بیعت با امام علی: تفاوت میان نسخهها
/* بی میلی امام{{ع}} به حکومتسیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند،...
(/* بی میلی امام{{ع}} به حکومتسیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند،...) |
(/* بی میلی امام{{ع}} به حکومتسیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند،...) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
* [[امام علی]]{{ع}}- در نامهای به [[کوفیان]]، هنگام حرکت از [[مدینه]] به سوی [[بصره]]-: [[مردم]] با من [[بیعت]] کردند، نه از روی بیمیلی و [[جبر]]، بلکه با میل و [[اختیار]]<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- فی کتابِهِ إلی أهلِ الکوفَةِ عِندَ مَسیرِهِ مِنَ المَدینَةِ إلَی البَصرَةِ-: بایعَنِی الناسُ غَیرَ مُستَکرَهینَ، ولا مُجبَرینَ، بَل طائِعینَ مُخَیرینَ}} (نهج البلاغة، نامه ۱).</ref>. | * [[امام علی]]{{ع}}- در نامهای به [[کوفیان]]، هنگام حرکت از [[مدینه]] به سوی [[بصره]]-: [[مردم]] با من [[بیعت]] کردند، نه از روی بیمیلی و [[جبر]]، بلکه با میل و [[اختیار]]<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- فی کتابِهِ إلی أهلِ الکوفَةِ عِندَ مَسیرِهِ مِنَ المَدینَةِ إلَی البَصرَةِ-: بایعَنِی الناسُ غَیرَ مُستَکرَهینَ، ولا مُجبَرینَ، بَل طائِعینَ مُخَیرینَ}} (نهج البلاغة، نامه ۱).</ref>. | ||
==بی میلی [[امام]]{{ع}} به حکومت<ref>سیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند، نمیپذیرد و صریحاً عدم تمایل خود را به پذیرش این مسئولیت، اعلام میکند. چرا؟! آیا به واقعْ امام{{ع}}، پذیرفتن حکومت را خوش نمیداشت و به حاکمیت دیگری تمایل داشت؟! یا با این گونه موضعگیری، نوعی تعارف سیاسی برای جلب توجه بیشتر مردم، طرح میکرد؟! یا این دو گونه برخورد در زندگانی وی، دلیل یا دلایل دیگری دارد که ما نمیدانیم؟ اندک آشنایی با بینش، روش و منش علی{{ع}}، تردیدی باقی نمیگذارد که او از تعارفات سیاستمدارانه به دور است و از نَفْس حکومت، بیزار. علی{{ع}}، نه در پی حکومت بود و نه در اندیشه سلطه بر مردم. او به</ref>== | ==بی میلی [[امام]]{{ع}} به حکومت<ref>سیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند، نمیپذیرد و صریحاً عدم تمایل خود را به پذیرش این مسئولیت، اعلام میکند. چرا؟! آیا به واقعْ امام{{ع}}، پذیرفتن حکومت را خوش نمیداشت و به حاکمیت دیگری تمایل داشت؟! یا با این گونه موضعگیری، نوعی تعارف سیاسی برای جلب توجه بیشتر مردم، طرح میکرد؟! یا این دو گونه برخورد در زندگانی وی، دلیل یا دلایل دیگری دارد که ما نمیدانیم؟ اندک آشنایی با بینش، روش و منش علی{{ع}}، تردیدی باقی نمیگذارد که او از تعارفات سیاستمدارانه به دور است و از نَفْس حکومت، بیزار. علی{{ع}}، نه در پی حکومت بود و نه در اندیشه سلطه بر مردم. او به</ref>== | ||
* [[امام علی]]{{ع}}- در سخنرانیاش پس از [[بیعت]]-: پس از [[حمد]] و [[سپاس]] [[خداوند]]؛ به | * [[امام علی]]{{ع}}- در سخنرانیاش پس از [[بیعت]]-: پس از [[حمد]] و [[سپاس]] [[خداوند]]؛ به درستی که من [[حکومت]] بر [[امت]] [[محمد]] را خوش نمیداشتم- این را [[خداوند]] در [[آسمانها]] و بالای [[عرش]] میداند-، تا آنکه شما [مردم] بر این امر ([[حکومت]] من)، اتفاق کردید. پس من هم آن را پذیرفتم<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- فی خُطبَتِهِ بَعدَ البَیعَةِ-: أما بَعدُ، فَإِنی قَد کنتُ کارِهاً لِهذهِ الوِلایةِ- یعلَمُ اللهُ فی سَماواتِهِ وفَوقَ عَرشِهِ- عَلی امةِ مُحَمدٍ{{صل}}، حَتی اجتَمَعتُم عَلی ذلِک، فَدَخَلتُ فیهِ}} (الأمالی، طوسی، ص ۷۲۸، ح ۱۵۳۰).</ref>. | ||
==انگیزههای [[امام]]{{ع}} برای [[پذیرش]] حکومت== | ==انگیزههای [[امام]]{{ع}} برای [[پذیرش]] حکومت== |