پرش به محتوا

استضعاف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
# [[مستضعف فکری]] و عقیدتی‏: افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان ضعیف باشند که [[قادر]] به شناسایی عقیدۀ صحیح و [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا نسبت به [[دین]] و [[وظایف دینی]] خود جاهلند و در محیط‌های [[محروم]] و بدون دسترسی به [[عالمان دینی]] به سر می‌برند و [[قادر]] بر انجام [[وظایف دینی]] نباشد، [[مستضعف]] هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.
# [[مستضعف فکری]] و عقیدتی‏: افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان ضعیف باشند که [[قادر]] به شناسایی عقیدۀ صحیح و [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا نسبت به [[دین]] و [[وظایف دینی]] خود جاهلند و در محیط‌های [[محروم]] و بدون دسترسی به [[عالمان دینی]] به سر می‌برند و [[قادر]] بر انجام [[وظایف دینی]] نباشد، [[مستضعف]] هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.
# [[مستضعف]] عملی و [[سیاسی]]: کسانی‏‌ که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] می‌‌کنند؛ اما [[خفقان]] محیط، اجازۀ عمل و [[اقدام]] را از آنان [[سلب]] کرده است. آنها از ناحیۀ [[ظالمان]] و حکومت‌های خودکامه، در فشار قرار دارند و قدرتمندان و [[زمامداران]]، به دیدۀ [[حقارت]] به آنها می‌نگرند و از آنان کار می‌کشند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش می‌‏کنند دست [[جباران]] و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۹.</ref>
# [[مستضعف]] عملی و [[سیاسی]]: کسانی‏‌ که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] می‌‌کنند؛ اما [[خفقان]] محیط، اجازۀ عمل و [[اقدام]] را از آنان [[سلب]] کرده است. آنها از ناحیۀ [[ظالمان]] و حکومت‌های خودکامه، در فشار قرار دارند و قدرتمندان و [[زمامداران]]، به دیدۀ [[حقارت]] به آنها می‌نگرند و از آنان کار می‌کشند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش می‌‏کنند دست [[جباران]] و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۹.</ref>
*واژۀ [[استضعاف]] در برابر "[[استکبار]]" در بسیاری از [[آیات]] آمده است. این کاربرد [[قرآنی]] سبب شده از این دو اصطلاح برای تقسیم [[جوامع انسانی]] به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر" استفاده ‌شود<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
*واژۀ [[استضعاف]] در برابر "[[استکبار]]" در بسیاری از [[آیات]] آمده است. این کاربرد [[قرآنی]] سبب شده از این دو اصطلاح برای تقسیم [[جوامع انسانی]] به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر" استفاده ‌شود<ref>ر.ک: [[حسین غفاری‌ ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.


==[[استضعاف]] در [[قرآن]]==
==[[استضعاف]] در [[قرآن]]==
خط ۲۲: خط ۲۲:
*چند مورد هم به گونۀ اسم مفعول به کار رفته است:
*چند مورد هم به گونۀ اسم مفعول به کار رفته است:
#"مُسْتَضْعَفِينَ": {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان  روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانی است. بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> و....
#"مُسْتَضْعَفِينَ": {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان  روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانی است. بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> و....
#"مُسْتَضْعَفُونَ": {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده بودید.» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>
#"مُسْتَضْعَفُونَ": {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده بودید.» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین غفاری‌ ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>
==شرایط تحقق [[استضعاف]]==
==شرایط تحقق [[استضعاف]]==
*شرایط تحقق [[استضعاف]] در دو [[ساحت]] [[شناخت حق]] و عمل به آن مطرح است و کسی که در یکی از این دو محدوده دچار [[ناتوانی]] و [[محرومیت]] شده باشد مستضعَف خوانده می‌شود. بر این اساس، [[استضعاف]] در [[شناخت دین]] یا از زمینه‌های درونی چون [[ناتوانی]] در [[ادراک]] ایجاد می‌‌شود و یا آنکه به سبب عوامل بیرونی مانند دسترسی نداشتن به [[عالمان]] یا [[متون دینی]] زمینۀ [[شناخت دین]] فراهم نشده است.  
*شرایط تحقق [[استضعاف]] در دو [[ساحت]] [[شناخت حق]] و عمل به آن مطرح است و کسی که در یکی از این دو محدوده دچار [[ناتوانی]] و [[محرومیت]] شده باشد مستضعَف خوانده می‌شود. بر این اساس، [[استضعاف]] در [[شناخت دین]] یا از زمینه‌های درونی چون [[ناتوانی]] در [[ادراک]] ایجاد می‌‌شود و یا آنکه به سبب عوامل بیرونی مانند دسترسی نداشتن به [[عالمان]] یا [[متون دینی]] زمینۀ [[شناخت دین]] فراهم نشده است.  
*امّا [[استضعاف]] در عمل به [[وظایف دینی]] پس از [[شناخت دین]]، به سبب [[ناتوانی]] [[انسان]] در عمل به [[فرایض دینی]] واقع می‌شود و بر اثر عوامل بیرونی مانند جلوگیری [[کافران]] از [[عمل به واجبات]] [[دینی]] و [[ناتوانی]] [[مؤمن]] از [[مهاجرت]] به سرزمینی دیگر حاصل می‌‌شود: {{متن قرآن|أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا}}<ref>«آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>، بنابراین، [[مستضعف]] هیچ نقشی در [[استضعاف]] خود ندارد، بلکه این عوامل ناخواستۀ درونی و بیرونی است که او را از راهیابی به مرتبۀ زیستی کاملاً مؤمنانه [[ناتوان]] ساخته است<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
*امّا [[استضعاف]] در عمل به [[وظایف دینی]] پس از [[شناخت دین]]، به سبب [[ناتوانی]] [[انسان]] در عمل به [[فرایض دینی]] واقع می‌شود و بر اثر عوامل بیرونی مانند جلوگیری [[کافران]] از [[عمل به واجبات]] [[دینی]] و [[ناتوانی]] [[مؤمن]] از [[مهاجرت]] به سرزمینی دیگر حاصل می‌‌شود: {{متن قرآن|أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا}}<ref>«آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>، بنابراین، [[مستضعف]] هیچ نقشی در [[استضعاف]] خود ندارد، بلکه این عوامل ناخواستۀ درونی و بیرونی است که او را از راهیابی به مرتبۀ زیستی کاملاً مؤمنانه [[ناتوان]] ساخته است<ref>ر.ک: [[حسین غفاری‌ ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.
==عوامل [[اجتماعی]] [[استضعاف]]==
==عوامل [[اجتماعی]] [[استضعاف]]==
*برخی از عوامل [[اجتماعی]] نیز در ایجاد استضعاف نقش دارند که برخی از آنها عبارت‌اند از:
*برخی از عوامل [[اجتماعی]] نیز در ایجاد استضعاف نقش دارند که برخی از آنها عبارت‌اند از:
خط ۳۱: خط ۳۱:
#برتری‌‌طلبی در رابطه [[حاکمان]] یا [[مردم]]: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ...}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمده‌اند ...» سوره اعراف، آیه ۷۵.</ref>؛
#برتری‌‌طلبی در رابطه [[حاکمان]] یا [[مردم]]: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ...}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمده‌اند ...» سوره اعراف، آیه ۷۵.</ref>؛
#به [[ضعف]] کشاندن [[حاکمان]] برحقّ و [[نافرمانی]] از آنان: {{متن قرآن|إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي}}<ref>«این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref>؛
#به [[ضعف]] کشاندن [[حاکمان]] برحقّ و [[نافرمانی]] از آنان: {{متن قرآن|إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي}}<ref>«این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref>؛
# [[فساد‌گرایی]] و [[محرومیت]] افراد زیر [[سلطه]] از [[حقوق انسانی]]: {{متن قرآن|يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. بر اساس این [[آیه]]، انباشت [[ثروت]] و اشرافیت در بخشی از [[جامعه]] به همراه کمی نفرات و [[تفرقه]] در طبقات دیگر [[اجتماع]]، زمینۀ [[زبونی]] و استضعاف فرودستان را به [[وسیله]] [[مستکبران]] فراهم می‌آورد<ref>ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۳.</ref>.
# [[فساد‌گرایی]] و [[محرومیت]] افراد زیر [[سلطه]] از [[حقوق انسانی]]: {{متن قرآن|يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. بر اساس این [[آیه]]، انباشت [[ثروت]] و اشرافیت در بخشی از [[جامعه]] به همراه کمی نفرات و [[تفرقه]] در طبقات دیگر [[اجتماع]]، زمینۀ [[زبونی]] و استضعاف فرودستان را به [[وسیله]] [[مستکبران]] فراهم می‌آورد<ref>ر.ک: [[حسین غفاری‌ ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.


==[[وظیفه]] [[مستضعفین]]==
==[[وظیفه]] [[مستضعفین]]==
۷۳٬۴۱۲

ویرایش