عمل در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←رابطه اعمال با کیفر و پاداش اخروی
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا}}<ref>«آنان که داراییهای یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خود آتش میانبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>. | *و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا}}<ref>«آنان که داراییهای یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خود آتش میانبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>. | ||
*بعضی از [[مفسران]] پنداشتهاند این [[آیه کریمه]] و امثال آن به زبان مجاز سخن میگویند و منظور از خوردن [[آتش]] این است که در [[قیامت]] به [[عذاب]] [[جهنم]] گرفتار میشوند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۲، ص۸۸ و ج۳، ص۱۲۵.</ref>؛ ولی [[حقیقت]] این است که این ناظر به زمان حال است، منظور این [[آیه کریمه]] این است که اکنون [[آتش]] میخورند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۰۴.</ref>، ولی این صورت در [[روز قیامت]] قابل دیدن میشود چنان که از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱.</ref>، برخی از [[مفسران]] نیز گفتهاند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۲۶ این قول را از سدی نقل کرده است.</ref>: کسی که [[مال]] يتيم را میخورد [[روز قیامت]] از دهان، گوشها، بینی و چشمانش [[آتش]] زبانه میکشد، به طوری که هرکس او را ببیند میداند که [[مال]] يتيم خورده است. | *بعضی از [[مفسران]] پنداشتهاند این [[آیه کریمه]] و امثال آن به زبان مجاز سخن میگویند و منظور از خوردن [[آتش]] این است که در [[قیامت]] به [[عذاب]] [[جهنم]] گرفتار میشوند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۲، ص۸۸ و ج۳، ص۱۲۵.</ref>؛ ولی [[حقیقت]] این است که این ناظر به زمان حال است، منظور این [[آیه کریمه]] این است که اکنون [[آتش]] میخورند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۰۴.</ref>، ولی این صورت در [[روز قیامت]] قابل دیدن میشود چنان که از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱.</ref>، برخی از [[مفسران]] نیز گفتهاند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۲۶ این قول را از سدی نقل کرده است.</ref>: کسی که [[مال]] يتيم را میخورد [[روز قیامت]] از دهان، گوشها، بینی و چشمانش [[آتش]] زبانه میکشد، به طوری که هرکس او را ببیند میداند که [[مال]] يتيم خورده است. | ||
*روایاتی که از [[رسول خدا]]{{صل}} را به دست ما رسیده، دلالت میکنند که [[عمل]] [[انسان]] از بین نمیرود و تا [[روز قیامت]] پیوسته همراه [[انسان]] است. طبق روایتی این مطلب را به یکی از [[اصحاب]] خویش به نام | *روایاتی که از [[رسول خدا]]{{صل}} را به دست ما رسیده، دلالت میکنند که [[عمل]] [[انسان]] از بین نمیرود و تا [[روز قیامت]] پیوسته همراه [[انسان]] است. طبق روایتی این مطلب را به یکی از [[اصحاب]] خویش به نام [[قیس]]<ref>منظور قیس بن عاصم بن سنان است که در سال نهم هجری ایمان آورده و به حلم و بردباری شهرت داشته است. میگویند در زمان جاهلیت، شراب را بر خویش حرامم کرده بود. در سال نهم هجری با وفد بنیتمیم به محضر رسول خدا{{صل}} شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول الله به ما پندی بده که از آن بهرهمند شویم. آنگاه حضرت این سخن شیوا را فرمود. شرح او را ابنحجر در تقریب، ص۴۲۶ و ابن عبدالبر در استیعاب، ج۳، ص۲۲۴ آورده است.</ref> به این صورت میفرماید: ای [[قیس]] هر عزتی در پی دارد و [[زندگی]] را مرگی به دنبال است، پس از [[دنیا]] [[آخرت]] است، هر چیزی را حسابرسی هست و مراقبی دارد. هر کار [[نیکی]] پاداشی دارد و هر کار [[بدی]] مجازاتی، مهلتها نوشته شده، و آنگاه که تو را مرده در [[خاک]] میگذارند، موجود زندهای را نیز با تو [[دفن]] میکنند. همراه تو اگر بزرگوار باشد تو را [[احترام]] میکند و اگر [[فرومایه]] باشد، رهایت میکند. [[روز قیامت]] او با تو [[محشور]] میشود و تو با او برانگیخته میشوی و از تو جزء درباره او چیزی نمیپرسند. پس تلاش کن که او را [[شایسته]] برگزینی که در این صورت به او [[انس]] میگیری و اگر ناشایست باشد از کسی جز او مهراس. او همان کارهای توست<ref>علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۲۳۳؛ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۵۱؛ علی بن حسین صدوق، خصال، ص۱۱۴.</ref>. | ||
[[قیس]]<ref>منظور قیس بن عاصم بن سنان است که در سال نهم هجری ایمان آورده و به حلم و بردباری شهرت داشته است. میگویند در زمان جاهلیت، شراب را بر خویش حرامم کرده بود. در سال نهم هجری با وفد بنیتمیم به محضر رسول خدا{{صل}} شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول الله به ما پندی بده که از آن بهرهمند شویم. آنگاه حضرت این سخن شیوا را فرمود. شرح او را ابنحجر در تقریب، ص۴۲۶ و ابن عبدالبر در استیعاب، ج۳، ص۲۲۴ آورده است.</ref> به این صورت میفرماید: ای [[قیس]] هر عزتی در پی دارد و [[زندگی]] را مرگی به دنبال است، پس از [[دنیا]] [[آخرت]] است، هر چیزی را حسابرسی هست و مراقبی دارد. هر کار [[نیکی]] پاداشی دارد و هر کار [[بدی]] مجازاتی، مهلتها نوشته شده، و آنگاه که تو را مرده در [[خاک]] میگذارند، موجود زندهای را نیز با تو [[دفن]] میکنند. همراه تو اگر بزرگوار باشد تو را [[احترام]] میکند و اگر [[فرومایه]] باشد، رهایت میکند. [[روز قیامت]] او با تو [[محشور]] میشود و تو با او برانگیخته میشوی و از تو جزء درباره او چیزی نمیپرسند. پس تلاش کن که او را [[شایسته]] برگزینی که در این صورت به او [[انس]] میگیری و اگر ناشایست باشد از کسی جز او مهراس. او همان کارهای توست<ref>علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۲۳۳؛ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۵۱؛ علی بن حسین صدوق، خصال، ص۱۱۴.</ref>. | |||
*آن [[حضرت]] در روایتی میفرماید: "کسی که با ظرف طلا و نقره مینوشد، [[آتش]] به درون خویش میریزد"<ref>{{متن حدیث|اَلَّذِي يَشْرَبُ فِي آنِيَةِ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ إِنَّمَا يُجَرْجِرُ فِي جَوْفِهِ نَارُ جَهَنَّمَ}}؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللثالی، ج۲، ص۲۱۰؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج۶، ص۱۳۵.</ref>. | *آن [[حضرت]] در روایتی میفرماید: "کسی که با ظرف طلا و نقره مینوشد، [[آتش]] به درون خویش میریزد"<ref>{{متن حدیث|اَلَّذِي يَشْرَبُ فِي آنِيَةِ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ إِنَّمَا يُجَرْجِرُ فِي جَوْفِهِ نَارُ جَهَنَّمَ}}؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللثالی، ج۲، ص۲۱۰؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج۶، ص۱۳۵.</ref>. | ||
*و فرمود: "[[ستم]]، [[تاریکی]] [[روز قیامت]] است" <ref>{{متن حدیث|اَلظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ}}؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللثالی، ج۱، ص۱۴۹؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۰۶.</ref>. | *و فرمود: "[[ستم]]، [[تاریکی]] [[روز قیامت]] است" <ref>{{متن حدیث|اَلظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ}}؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللثالی، ج۱، ص۱۴۹؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۰۶.</ref>. |