پرش به محتوا

اهل: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد')
خط ۱۲: خط ۱۲:
*اهل: رابطه ایجاد شده میان فرد با مکان، شخص یا وصفی به واسطه [[خویشاوندی]]، [[دین]]، [[سکونت]] و غیر آنها؛ اهل الرجل در اصل کسانی‌اند که با او در یک [[خانه]] [[زندگی]] می‌کنند و به صورت مجاز به کسانی که او و آنها را یک [[نسب]] جمع می‌کند، [[اهل‌بیت]] آن مرد گفته‌اند<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۶.</ref>. جمع آن أَهْلُون و آهَالٌ و أَهَالٍ و أَهْلات، أَهَلات و اهالی<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۸۹. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۸.</ref>.
*اهل: رابطه ایجاد شده میان فرد با مکان، شخص یا وصفی به واسطه [[خویشاوندی]]، [[دین]]، [[سکونت]] و غیر آنها؛ اهل الرجل در اصل کسانی‌اند که با او در یک [[خانه]] [[زندگی]] می‌کنند و به صورت مجاز به کسانی که او و آنها را یک [[نسب]] جمع می‌کند، [[اهل‌بیت]] آن مرد گفته‌اند<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۶.</ref>. جمع آن أَهْلُون و آهَالٌ و أَهَالٍ و أَهْلات، أَهَلات و اهالی<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۸۹. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۸.</ref>.
*{{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>.
*{{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>.
*زمانی که واژه اهل به [[اسامی]] [[شهرها]] و قریه‌ها اضافه شود، معنای [[تبعیت]] و [[شهروندی]] می‌دهد؛ مانند اهل المدینه، [[اهل مدین]]، اهل القری. تابعیت [[احساس]] اتحادی است که از رابطه سکونت در منطقه و محلی [[واحد]] در افراد به وجود می‌آید و این [[احساس]] مولود عواملی نظیر [[فرهنگ]]، [[تاریخ]]، [[آداب و رسوم]] و [[منافع]] مشترک است<ref>علی‌ اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۷۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۳۱.</ref>.
*زمانی که واژه اهل به [[اسامی]] [[شهرها]] و قریه‌ها اضافه شود، معنای [[تبعیت]] و [[شهروندی]] می‌دهد؛ مانند اهل المدینه، [[اهل مدین]]، اهل القری. تابعیت [[احساس]] اتحادی است که از رابطه سکونت در منطقه و محلی واحد در افراد به وجود می‌آید و این [[احساس]] مولود عواملی نظیر [[فرهنگ]]، [[تاریخ]]، [[آداب و رسوم]] و [[منافع]] مشترک است<ref>علی‌ اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۷۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۳۱.</ref>.


==مفهوم اهل در لغت==
==مفهوم اهل در لغت==
خط ۱۸: خط ۱۸:
*[[جوهری]] می‌گوید: {{عربی|منزلٌ آهِل}}: منزلی که اهل آن در آن باشند، کسائی گوید: {{عربی|اهِلت بالرجل}} یعنی "به شخص [[انس]] و [[الفت]] گرفتم" واهل و تأهل: یعنی [[ازدواج]] کرد<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۴، ص۱۶۲۷-۱۶۲۸.</ref>.
*[[جوهری]] می‌گوید: {{عربی|منزلٌ آهِل}}: منزلی که اهل آن در آن باشند، کسائی گوید: {{عربی|اهِلت بالرجل}} یعنی "به شخص [[انس]] و [[الفت]] گرفتم" واهل و تأهل: یعنی [[ازدواج]] کرد<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۴، ص۱۶۲۷-۱۶۲۸.</ref>.
*[[ابن منظور]] در این باره می‌گوید: "اهل شخص، بستگان و [[خویشاوندان]] او است، اهل الرجل: اهل مرد، مخصوص‌ترین افراد به او می‌باشد و هرچه از چارپان و غیره که با منازل [[الفت]] گرفته باشد به آن أهلی و آهل گفته می‌شود {{عربی|و أهل الرجل و اهلته}}؛ [[همسر]] او؛ {{عربی|و أهل الرجل و تأهل}}: [[ازدواج]] نمود به زنی که [[ازدواج]] نموده مَأهُولَة می‌شود؛ و التَأَهُل: [[ازدواج]] کردن"<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۲۸-۳۰.</ref>.
*[[ابن منظور]] در این باره می‌گوید: "اهل شخص، بستگان و [[خویشاوندان]] او است، اهل الرجل: اهل مرد، مخصوص‌ترین افراد به او می‌باشد و هرچه از چارپان و غیره که با منازل [[الفت]] گرفته باشد به آن أهلی و آهل گفته می‌شود {{عربی|و أهل الرجل و اهلته}}؛ [[همسر]] او؛ {{عربی|و أهل الرجل و تأهل}}: [[ازدواج]] نمود به زنی که [[ازدواج]] نموده مَأهُولَة می‌شود؛ و التَأَهُل: [[ازدواج]] کردن"<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۲۸-۳۰.</ref>.
*[[راغب اصفهانی]] گوید: أهل الرجل یعنی کسانی که [[نسب]]، [[دین]] یا چیزی همانند آنها مثل [[خانه]]، [[شهر]] و بنایی، آنها را با یکدیگر جمع و مربوط می‌کند و آنها را اهل و [[خانواده]] آن شخص گویند، پس أهل الرجل در اصل کسانی هستند که مسکن و خانه‌ای [[واحد]]، آنها را در یک جا جمع و فراهم می‌آورد. سپس این معنی توسعه یافته و گفته‌اند - أهل [[بیت]] - یعنی کسانی که [[نسب]] [[خانوادگی]] [[وسیله]] جمع آنهاست و بعداً اصطلاح - أهل [[بیت]] - به‌طور مطلق به [[خاندان پیامبر]] اطلاق شده است و آنها با این اصطلاح شناخته شده‌اند چنانکه در این [[آیه]] [[قرآن]] آمده است {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>المفردات، ص۹۶.</ref>.
*[[راغب اصفهانی]] گوید: أهل الرجل یعنی کسانی که [[نسب]]، [[دین]] یا چیزی همانند آنها مثل [[خانه]]، [[شهر]] و بنایی، آنها را با یکدیگر جمع و مربوط می‌کند و آنها را اهل و [[خانواده]] آن شخص گویند، پس أهل الرجل در اصل کسانی هستند که مسکن و خانه‌ای واحد، آنها را در یک جا جمع و فراهم می‌آورد. سپس این معنی توسعه یافته و گفته‌اند - أهل [[بیت]] - یعنی کسانی که [[نسب]] [[خانوادگی]] [[وسیله]] جمع آنهاست و بعداً اصطلاح - أهل [[بیت]] - به‌طور مطلق به [[خاندان پیامبر]] اطلاق شده است و آنها با این اصطلاح شناخته شده‌اند چنانکه در این [[آیه]] [[قرآن]] آمده است {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>المفردات، ص۹۶.</ref>.
*مرحوم [[حسن مصطفوی]] در این باره می‌گوید: معنای [[حقیقی]] این ماده (اهل) عبارت از تحقق اُنس [[الفت]] به همراه اختصاص و [[وابستگی]] و هرچه [[وابستگی]] بیشتر شود اختصاص نیز بیشتر خواهد بود و عنوان اهلیت قوی‌تر می‌گردد. این معنی از نظر وسعت و ضیق دارای مراتب است چه بسا مرتبه متأخر مقرب‌تر از متقدم باشد و گاهی در صورتی که اختصاص و [[وابستگی]] و توافق از بین برود عنوان اهلیت نیز به طور کامل منتفی می‌گردد {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«او از خاندان تو نیست، بی‌گمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۶.</ref><ref>حسن مصطفوی، التحقیق، ج۱، ص۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۵- ۴۷.</ref>.
*مرحوم [[حسن مصطفوی]] در این باره می‌گوید: معنای [[حقیقی]] این ماده (اهل) عبارت از تحقق اُنس [[الفت]] به همراه اختصاص و [[وابستگی]] و هرچه [[وابستگی]] بیشتر شود اختصاص نیز بیشتر خواهد بود و عنوان اهلیت قوی‌تر می‌گردد. این معنی از نظر وسعت و ضیق دارای مراتب است چه بسا مرتبه متأخر مقرب‌تر از متقدم باشد و گاهی در صورتی که اختصاص و [[وابستگی]] و توافق از بین برود عنوان اهلیت نیز به طور کامل منتفی می‌گردد {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«او از خاندان تو نیست، بی‌گمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۶.</ref><ref>حسن مصطفوی، التحقیق، ج۱، ص۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۵- ۴۷.</ref>.


۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش