقت]] وجود، ثانی ندارد. پس، [[حقیقت]] وجود، ماورائی ندارد تا [[قائم]] به آن ماورا باشد. بنابراین [[حقیقت]] وجود، [[واجب]] است<ref>مطهری، نبوت، ص۶۳؛ همو، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۵۸ - ۵۷، ج۵، ص۱۲۱ - ۱۱۶؛ همو، شرح منظومه، ج۲، ص۱۳۱ - ۱۳۰؛ همو، توحید، ص۲۰۷.</ref>.
*اکنون می‌‌گوییم: این [[حقیقت]] یا [[واجب]] است یا ممکن. اگر [[واجب]] است فهو المطلوب، و اگر ممکن است، [[قائم]] به غیر است؛ ولی فرض این است که [[حقیقت]] وجود، ثانی ندارد. پس، [[حقیقت]] وجود، ماورائی ندارد تا [[قائم]] به آن ماورا باشد. بنابراین [[حقیقت]] وجود، [[واجب]] است<ref>مطهری، نبوت، ص۶۳؛ همو، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۵۸ - ۵۷، ج۵، ص۱۲۱ - ۱۱۶؛ همو، شرح منظومه، ج۲، ص۱۳۱ - ۱۳۰؛ همو، توحید، ص۲۰۷.</ref>.
*امتیاز تقریر ملاصدرای شیرازی بر تقریر ابن‌سینا که از [[حقیقت]] وجود به [[ضرورت]] وجود پی می‌‌بریم، این است که اولاً به ابطال دور و تسلسل نیازی نیست، بلکه خود برهانی بر ابطال تسلسل و [[علل]] فاعلی است؛ ثانیاً به [[کمک]] آن نه تنها وجود [[خدا]]، بلکه صفات کمالیه او، مانند [[قدرت]]، فعلیت و استغنا، قابل اثبات است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۸.</ref>.
*امتیاز تقریر ملاصدرای شیرازی بر تقریر ابن‌سینا که از [[حقیقت]] وجود به [[ضرورت]] وجود پی می‌‌بریم، این است که اولاً به ابطال دور و تسلسل نیازی نیست، بلکه خود برهانی بر ابطال تسلسل و [[علل]] فاعلی است؛ ثانیاً به [[کمک]] آن نه تنها وجود [[خدا]]، بلکه صفات کمالیه او، مانند [[قدرت]]، فعلیت و استغنا، قابل اثبات است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۸.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش