حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←موانع قلبی اخلاقی حکمت
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
#'''[[غضب]]:''' [[خشم]] مساوی با عدم [[تعادل]] [[روحی]] است، هنگامی که [[آتش]] [[غضب]] در [[نفس]] [[آدمی]] شعله میکشد، اولین کارکرد آن تعطیل [[قوه عاقله]] است. به همین [[دلیل]] است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[غضب]] را از شعبههای [[جنون]] و [[اصل]] [[حماقت]] شمرده است، میفرماید: "[[خشم]] نوعی دیوانگی است، چون صاحبش پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود دیوانگیش پابرجاست"<ref>{{متن حدیث|اَلْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ اَلْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، حکمت ۲۵۵؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۲.</ref>. و میفرماید: "ریشه و [[اصل]] [[حماقت]] [[غضب]] است"<ref>{{متن حدیث|رَأْسُ اَلْحُمْقِ اَلْغَضَبَ}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۸۸.</ref>. بنابراین [[انسان]] خشمناک به طور کلی از نیروی [[اندیشه]] و [[تعقل]] [[محروم]] است و با این [[وصف]] نمیتواند [[حکمت]] به دست آورد. [[خشم]] نه تنها [[مانع]] کسب [[حکمت]]، بلکه [[مانع]] [[بهره]] وری از آن نیز میشود. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[خشم]]، [[قلب]] [[انسان]] [[حکیم]] را از بین میبرد"<ref>{{متن حدیث|اَلْغَضَبُ مَمْحَقَةٌ لِقَلْبِ اَلْحَكِيمِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. از این [[سخن]] [[شریف]] استفاده میشود که [[انسان]] حتی اگر حکمتی اندوخته باشد، به هنگام [[خشم]] نمیتواند از آن بهرهمند شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: "[[قلبی]] که به [[بیماری]] [[غضب]] یا [[شهوت]] گرفتار است از [[حکمت]] بهرهای نمیبرد"<ref>{{متن حدیث|غير منتقع بالحكمة عقل معلول بالغضب و الشهوة }}؛ جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح سید جلالالدین محدث، ج۴، ص۳۸۰.</ref>. | #'''[[غضب]]:''' [[خشم]] مساوی با عدم [[تعادل]] [[روحی]] است، هنگامی که [[آتش]] [[غضب]] در [[نفس]] [[آدمی]] شعله میکشد، اولین کارکرد آن تعطیل [[قوه عاقله]] است. به همین [[دلیل]] است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[غضب]] را از شعبههای [[جنون]] و [[اصل]] [[حماقت]] شمرده است، میفرماید: "[[خشم]] نوعی دیوانگی است، چون صاحبش پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود دیوانگیش پابرجاست"<ref>{{متن حدیث|اَلْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ اَلْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، حکمت ۲۵۵؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۲.</ref>. و میفرماید: "ریشه و [[اصل]] [[حماقت]] [[غضب]] است"<ref>{{متن حدیث|رَأْسُ اَلْحُمْقِ اَلْغَضَبَ}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۸۸.</ref>. بنابراین [[انسان]] خشمناک به طور کلی از نیروی [[اندیشه]] و [[تعقل]] [[محروم]] است و با این [[وصف]] نمیتواند [[حکمت]] به دست آورد. [[خشم]] نه تنها [[مانع]] کسب [[حکمت]]، بلکه [[مانع]] [[بهره]] وری از آن نیز میشود. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[خشم]]، [[قلب]] [[انسان]] [[حکیم]] را از بین میبرد"<ref>{{متن حدیث|اَلْغَضَبُ مَمْحَقَةٌ لِقَلْبِ اَلْحَكِيمِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. از این [[سخن]] [[شریف]] استفاده میشود که [[انسان]] حتی اگر حکمتی اندوخته باشد، به هنگام [[خشم]] نمیتواند از آن بهرهمند شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: "[[قلبی]] که به [[بیماری]] [[غضب]] یا [[شهوت]] گرفتار است از [[حکمت]] بهرهای نمیبرد"<ref>{{متن حدیث|غير منتقع بالحكمة عقل معلول بالغضب و الشهوة }}؛ جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح سید جلالالدین محدث، ج۴، ص۳۸۰.</ref>. | ||
#'''[[آرزوی دراز]]:''' [[آرزوی دراز]] از [[شعب]] [[دنیادوستی]] است؛ [[انسان]] را از حقایق دور و با خیالات سرگرم میکند. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ}}<ref>«آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref>. آرزوی دراز، [[قلب]] راکور، [[نور]] [[تفکر]] را خاموش و نیروی عاقله را سرگرم و مشغول میکند؛ چنانکه گویی اصلا [[عقلی]] در وجود [[آدمی]] نیست. نیروی [[یادآوری]] و [[تذکر]] را از [[انسان]] میگیرد به طوری که [[موقعیت]] خویش را فراموش میکند و چنان او را دچار [[غفلت]] میکند که لغزیدنش در هر ورطهای، دور از [[انتظار]] نخواهد بود. | #'''[[آرزوی دراز]]:''' [[آرزوی دراز]] از [[شعب]] [[دنیادوستی]] است؛ [[انسان]] را از حقایق دور و با خیالات سرگرم میکند. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ}}<ref>«آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref>. آرزوی دراز، [[قلب]] راکور، [[نور]] [[تفکر]] را خاموش و نیروی عاقله را سرگرم و مشغول میکند؛ چنانکه گویی اصلا [[عقلی]] در وجود [[آدمی]] نیست. نیروی [[یادآوری]] و [[تذکر]] را از [[انسان]] میگیرد به طوری که [[موقعیت]] خویش را فراموش میکند و چنان او را دچار [[غفلت]] میکند که لغزیدنش در هر ورطهای، دور از [[انتظار]] نخواهد بود. | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود: کسی که به [[دنیا]] روی آورد و [[آرزوهای دراز]] کند، به همان [[میزان]] که به [[دنیا]] روی آورده، [[خداوند]] قلبش را کور میکند<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۶۰.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} میفرماید: "[[آرزو]] [[عقل]] را سرگرم و یاد را فراموش میکند"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، خطبه ۸۶.</ref>. | *[[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود: کسی که به [[دنیا]] روی آورد و [[آرزوهای دراز]] کند، به همان [[میزان]] که به [[دنیا]] روی آورده، [[خداوند]] قلبش را کور میکند<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۶۰.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} میفرماید: "[[آرزو]] [[عقل]] را سرگرم و یاد را فراموش میکند"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، خطبه ۸۶.</ref>. | ||
*[[آرزو]] [[انسان]] را به سوی [[غفلت]] میراند<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۵۲.</ref>. این همه آفت از آن روست که [[علم]] و [[حکمت]] در [[جهان]] [[حقیقت]] به دست میآید و [[انسان]] آرز و پرور در [[عالم]] [[خیال]] با آرزوهای خویش سرگرم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۷-۳۰۱.</ref>. | *[[آرزو]] [[انسان]] را به سوی [[غفلت]] میراند<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۵۲.</ref>. این همه آفت از آن روست که [[علم]] و [[حکمت]] در [[جهان]] [[حقیقت]] به دست میآید و [[انسان]] آرز و پرور در [[عالم]] [[خیال]] با آرزوهای خویش سرگرم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۷-۳۰۱.</ref>. | ||