اسلام: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد'
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد') |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*واژه اسلام مصدر باب اِفعال از ماده "س ـ ل ـ م"<ref>لسانالعرب، ج۶، ص۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۱۵.</ref> به معنای صحت و [[عافیت]] و دوری از هرگونه [[عیب]] و [[نقص]] و [[فساد]]<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ التحقیق، ج۵ ص۱۹۱ـ ۱۹۲، "سلم".</ref> و در بابِ [[افعال]] به معانی زیر است: [[انقیاد]]<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، "سلم".</ref>، [[امتثال]] [[امر و نهی]] بدون هیچگونه [[اعتراض]]<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مبادیالاسلام، ص۷.</ref>، [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن<ref>خدا وانسان در قرآن، ص۲۵۶.</ref>، [[اذعان]] به [[حکم]] [[الهی]]، [[اخلاص]] در [[عبادت]]<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷، "سلم".</ref> و ادای [[طاعات]] به دور از هرگونه [[فریب]]<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج۱، ج۳، ص۱۱۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | *واژه اسلام مصدر باب اِفعال از ماده "س ـ ل ـ م"<ref>لسانالعرب، ج۶، ص۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۱۵.</ref> به معنای صحت و [[عافیت]] و دوری از هرگونه [[عیب]] و [[نقص]] و [[فساد]]<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ التحقیق، ج۵ ص۱۹۱ـ ۱۹۲، "سلم".</ref> و در بابِ [[افعال]] به معانی زیر است: [[انقیاد]]<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، "سلم".</ref>، [[امتثال]] [[امر و نهی]] بدون هیچگونه [[اعتراض]]<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مبادیالاسلام، ص۷.</ref>، [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن<ref>خدا وانسان در قرآن، ص۲۵۶.</ref>، [[اذعان]] به [[حکم]] [[الهی]]، [[اخلاص]] در [[عبادت]]<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷، "سلم".</ref> و ادای [[طاعات]] به دور از هرگونه [[فریب]]<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج۱، ج۳، ص۱۱۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | ||
*برخی اصل | *برخی اصل واحد در این ماده را موافقت کامل ظاهری و [[باطنی]] دانستهاند. بهگونهای که مخالفتی در کار نباشد و معانی دیگری مانند [[انقیاد]]، [[صلح]] و [[رضا]] را از لوازم این معنا به شمار آوردهاند<ref>التحقیق، ج۵، ص۱۹۱، «سلم».</ref>. اسلام در اصطلاح، بر [[شریعت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} اطلاق شده است<ref>الوجوه و النظائر، ج۱، ص۲۴۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | ||
*رابطه میان معنای اصطلاحی و معانی لغوی اسلام این است که [[دین اسلام]] سراسر [[طاعت]] در برابر [[خداوند]] و [[پذیرش]] و [[انقیاد]] [[اوامر]]، بدون هیچگونه [[اعتراض]] است<ref>مبادی الاسلام، ص۷.</ref>، و در آن، [[سلامت]] از [[امتناع]] و [[سرکشی]] وجود دارد<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، ۹۱.</ref>؛ [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت]]، به آنچه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده، ملتزم شده است<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | *رابطه میان معنای اصطلاحی و معانی لغوی اسلام این است که [[دین اسلام]] سراسر [[طاعت]] در برابر [[خداوند]] و [[پذیرش]] و [[انقیاد]] [[اوامر]]، بدون هیچگونه [[اعتراض]] است<ref>مبادی الاسلام، ص۷.</ref>، و در آن، [[سلامت]] از [[امتناع]] و [[سرکشی]] وجود دارد<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، ۹۱.</ref>؛ [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت]]، به آنچه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده، ملتزم شده است<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | ||
*ایزوتسو با ریشهیابی کلمه اسلام در میان اعرابِ پیش از اسلام بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینهای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران بهطور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و [[عربها]] هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را بهکار میبردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گرانبها بود دست میکشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وامیگذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت اسلام به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. | *ایزوتسو با ریشهیابی کلمه اسلام در میان اعرابِ پیش از اسلام بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینهای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران بهطور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و [[عربها]] هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را بهکار میبردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گرانبها بود دست میکشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وامیگذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت اسلام به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>. |