نبوت: تفاوت میان نسخهها
←حقیقت نبوت
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
# '''نبوت در اصطلاح [[عارفان]]:''' اصطلاحاتی در [[عرفان]] مطرح است که [[شناخت]] آنها در [[تبیین]] نبوت مؤثر است. نبوت، [[مقام]] [[ظهور]] [[خلافت]] و [[ولایت]] است و [[ولایت]]، [[مقام]] بطون نبوت است. [[مقام نبوت]]، دو قسم تعریف و [[تشریع]] دارد. [[نبوت تعریف]] افزون بر [[تبلیغ احکام]]، [[تأدیب به اخلاق]]، [[تعلیم به حکمت]] و [[قیامِ به سیاست]] است، این قسم از نبوت را [[رسالت]] نیز میگویند. | # '''نبوت در اصطلاح [[عارفان]]:''' اصطلاحاتی در [[عرفان]] مطرح است که [[شناخت]] آنها در [[تبیین]] نبوت مؤثر است. نبوت، [[مقام]] [[ظهور]] [[خلافت]] و [[ولایت]] است و [[ولایت]]، [[مقام]] بطون نبوت است. [[مقام نبوت]]، دو قسم تعریف و [[تشریع]] دارد. [[نبوت تعریف]] افزون بر [[تبلیغ احکام]]، [[تأدیب به اخلاق]]، [[تعلیم به حکمت]] و [[قیامِ به سیاست]] است، این قسم از نبوت را [[رسالت]] نیز میگویند. | ||
# '''نبوت از دیدگاه بروندینی:''' | # '''نبوت از دیدگاه بروندینی:''' | ||
==ادامه [[نبوت]] در [[ولایت]]== | |||
*[[ولایت]] اعمّ از [[نبوت]] و [[رسالت]] است و [[نبوّت]] اعمّ از [[رسالت]] و اخصّ از [[ولایت]]. [[ولایت]]، فلک محیط عام است و [[اخبار]] عام دارد و هرگز [[انقطاع]] نمیپذیرد، اما [[نبوت]] [[تشریع]] و [[رسالت]] که جهتِ خلقی است منقطع میگردد، و ادامه [[نبوت]] در [[ولایت]] جلوه میکند<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹.</ref>. | |||
*[[مذهب]] [[شیعه دوازده امامی]]، جریان [[نبوت]] و همچنین [[امامت]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} را دارای نصاب معیّنی میداند که نه افزایش آن ممکن است و نه کاهش آن مقدور. از آنجایی که سلسلۀ [[انبیا]] به نصاب خود رسیده، و با [[انتصاب]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از طرف [[خداوند]]، مُحال است کسی به [[مقام نبوت]] راه یابد، بنابراین بعد از ایشان، گرچه [[ولایت]] [[تشریع]] منقطع میگردد، [[خورشید]] [[ولایت]] کلّیه که مشتمل بر [[ولایت عامه]] و [[خاصه]] و مطلقه و مقیده است، [[ائمه]] اطهارند که از مولا [[علی]]{{ع}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[خاتم ولایت]] است، تابش دارد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹؛ برای اطلاع بیشتر از ادله نقلی امامتِ امامان دوازدهگانه ر.ک: جعفر سبحانی، محاضرات، ص۵۶۵–۵۶۸. </ref>. [[سلسله]] [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز با [[انتصاب]] [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} به نصاب نهایی خود رسیده و محال است بعد از ایشان، احدی به [[مقام]] والای [[امامت]] برسد<ref>عبدالله جوادی آملی، وحی و رهبری، ص۱۳۴.</ref>. | |||
*[[اعتقاد]] کلی [[مسلمانان]] این است که دوره [[نبوت تشریعی]] به وجود [[حضرت]] [[خاتم انبیاء|خاتم الانبیا]]{{صل}} ختم شده است که فرمودند: {{متن حدیث|لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. اما دوره [[نبوت]] تفریعی و [[ولایت]] تکمیلی که ملازم [[امامت]] و [[ولایت]] باشد، در تمام اَدوار و اَزمنه بدون فَترت و [[انقطاع]] تا [[قیام قیامت]]، دوام و استمرار دارد و هیچ عصر و زمانی از جهت [[امام]] و ولیّعصر خالی نباشد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۴۰.</ref>. | |||
*[[شیعه]] [[معتقد]] است اگرچه با [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} [[وحی]] منقطع میشود و [[نبوّت]] ختم میگردد، از آنجا که بعد از [[پیامبر اکرم]]، [[قرآن کریم]] متکفل خطوط کلی [[اسلام]] است و این خطوط کلی [[نیازمند]] [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] است. همچنین جزئیات و تفاصیل بسیاری از [[احکام الهی]] در زمان [[پیامبر]]{{صل}} بیان نشده است، لذا از جانب [[خداوند متعال]]، کسانی عهدهدار [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] [[وحی]] و تفصیل [[احکام الهی]] گشتهاند. این افراد [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] که توسط [[پیامبر]] به [[مردم]] معرفی شدهاند، در [[کلام شیعه]]، "[[امام]]" یا "[[ولیّ]]" نامیده میشوند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۶۶- ۸۵.</ref>. آنها چون دارای [[عصمت]] و [[علم غیب]] هستند، صلاحیت [[تصدی]] [[منصب]] رفیع [[امامت]] و [[ولایت]] را دارند. به همین [[دلیل]] میتوان گفت که [[تبیین]] و تشریح [[وحی]]، تفصیل و بیان جزئیات [[تعالیم]] و [[احکام الهی]] از سوی [[عترت طاهره]]{{عم}}، نه از سنخ [[نقل]] و توضیح و [[تفسیر صحابه]] و [[تابعین]] است، نه از قبیل [[اجتهاد]] و [[استنباط]] و [[تفقه]] [[مجتهدان]] و [[فقیهان]] و [[مفسران]]. بلکه بیانات [[اهل بیت]]{{عم}} متن [[دین]] است، عین[[حق]] است و کاملاً منطبق بر واقع. در [[تبیین]] و تشریح [[ائمه]]{{عم}} [[خطا]] راه ندارد، این تفاصیل برگرفته و استمرار [[علم لدنّی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۲.</ref>. | |||
*به نظر [[شیعه]]، [[معصومان]]{{عم}} صاحب مرتبهای از [[ولایت تکوینی]] بوده که بر [[جهان]] و [[انسان]] [[نفوذ]] [[غیبی]] دارند و ناظر بر [[ارواح]] و [[نفوس]] و [[قلوب]] هستند و به اذن الله وسائط [[فیض الهی]] هستند. معجزههای صادر شده از [[معصومان]]، [[مظهر]] این [[ولایت]] است. زمام [[هدایت]] [[معنوی]] [[آدمیان]] به دست [[امام]]{{ع}} است و [[زمین]] هرگز از [[حجت خدا]] – صاحب [[ولایت معنوی]] – خالی نمیماند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۸۱- ۸۳.</ref>. | |||
*از طرفی نیز همانگونه که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در عصر خویش از جانب [[خداوند]] [[زعامت سیاسی]] و [[قضا]] در مرافعات [[مسلمانان]] را به عهده داشته است، [[ائمه اطهار]]{{عم}} نیز به [[زعامت سیاسی]] و [[قضا]] از طرف [[خداوند]] [[منصوب]] شدهاند و [[اطاعت]] از آنان به عنوان "[[ولیّ]] امر" [[واجب]] است. [[ولایت]] [[قضایی]] و [[ولایت]] [[زعامت]]، از [[شئون]] [[ولایت اهل بیت]]{{عم}} است<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهرالمراد، مقاله سوم، باب سوم، ص۴۶۰ به بعد.</ref> و لازمه چنین [[ولایتی]] [[تشکیل حکومت]] است. اما عملاً برای دلیلهای [[سیاسی]]، برخی [[مردم]] آنان را از [[تشکیل حکومت]] بازداشتند و جز چند سال [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و چند ماه [[امام مجتبی]]{{ع}}، [[معصومین]]{{عم}} نتوانستند زمام امور را در دست گیرند و براساس تعالم [[اسلام]] نظامِ [[قسط و عدل]] را گسترش دهند<ref>سید حسن طاهری خرمآبادی، ولایت فقیه و حاکمیت ملت، ص۵۴.</ref>. | |||
*لذا به [[دلیل]] [[سوء]] [[اختیار]] [[مردم]] و خویِ [[عصیان]] [[بشر]]، [[آخرین امام معصوم]] [[شیعه]] به [[اذن خداوند]] در پس پرده [[غیبت]] [[پنهان]] گشتهاند. خواجه [[نصیرالدّین طوسی]] در عبارت کوتاه و مشهور خود، [[علت غیبت امام زمان]]{{ع}} را عدم [[تمکین]] [[مکلفان]] و [[تبهکاری]] [[جوامع بشری]] معرفی کرده: "[[وجود امام]] [[لطف]] است و [[تصرف]] او [[لطف]] دیگر و غیبتِ او از ماست"<ref>{{عربی|وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و عدمه منّا}}؛ علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۶۱.</ref>. [[علامه حلّی]] در توضیح سخن خواجه، [[لطف بودن امامت]] را بر سه رکن رَکین [[استوار]] دانسته و میگوید: | |||
#قسمتی از آن بر [[خداوند]] لازم است و آن عبارت است از آفریدن [[امام]] و [[قدرت]] و [[علم]] دادن به او و تصریح به اسم و نَسَب او، که این کار را [[خدا]] کرده است. | |||
#بخشی از آن بر خود [[امام]] لازم است که [[پذیرفتن]] این [[مسئولیت]] سنگین و [[امانت الهی]] باشد، که قبول کرده است. | |||
#بخشی از آن هم بر [[مردم]] لازم است که [[اطاعت]] کنند و [[یاری]] کنند و [[جان]] بر [[کف]] پشتِ سر [[رهبری]] باشند و متأسفانه در زمان [[ائمه]]{{عم}} رکن سوم محقَق نشد و نمونههای [[تاریخی]] بسیاری در این باب هست که با [[علی]]{{ع}} آن کردند که فرمود: {{متن حدیث|لَا رَأْيَ لِمَنْ لَايُطَاعُ}} و با [[امام حسن]]{{ع}} در [[جبهه]] [[جنگ]] آن کردند و با [[حسین بن علی]]{{ع}} و اصحابش در [[کربلا]] چه کردند و... پس [[مانع]] از کامل شدن [[لطف]] [[امامت]]، خودِ مردمند نه [[خدا]] و [[امام]]. [[خدا]] و [[امام]] کوتاه نیامدهاند تا عذر و بهانه برای هیچکس نباشد<ref>علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۱۱.</ref>. | |||
*شایان ذکر است هر چند [[متکلمین]]، [[غیبت]] و [[ادله]] آن را مطرح کردهاند، درباره [[تکلیف حکومت]] در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} در [[علم کلام]] بحثی به میان نیاورده و نفیاً و اثباتاً از [[ولایت فقیه]] [[سخن]] نگفتهاند. | |||
*البته نکته قابل توجه درباره [[حکومت]] ولایی [[امامان معصوم]]{{عم}} این است که "[[حکومت]] یکی از شاخههای [[امامت]] است، ما هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که تا مسئله [[امامت]] در [[شیعه]] مطرح شد، بگوییم یعنی مسئله [[حکومت]]... مسئله [[حکومت]] از [[فروع]] و یکی از شاخههای بسیار کوچک موضوع [[امامت]] است و این دو را نباید با یکدیگر مخلوط کرد"<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۷۰–۷۱.</ref>. لذا ولایت [[زعامت]] [[معصومین]]{{عم}} بر [[انسانها]] هرگز به معنای تحویل [[امامت]]، به عنوان متمّم [[نبوت]] و کارشناسی [[معصومانه]] [[دین]]، به موضوع [[حکومت دنیوی]] نیست<ref>داوود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص۱۹۷.</ref>. اما واضح است که با [[وجود امام معصوم]]{{ع}}، [[حکومت]] هم خودبهخود از آنِ اوست و مهم این است که در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} این [[وظیفه]] خطیر بر عهده کیست؟<ref>[[هادی اکبری ملکآبادی| اکبری ملکآبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]] ، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۹۴-۹۸.</ref>. | |||
==[[حقیقت نبوت]]== | ==[[حقیقت نبوت]]== |