نص بر امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'فیاضبخش، محمد تقی و محسنی، فرید،' به 'فیاضبخش و محسنی،'
جز (added Category:مفاهیم در کلام اسلامی using HotCat) |
جز (جایگزینی متن - 'فیاضبخش، محمد تقی و محسنی، فرید،' به 'فیاضبخش و محسنی،') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[علامه مجلسی]]، در ابتدا با بیانی عمومی و اجمالی ابراز میدارد: همه ادلّه وارده بر [[ضرورت نصب نبی]]، [[وجوب نصب امام]] را نیز ثابت میسازد. و از آنجا که به [[اجماع امّت]]، [[انتخاب]] [[نبی]] در [[اختیار]] [[مردم]] نیست، [[نصب وصیّ نبی]] - که نازل منزله اوست - نیز در [[اختیار]] [[مردم]] نیست؛ چنانکه [[کفّار]] به [[رسول خدا]]{{صل}} میگفتند: چرا [[قرآن]] بر ما نازل نمیشود و یا [[فرشته وحی]]، [[آیات الهی]] را بر ما فرو نمیآورد{{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref> «یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> | *[[علامه مجلسی]]، در ابتدا با بیانی عمومی و اجمالی ابراز میدارد: همه ادلّه وارده بر [[ضرورت نصب نبی]]، [[وجوب نصب امام]] را نیز ثابت میسازد. و از آنجا که به [[اجماع امّت]]، [[انتخاب]] [[نبی]] در [[اختیار]] [[مردم]] نیست، [[نصب وصیّ نبی]] - که نازل منزله اوست - نیز در [[اختیار]] [[مردم]] نیست؛ چنانکه [[کفّار]] به [[رسول خدا]]{{صل}} میگفتند: چرا [[قرآن]] بر ما نازل نمیشود و یا [[فرشته وحی]]، [[آیات الهی]] را بر ما فرو نمیآورد{{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref> «یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> | ||
*و [[خداوند]] به آنان پاسخ میدهد: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref>«خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> | *و [[خداوند]] به آنان پاسخ میدهد: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref>«خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> | ||
*یعنی هر ظرفی استعداد قبول مظروفی متناسب با خود دارد و [[خداوند]] بر [[قلب]] مخلوقات خود آگاهتر است و قابلیّتهای هرکس را به خوبی میشناسد. و با توجّه به اینکه [[شأن]] [[رسالت]] و [[امامت]]، از جهت [[ارتباط با عالم غیب]] یکی است، همان [[دلیل]] تنصیصی بودن [[رسالت]]، عیناً برای [[نصب امام]] از سوی [[خداوند]] نیز قابل ابراز است<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه، بیتا)، ص۳۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *یعنی هر ظرفی استعداد قبول مظروفی متناسب با خود دارد و [[خداوند]] بر [[قلب]] مخلوقات خود آگاهتر است و قابلیّتهای هرکس را به خوبی میشناسد. و با توجّه به اینکه [[شأن]] [[رسالت]] و [[امامت]]، از جهت [[ارتباط با عالم غیب]] یکی است، همان [[دلیل]] تنصیصی بودن [[رسالت]]، عیناً برای [[نصب امام]] از سوی [[خداوند]] نیز قابل ابراز است<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه، بیتا)، ص۳۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۱.</ref>. | ||
===بیان [[فاضل مقداد]]=== | ===بیان [[فاضل مقداد]]=== | ||
*بر اساس بیان [[فاضل مقداد]]، متکلّم شهیر [[شیعه]]، مبنای [[قاعده لطف]] به [[مقام آسمانی امام]] باز میگردد و اینکه [[امام]] میباید بعد از [[پیامبر]]، [[فرامین الهی]] را از [[خداوند]] دریافت نماید و [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنّت نبوی]] را [[تبیین]] کند. تشخیص [[عصمت امام]]، امری [[باطنی]] است و [[بشر]] عادّی هرگز [[قادر]] نیست بر ضمائر و بواطن افراد و [[میزان]] [[طهارت]] آنان [[آگاهی]] یابد. بنابراین، اگر بر [[امّت]] [[واجب]] باشد که خود [[امام]] را [[انتخاب]] نماید، [[امر]] به [[تکلیف مالایطاق]] است و صدور چنین فرمانی از [[حکیم]] عقلاً [[قبیح]] است و از [[خداوند]] [[فعل قبیح]] صادر نمیشود. | *بر اساس بیان [[فاضل مقداد]]، متکلّم شهیر [[شیعه]]، مبنای [[قاعده لطف]] به [[مقام آسمانی امام]] باز میگردد و اینکه [[امام]] میباید بعد از [[پیامبر]]، [[فرامین الهی]] را از [[خداوند]] دریافت نماید و [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنّت نبوی]] را [[تبیین]] کند. تشخیص [[عصمت امام]]، امری [[باطنی]] است و [[بشر]] عادّی هرگز [[قادر]] نیست بر ضمائر و بواطن افراد و [[میزان]] [[طهارت]] آنان [[آگاهی]] یابد. بنابراین، اگر بر [[امّت]] [[واجب]] باشد که خود [[امام]] را [[انتخاب]] نماید، [[امر]] به [[تکلیف مالایطاق]] است و صدور چنین فرمانی از [[حکیم]] عقلاً [[قبیح]] است و از [[خداوند]] [[فعل قبیح]] صادر نمیشود. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*بنابراین: | *بنابراین: | ||
#[[امام]] [[مطهر]] به [[طهارت الهی]] است. | #[[امام]] [[مطهر]] به [[طهارت الهی]] است. | ||
#[[آگاه به اسرار غیب]] و [[کتاب مکنون]] و [[باطن قرآن]] میباشد. [[بدیهی]] است که چنین شخصیّتی، تنها با [[انتخاب]] و [[انتصاب]] [[خداوند]] به چنان [[مقام]] ارجمندی میرسد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | #[[آگاه به اسرار غیب]] و [[کتاب مکنون]] و [[باطن قرآن]] میباشد. [[بدیهی]] است که چنین شخصیّتی، تنها با [[انتخاب]] و [[انتصاب]] [[خداوند]] به چنان [[مقام]] ارجمندی میرسد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۱-۲۱۳.</ref>. | ||
===بیان دیگری از [[فاضل مقداد]]=== | ===بیان دیگری از [[فاضل مقداد]]=== | ||
*[[فاضل مقداد]]، بیان دیگری در [[وجوب تنصیص]] [[مقام امامت]] دارد که آن نیز از نتایج [[برهان لطف]] است؛ ماحصل سخن او چنین است: | *[[فاضل مقداد]]، بیان دیگری در [[وجوب تنصیص]] [[مقام امامت]] دارد که آن نیز از نتایج [[برهان لطف]] است؛ ماحصل سخن او چنین است: | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*[[اصرار]] [[رسول خدا]]{{صل}} بر [[هدایت مردم]] تا به آنجا بود که حتی اگر [[کفّار]] [[دعوت]] [[توحیدی]] حضرتش را نمیپذیرفتند، از شدّت غصّه و [[ناراحتی]] حالت [[بیماری]] به ایشان[[دست]] میداد؛ لذا [[خداوند]] به ایشان تسلّی میدهد و میفرماید: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref> | *[[اصرار]] [[رسول خدا]]{{صل}} بر [[هدایت مردم]] تا به آنجا بود که حتی اگر [[کفّار]] [[دعوت]] [[توحیدی]] حضرتش را نمیپذیرفتند، از شدّت غصّه و [[ناراحتی]] حالت [[بیماری]] به ایشان[[دست]] میداد؛ لذا [[خداوند]] به ایشان تسلّی میدهد و میفرماید: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref> | ||
*۲. این [[پیامبر]] [[دلسوز]] و حریص، هرآنچه [[نیاز]] [[امّت]] در [[مسیر کمال]] و [[رستگاری]] بود به ایشان عرضه داشت و حتی ارش خدش و [[احکام]] استنجاء - کنایه از جزئیات ریز [[احکام]] [[امور دنیوی]] - را هم بیان فرمود. حال چگونه ممکن است که مسئلهای حیاتی چون [[امامت]] را که از حساسترین مسائل عالم [[اسلام]] است، فروگذار کرده باشد؟! موضوعی که به [[شهادت]] [[تاریخ]]، درباره هیچ حکمی از [[احکام اسلام]] به [[قدر]] آن [[نزاع]] نشده و [[خون]] بر [[زمین]] نریخته است. آیا ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} نفیاً یا اثباتاً چنین مسئله مهمی را رها کرده باشد؟! و حتی اگر [[انتخاب امام]] به [[اختیار]] [[امّت]] بود، لازم میآمد که [[پیامبر]]{{صل}} بیان صریحی نسبت به آن میفرمود؛ چنانکه درباره سایر [[احکام دینی]] که در [[اختیار]] [[امّت]] است، بیانات صریح وارد شده؛ احکامی از قبیل [[تعیین]] مواقیت [[امتثال]] [[واجبات]] موسّع، وقت ادای نمازهای یومیه، [[انتخاب امام]] [[جماعت]]، زمان [[ازدواج]] یا [[طلاق]] [[همسر]] و امور دیگری که [[احکام شرعی]] برآن بار میشود. این در حالی است که در مسئله [[امامت]]، [[پیامبر]]{{صل}} خلاف آن را تصریحاً بیان فرمود و هرگز [[نصّ]] صریحی که دلالت بر [[انتخاب]] از طریق [[شورا]] و یا [[اجماع]] [[امّت]] و یا [[انتخاب]] [[اهل حلّ و عقد]] و یا به [[نصّ]] [[امام]] قبلی و اموری از این قبیل باشد، بیان نفرمود. لذا باید پرسید که [[امّت]] بنا بر چه [[حجّت شرعی]]، در [[انتخاب امام]] به نظر خود عمل نموده است؟ | *۲. این [[پیامبر]] [[دلسوز]] و حریص، هرآنچه [[نیاز]] [[امّت]] در [[مسیر کمال]] و [[رستگاری]] بود به ایشان عرضه داشت و حتی ارش خدش و [[احکام]] استنجاء - کنایه از جزئیات ریز [[احکام]] [[امور دنیوی]] - را هم بیان فرمود. حال چگونه ممکن است که مسئلهای حیاتی چون [[امامت]] را که از حساسترین مسائل عالم [[اسلام]] است، فروگذار کرده باشد؟! موضوعی که به [[شهادت]] [[تاریخ]]، درباره هیچ حکمی از [[احکام اسلام]] به [[قدر]] آن [[نزاع]] نشده و [[خون]] بر [[زمین]] نریخته است. آیا ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} نفیاً یا اثباتاً چنین مسئله مهمی را رها کرده باشد؟! و حتی اگر [[انتخاب امام]] به [[اختیار]] [[امّت]] بود، لازم میآمد که [[پیامبر]]{{صل}} بیان صریحی نسبت به آن میفرمود؛ چنانکه درباره سایر [[احکام دینی]] که در [[اختیار]] [[امّت]] است، بیانات صریح وارد شده؛ احکامی از قبیل [[تعیین]] مواقیت [[امتثال]] [[واجبات]] موسّع، وقت ادای نمازهای یومیه، [[انتخاب امام]] [[جماعت]]، زمان [[ازدواج]] یا [[طلاق]] [[همسر]] و امور دیگری که [[احکام شرعی]] برآن بار میشود. این در حالی است که در مسئله [[امامت]]، [[پیامبر]]{{صل}} خلاف آن را تصریحاً بیان فرمود و هرگز [[نصّ]] صریحی که دلالت بر [[انتخاب]] از طریق [[شورا]] و یا [[اجماع]] [[امّت]] و یا [[انتخاب]] [[اهل حلّ و عقد]] و یا به [[نصّ]] [[امام]] قبلی و اموری از این قبیل باشد، بیان نفرمود. لذا باید پرسید که [[امّت]] بنا بر چه [[حجّت شرعی]]، در [[انتخاب امام]] به نظر خود عمل نموده است؟ | ||
*بیان [[فاضل مقداد]] در این رابطه چنین است: {{عربی|علم من سيره النّبي{{صل}} كونه أشفق على الأمة من الوالد على الولد، و يؤيده قوله تعالي:{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. {{عربی|و لما كان شفقته عليهم في أشياء لا نسبه لها إلى الإمامة كوظائف الاستنجاء و غيرها، و كان إذا سافر عن المدينه يوما أو يومين يستخلف فيها من يقوم مقامه، فيلزم من هذه سيرته أن ینصّ لهم على ما هو أعم نفعاً و أعظم فائده و أشد احتياجاً إليه، و هو نصب إمام، و هو المطلوب}}<ref>اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *بیان [[فاضل مقداد]] در این رابطه چنین است: {{عربی|علم من سيره النّبي{{صل}} كونه أشفق على الأمة من الوالد على الولد، و يؤيده قوله تعالي:{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. {{عربی|و لما كان شفقته عليهم في أشياء لا نسبه لها إلى الإمامة كوظائف الاستنجاء و غيرها، و كان إذا سافر عن المدينه يوما أو يومين يستخلف فيها من يقوم مقامه، فيلزم من هذه سيرته أن ینصّ لهم على ما هو أعم نفعاً و أعظم فائده و أشد احتياجاً إليه، و هو نصب إمام، و هو المطلوب}}<ref>اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۳-۲۱۵.</ref>. | ||
===بیان [[علامه مجلسی]] پیرامون [[سیره نبوی]]{{صل}} در [[تنصیص]] [[امام]]=== | ===بیان [[علامه مجلسی]] پیرامون [[سیره نبوی]]{{صل}} در [[تنصیص]] [[امام]]=== | ||
*[[علامه مجلسی]] در تقریر این [[برهان]] چنین میگوید: [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} در زمان [[حیات]] خود بر آن بود که در هر امر گروهی، خواه در [[تبلیغ]] و یا [[جهاد]]، سرکرده یا [[فرماندهی]] [[تعیین]] میفرمود. ایشان در [[جنگ موته]] که فاصله منطقه [[نبرد]] با [[مدینه]] زیاد بود و امکان برقراری [[ارتباط]] با [[رسول خدا]]{{صل}} وجود نداشت، سه نفر را به ترتیب به عنوان [[فرمانده]] و [[جانشینان]] وی [[تعیین]] کردند تا در صورت [[شهادت]] هریک، [[سپاه]] بدون [[رهبر]] نماند. در این صورت، چگونه ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} برای گروهی اندک، [[رهبری]] را به صورت [[تنصیصی]] [[تعیین]] نماید، ولی برای کلّ [[امّت]] بعد از خود امامی را معین نفرماید؟! و یا تصریحاً راه و [[روش تعیین امام]] و [[رهبر]] را معلوم نکرده و در نتیجه، [[امّت]] را به حال خود واگذارده باشد<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۷.</ref>؟!<ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *[[علامه مجلسی]] در تقریر این [[برهان]] چنین میگوید: [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} در زمان [[حیات]] خود بر آن بود که در هر امر گروهی، خواه در [[تبلیغ]] و یا [[جهاد]]، سرکرده یا [[فرماندهی]] [[تعیین]] میفرمود. ایشان در [[جنگ موته]] که فاصله منطقه [[نبرد]] با [[مدینه]] زیاد بود و امکان برقراری [[ارتباط]] با [[رسول خدا]]{{صل}} وجود نداشت، سه نفر را به ترتیب به عنوان [[فرمانده]] و [[جانشینان]] وی [[تعیین]] کردند تا در صورت [[شهادت]] هریک، [[سپاه]] بدون [[رهبر]] نماند. در این صورت، چگونه ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} برای گروهی اندک، [[رهبری]] را به صورت [[تنصیصی]] [[تعیین]] نماید، ولی برای کلّ [[امّت]] بعد از خود امامی را معین نفرماید؟! و یا تصریحاً راه و [[روش تعیین امام]] و [[رهبر]] را معلوم نکرده و در نتیجه، [[امّت]] را به حال خود واگذارده باشد<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۷.</ref>؟!<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۵.</ref>. | ||
===بیان [[ملا مهدی نراقی]]=== | ===بیان [[ملا مهدی نراقی]]=== | ||
*[[ملا مهدی نراقی]]، بعد از [[اثبات عصمت]] و [[افضلیّت امام]] بر همه افراد [[امّت]] بنا بر [[برهان لطف]]، تقریر دیگری از [[وجوب نصب امام]] از سوی [[پروردگار]] را بیان میدارد. در اینجا به [[دلیل]] شیوایی، عین عبارات ایشان را [[نقل]] میکنیم: | *[[ملا مهدی نراقی]]، بعد از [[اثبات عصمت]] و [[افضلیّت امام]] بر همه افراد [[امّت]] بنا بر [[برهان لطف]]، تقریر دیگری از [[وجوب نصب امام]] از سوی [[پروردگار]] را بیان میدارد. در اینجا به [[دلیل]] شیوایی، عین عبارات ایشان را [[نقل]] میکنیم: | ||
*"بیان اوّل اینکه هرگاه [[نصب امام]] در دست [[مردم]] باشد، [[عزل]] او هم در دست ایشان خواهد بود. پس لازم میآید که هر وقت خلاف توقّع [[مردم]] از [[امام]] به عمل آید، [[قدرت]] داشته باشند که او را [[عزل]] کنند و این معنی مخالف رتبه [[امام]] است. (چنانکه درباره [[رسول خدا]]{{صل}} نیز چنین حقّی را ندارند و [[شأن امامت]] و [[رسالت]] در [[برهان لطف]] یکی است.) | *"بیان اوّل اینکه هرگاه [[نصب امام]] در دست [[مردم]] باشد، [[عزل]] او هم در دست ایشان خواهد بود. پس لازم میآید که هر وقت خلاف توقّع [[مردم]] از [[امام]] به عمل آید، [[قدرت]] داشته باشند که او را [[عزل]] کنند و این معنی مخالف رتبه [[امام]] است. (چنانکه درباره [[رسول خدا]]{{صل}} نیز چنین حقّی را ندارند و [[شأن امامت]] و [[رسالت]] در [[برهان لطف]] یکی است.) | ||
*بیان دوم اینکه دانستی که [[شیعه]] و [[سنّی]] هر دو متّفقند که [[امامت]] عبارت است از [[ریاست عامّه]] بر [[مسلمانان]] در امور [[دین]] و دنیای ایشان، بر [[سبیل]] [[نیابت]] و [[خلیفگی]] از جانب [[پیغمبر]]{{صل}}. و شکی نیست که [[خلیفه]] بودن شخصی از جانب دیگری وقتی است که آن دیگری، آن شخص را [[خلیفه]] کند؛ و هر گاه دیگران او را [[خلیفه]] کنند، صادق نخواهد آمد که او [[خلیفه]] آن شخص است. پس [[خلیفه]] [[پیغمبر]]{{صل}} وقتی [[خلیفه]] او خواهد بود که [[پیغمبر]]{{صل}} او را [[خلیفه]] کند و هرگاه [[امّت]] او را [[خلیفه]] کنند، صادق نخواهد آمد که او [[خلیفه پیغمبر]]{{صل}} است<ref>أنیس الموحّدین (ط. الزهراء، ۱۳۶۹ ه.ش)، ص۱۴۶.</ref>.(خصوصاً که [[خداوند]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} را "نفس [[نبی]]" نامید و چگونه ممکن است دیگری را به جای [[پیامبر]]{{صل}} قرار دهند در حالی که "نفس [[نبی]]" نباشد.)"<ref>[[محمد تقی فیاضبخش| | *بیان دوم اینکه دانستی که [[شیعه]] و [[سنّی]] هر دو متّفقند که [[امامت]] عبارت است از [[ریاست عامّه]] بر [[مسلمانان]] در امور [[دین]] و دنیای ایشان، بر [[سبیل]] [[نیابت]] و [[خلیفگی]] از جانب [[پیغمبر]]{{صل}}. و شکی نیست که [[خلیفه]] بودن شخصی از جانب دیگری وقتی است که آن دیگری، آن شخص را [[خلیفه]] کند؛ و هر گاه دیگران او را [[خلیفه]] کنند، صادق نخواهد آمد که او [[خلیفه]] آن شخص است. پس [[خلیفه]] [[پیغمبر]]{{صل}} وقتی [[خلیفه]] او خواهد بود که [[پیغمبر]]{{صل}} او را [[خلیفه]] کند و هرگاه [[امّت]] او را [[خلیفه]] کنند، صادق نخواهد آمد که او [[خلیفه پیغمبر]]{{صل}} است<ref>أنیس الموحّدین (ط. الزهراء، ۱۳۶۹ ه.ش)، ص۱۴۶.</ref>.(خصوصاً که [[خداوند]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} را "نفس [[نبی]]" نامید و چگونه ممکن است دیگری را به جای [[پیامبر]]{{صل}} قرار دهند در حالی که "نفس [[نبی]]" نباشد.)"<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۶.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش| | * [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']] | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |