حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
#'''صفای دهن:''' آن است که نفس بتواند بدون هیچ تشویش و اضطرابی، به نتیجه مطلوب دست پیدا کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref>. | #'''صفای دهن:''' آن است که نفس بتواند بدون هیچ تشویش و اضطرابی، به نتیجه مطلوب دست پیدا کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref>. | ||
#'''[[سهولت تعلم]]:''' آن است که نفس چنان آماده [[فکر]] باشد که بدون دخالت [[وسوسه]] و خاطرههای متفرقه به مطلوب خود توجه کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۲-۲۹۳.</ref>. | #'''[[سهولت تعلم]]:''' آن است که نفس چنان آماده [[فکر]] باشد که بدون دخالت [[وسوسه]] و خاطرههای متفرقه به مطلوب خود توجه کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۲-۲۹۳.</ref>. | ||
==موانع [[حکمت]]== | |||
*پایینترین مرتبه [[دانش]]، [[علوم]] رسمی است. [[علم]] رسمی اعم از [[دینی]] و غیردینی با تمامی تنوع، گستردگی و در جاتی که در محدوده خود دارد، پایینترین مرتبه [[دانش]] به حساب میآید. [[انسان]] این مرتبه [[دانش]] را با [[عقل]] و تجربه فرا میگیرد و برای [[فراگیری]] آن جز به طبیعتی سالم [[نیازمند]] نیست؛ به همین [[دلیل]] [[کافران]] و [[مشرکان]] هم از آن بهرهمند و برخوردارند؛ البته سرعت یادگیری در همه رشتههای [[دانش]] و تأثیرگذاری [[علوم دینی]]، به مراعات آدابی منوط است که مهمترین آنها را پیش از این نام بردیم. موانعی که در در این اب گفتار مطرح کنیم، برخی [[مانع]] همه انواع [[دانش]] و بعضی دیگر [[مانع]] پیدایش مراتب عالی [[علم]] و [[حکمت]] است. | |||
*در [[منابع اسلامی]] [[حکمت]] به مثابه [[حقیقت علم]] شناخته میشود و با پیدایش خود به [[انسان]] و دانستههایش [[ارزش]] میدهد؛ چرا که [[تفسیر]] مشخصی از همه هستی به [[انسان]] میدهد و به این صورت [[راه کمال]] را در برابر او میگشاید و تمامی دانستههایش را در [[خدمت]] این [[هدف]] میگیرد؛ [[علم]] حتی در عالیترین مراتب خود برای [[آدمی]] در [[حکم]] ابزار است؛ ولی [[حکمت]] هم راه است و هم [[راهنما]]، هم برنامه حرکت. [[علی]]{{ع}} میفرماید: "[[دانش]] [[یاری]] میکند و [[حکمت]] [[راهنمایی]] و [[ارشاد]]"<ref>{{متن حدیث|اَلْعِلْمُ يُنْجِدُ وَاَلْحِكْمَةُ تُرْشِدُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۶۴.</ref>. | |||
*و میفرماید: "با [[حکمت]] است که پرده از چهره [[علم]] کنار میرود"<ref>{{متن حدیث|بِالْحِكْمَةِ يُكْشَفُ غِطَاءُ اَلْعِلْمِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۸.</ref>. | |||
*[[حکمت]] نوری است که وجود [[انسان]] را روشن و راه او را مشخص میکند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[حکمت]]، پرتو [[معرفت]] است"<ref>{{متن حدیث|اَلْحِكْمَةُ ضِيَاءُ اَلْمَعْرِفَةِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۵.</ref>. | |||
* [[حکمت]]، راه [[سعادت]] را به [[انسان]] مینمایاند [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>. | |||
*این [[حقیقت]] [[نورانی]] است که با خود، [[ایمان]] و [[باور]] میآورد؛ رذیلتها را از [[نفس انسان]] میزداید، [[جان انسان]] را به [[فضیلتهای اخلاقی]] [[زینت]] میدهد و جسمش را به [[اعمال صالح]] بارور میکند و همان [[حکمت]] است. موانع [[حکمت]] را پیش از این به سه گروه [[فکری]]، [[قلبی]] و این [[رفتاری]] تقسیم کردیم. | |||
===موانع [[فکری]] [[حکمت]]=== | |||
*در این گفتار به برخی از موانع [[فکری]] [[حکمت]] اشاره میکنیم. | |||
#'''[[کفر]]:''' [[کفر]] مهمترین [[مانع]] [[فکری]] و [[اعتقادی]] [[حکمت]] است. [[ایمان به خدا]] منشأ [[رشد]] و [[هدایت]] [[انسان]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی میکند» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. و در [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: "[[خداوند]] [[حکمت]] را به عنوان [[نور]] [[اسلام]] قرار داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۴۶.</ref>. از [[عیسی]]{{ع}} نیز [[روایت]] است: [[حکمت]]، [[روشنایی]] هر [[قلبی]] است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْحِكْمَةَ نُورُ كُلِّ قَلْبٍ}}؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۱۲. </ref>. [[حکمت]]، [[نور]] است و [[کفر]] [[تاریکی]] و [[اجتماع]] [[نور]] و [[ظلمت]] ممکن نیست. [[حکمت]]، [[نور]] [[اسلام]] است و [[اسلام]] در برابر [[کفر]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷؛ نحل: ۱۰۷.</ref>. | |||
#'''[[تعصب]]:''' یکی دیگر از موانع [[فکری]] [[حکمت]]، [[تعصب]] است. [[تعصب]] به این معنی است که [[انسان]] بدون توجه به [[حق و باطل]] بر یک مطلب پافشاری کند. [[تعصب]]، [[انصاف]] و [[حق]] جویی را در [[قلب]] میکشد و [[جور]] و [[ستم]] را جایگزین میکند. [[تعصب]] [[قوه]] فه و [[ادراک]] را خاموش میکند. به همین [[دلیل]] [[امام صادق]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] میفرماید: "هرکس به اندازه یک دانه خردل [[تعصب]] در [[دل]] داشته باشد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] او را با [[اعراب]] [[جاهلی]] [[محشور]] میکند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ اَلْجَاهِلِيَّةِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۸.</ref>. | |||
#'''[[تقلید]]:''' یکی از موانع [[حکمت]]، [[تقلید]] است. منظور از [[تقلید]] در این گفتار این است که [[انسان]] قول دیگری که را بدون [[دلیل]] و [[شاهد]] بپذیرد<ref>ر.ک: فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۰.</ref>. [[سیره]] و روش [[انسانها]] در [[زندگی اجتماعی]] این است که در مواردی [[انسان]] خود نمیتواند [[احاطه علمی]] پیدا کند، از کسانی که در آن زمینه [[آگاهی]] دارند، [[پیروی]] کند. این [[پیروی]] به اصطلاح از قبیل [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم است و از نظر [[عقل]] [[پسندیده]]. [[عقل]] در عین حال که [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم را میپسندد، [[رجوع]] [[جاهل]] به [[جاهل]] را [[نکوهش]] میکند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۷.</ref>. در [[حدیثی]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی ج۱۶، ص۵۳.</ref> که از [[امام صادق]] {ع}} در مورد [[تقلید]] وارد شده، [[حضرت]] در عین حال که [[مرجئه]] را به خاطر [[پیروی]] بیدلیل از [[رهبران]] نادادن خود سرنش میکند، [[شیعه]] را نیز به خاطر کوتاهی در [[پیروی از پیشوایان معصوم]] خود [[نکوهش]] کرده است <ref>بدرالدین بن احمد حسینی عاملی، حاشیه بر اصول کافی، ص۶۲.</ref>. | |||
*یکی از مهمترین موانع [[پیروی]] [[مشرکان]] از [[پیامبران]] الاهی، این بود که ایشان با [[پیروی]] از [[پدران]] و پیشینیان، راه [[فهم]] و [[درک]] [[آیات]] و حکم الاهی را بر خویش میبستند. | |||
*[[قرآن کریم]] در موارد زیادی ایشان را به خاطر [[پیروی]] بیدلیل از [[پدران]] و نیاکان خود [[سرزنش]] نموده است. از جمله میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |