پرش به محتوا

استضعاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۵۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==معنای [[استضعاف]]==
*مستضعف یعنی ضعیف شده، به [[ضعف]] کشانده شده، در [[ناتوانی]] نگه داشته شده، کسی که به دیده [[حقارت]] به او بنگرند، [[محروم]] و [[مظلوم]]. [[مستضعفین]] به [[مردم]] ستمدیده و محرومی گفته می‌شود که [[طاغوت‌ها]] و حکومت‌های خودکامه، آنان را در [[محرومیت]] نگه می‌دارند و از آنان کار می‌کشند. به کار ظالمانه آنان "استضعاف" گفته می‌شود. در مقابل آنان مستکبرین قرار دارند.
* [[استضعاف]] به معنای "ضعیف شمردن" و "به [[ضعف]] کشاندن" است<ref>مفردات، ص۵۰۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۹؛ التحقیق، ج۷، ص۳۱، «ضعف».</ref> و [[مستضعف]] کسی است که ضعیف و حقیر شمرده  شده یا در [[شناخت حق]] یا عمل به آن [[ناتوان]] شده است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۹؛ غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛  ج۳؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۹۷؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۸۱.</ref>. لذا در [[فرهنگ دینی]]، [[مستضعف]] دو گروه هستند:
*[[مستضعفین]] دو گونه‌اند: مستضعف [[فکری]] و مستضعف [[سیاسی]]. [[سیاسی]] همان بود که اشاره شد، مستضعف [[فکری]] کسی است که [[حق]] و راه [[ایمان]] را نمی‌شناسد و در [[ناآگاهی]] قرار دارد و فکرش به جایی نمی‌رسد، یا نسبت به [[دین]] و [[وظایف دینی]] خود [[جاهل]] است و در محیط‌های [[محروم]] و بدون دسترسی به [[عالمان دینی]] به سر می‌برد و [[قادر]] بر انجام [[وظایف دینی]] نیست.
# [[مستضعف فکری]] و عقیدتی‏: افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان ضعیف باشند که [[قادر]] به شناسایی [[حق]] از [[باطل]] نشوند.
*در برخی [[روایات]]، از [[ائمه معصومین]] هم با عنوان [[مستضعفین]] یاد شده، چون [[ظالمان]] [[حق]] آنان را [[غصب]] کردند و آنان را در [[ضعف]] و [[ناتوانی]] و بر کنار از [[هدایت]] [[جامعه]] قرار دادند.
# [[مستضعف]] عملی و [[سیاسی]]: افراد‏‌ ستمدیده و محرومی که [[خفقان]] محیط، اجازۀ عمل و [[اقدام]] را از آنان [[سلب]] کرده است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۹؛</ref>.
*[[قرآن]] از [[اراده الهی]] مبنی بر به [[پیشوایی]] رساندن [[مستضعفان]] [[جهان]] و [[وارث]] شدن آنان نسبت به [[دنیا]] سخن می‌گویند: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> و در [[روایات]]، این [[آیه]] به عصر [[ظهور امام زمان]] [[تفسیر]] شده است که مؤمنانِ [[تحقیر]] شده به [[پیشوایی]] [[جهان]] می‌رسند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۹.</ref>.
در بسیاری از [[آیات]]، واژه [[استضعاف]] در برابر "[[استکبار]]" آمده است. لذا [[جوامع انسانی]] به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر"  تقسیم می‌شوند<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
==[[استضعاف]] در [[قرآن]]==
*واژه [[استضعاف]] در [[قرآن]] نیامده است؛ اما مشتقات آن در قالب واژه‌های ذیل به کار رفته است:
#"اسْتُضْعِفُوا": {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>؛
#"اسْتَضْعَفُونِي": {{متن قرآن|قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي}}<ref>«(برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref>؛
#"يُسْتَضْعَفُونَ": {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>؛
#"يَسْتَضْعِفُ": {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>؛
#"مُسْتَضْعَفِينَ": {{متن قرآن|قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان  روی زمین بوده‌ایم.» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>؛
#"مُسْتَضْعَفُونَ": {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>
==شرایط تحقق [[استضعاف]]==
*شرایط تحقق [[استضعاف]] در [[شناخت دین]] و عمل به آن است، [[استضعاف]] در [[شناخت دین]] از [[ناتوانی]] در [[ادراک]] یا دسترسی نداشتن به [[عالمان]] یا [[متون دینی]] به وجود می‌‌آید<ref>بحارالانوار، ج۶۹، ص۹۵-۱۰۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص۵۳۶-۵۳۹؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۵۱۳-۵۱۹؛ المیزان، ج۵، ص۵۱.</ref>، امّا [[استضعاف]] در عمل به [[وظایف دینی]]، به سبب [[ناتوانی]] [[انسان]] در عمل به [[فرایض دینی]] واقع می‌شود و [[مستضعف]] هیچ نقشی در [[استضعاف]] خود ندارد، بلکه این عوامل ناخواستۀ درونی و بیرونی او را از راهیابی به [[زندگی]] کاملاً مؤمنانه [[ناتوان]] ساخته است<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
==عوامل [[اجتماعی]] [[استضعاف]]==
*برخی از عوامل [[اجتماعی]] نیز در ایجاد [[استضعاف]] نقش دارند که برخی از آنها عبارت‌اند از:
#خالی شدن مناسبات [[اجتماعی]] از [[عدالت]]: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید» سوره قصص، آیه ۴.</ref>؛
#برتری‌‌طلبی در رابطه [[حاکمان]] یا [[مردم]]: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ...}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمده‌اند ...» سوره اعراف، آیه ۷۵.</ref>؛
#به [[ضعف]] کشاندن [[حاکمان]] برحقّ و [[نافرمانی]] از آنان: {{متن قرآن|إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي}}<ref>«این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref>؛
# [[فساد‌گرایی]] و [[محرومیت]] افراد زیر [[سلطه]] از [[حقوق انسانی]]: {{متن قرآن|يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. بر اساس این [[آیه]]، انباشت [[ثروت]] و اشرافیت در بخشی از [[جامعه]] به همراه کمی نفرات و [[تفرقه]] در طبقات دیگر [[اجتماع]]، زمینۀ [[زبونی]] و [[استضعاف]] فرودستان را به [[وسیله]] [[مستکبران]] فراهم می‌آورد<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
==[[وظیفه]] [[مستضعفین]]==
* [[قرآن]] به [[مستضعفین]] توصیه می‌‌کند صابرانه در راه [[حق]] بایستند و [[تسلیم]] [[تبلیغات]] [[مستکبران]] نگردند و اگر [[مستکبران]] امکان [[زندگی]] مؤمنانه را از آنان گرفتند در صورت [[توانایی]]، [[مهاجرت]] کنند و همۀ [[مسلمانان]] نیز [[وظیفه]] دارند در راه [[نجات]] [[مستضعفان]] تلاش کنند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۹.</ref>
==[[استضعاف در معارف مهدویت]]==
*در برخی [[روایات]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۵؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>، از ائمۀ{{ع}} با عنوان [[مستضعفین]] یاد شده که [[ظالمان]] [[حق]] آنان را [[غصب]] کرده اندف اما [[ارادۀ خداوند]] بر [[امامت]] و [[وارث]] شدن [[مستضعفان]] در [[زمین]] است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> که روشن ترین نمونه برای تحقق این وعدۀ [[الهی]]، [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و [[حکومت حق]] و [[عدالت]] در تمام کرۀ [[زمین]] ‏‏ است که در [[تفسیر]] این [[آیه]] به آن اشاره شده است. [[امام علی]]{{ع}} در این ‏باره فرمودند: «این گروه، [[آل محمد]] هستند [[خداوند سبحانه و تعالی]] [[مهدی]] آنان را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می‌‏شود، برمی‌‏انگیزد و به آنها [[عزّت]] می‌‏دهد و دشمنانشان را [[ذلیل]] و [[خوار]] می‌‏کند»<ref>{{متن حدیث|هُمْ‏ آلُ‏ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ‏ اللَّهُ‏ مَهْدِیَّهُمْ‏ بَعْدَ جَهْدِهِمْ‏ فَیُعِزُّهُمْ‏ وَ یُذِلُ‏ عَدُوَّهُمْ‏‏‏‏‏}}، کتاب الغیبة، ص ۱۸۴؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۴.</ref>. [[امام صادق]] و [[امام باقر]]{{ع}} نیز تحقق [[وعده الهی]] را به [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} تعبیر کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۹.</ref>
 


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش