پرش به محتوا

وحی تجربه نبوی و خاتمیت (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


==دربارهٔ کتاب==
==دربارهٔ کتاب==
*در معرفی ابتدای این کتاب آمده است: «اثر حاضر پنجمین مجلد از سلسله مباحث «پیامبر شناسی» است. مقوله بنیادین نبوت – که همانا «وحی» می‌باشد– به همراه «خاتمیت» که از اختصاصات پیامبر گرامی اسلام برشمرده می‌شود، اساسی ترین محورهای مورد بحث کتاب است. همچنین قرآن، معجزه جاودان پیامبر خاتم، و پاره‌ای مطالب مربوط به شأن نزول آیات آن بخشی دیگر از مباحث این کتاب را تشکیل می‌دهند. نویسنده در ابتدا اقسام مختلف وحی را دسته‌بندی می‌نماید و سپس به نظریات غیر توحیدی در مورد وحی می‌پردازد».  
*در ابتدای معرفی این کتاب آمده است: «اثر حاضر پنجمین مجلد از سلسله مباحث «پیامبر شناسی» است. مقوله بنیادین نبوت – که همانا «وحی» می‌باشد– به همراه «خاتمیت» که از اختصاصات پیامبر گرامی اسلام برشمرده می‌شود، اساسی ترین محورهای مورد بحث کتاب است. همچنین قرآن، معجزه جاودان پیامبر خاتم، و پاره‌ای مطالب مربوط به شأن نزول آیات آن بخشی دیگر از مباحث این کتاب را تشکیل می‌دهند. نویسنده در ابتدا اقسام مختلف وحی را دسته‌بندی می‌نماید و سپس به نظریات غیر توحیدی در مورد وحی می‌پردازد».  


* در ادامه معرفی این کتاب آمده است: «در این میان –همان طور که نویسنده در مؤخره کتاب آورده– نظریه «تجربه نبوی» بیشتر بررسی می‌شود و به بوته نقد می‌نشیند. تبیین توحیدی وحی، تکمیل کننده این بخش از کتاب است. بحث خاتمیت و فاتحیت که در کنار هم آورده شده، پایان بخش اثر حاضر است حاوی نکات نغز و توجهات شگرفی است که در کمتر اثری تا کنون بدان پرداخته شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: آیا بهتر نیست قرآن را با نگاهی سطحی ننگریم؟ و با چند نمونه ناقص و ظاهری و قابل نقض به تحلیل ننشینیم و خود را از سپهر فراتر از کهکشان قرآن محروم نکنیم؟ قرآن مثل خورشید برای هر روز، همان روز طلوع می‌کند. «انه یجری مجری الشمس». بنابراین، اسلام و قرآن تکون تاریخی پیدا نکرده، بل تجلی و ظهور تاریخی پیدا کرده است».<ref name=p1></ref>
* در ادامه معرفی این کتاب آمده است: «در این میان –همان طور که نویسنده در مؤخره کتاب آورده– نظریه «تجربه نبوی» بیشتر بررسی می‌شود و به بوته نقد می‌نشیند. تبیین توحیدی وحی، تکمیل کننده این بخش از کتاب است. بحث خاتمیت و فاتحیت که در کنار هم آورده شده، پایان بخش اثر حاضر است حاوی نکات نغز و توجهات شگرفی است که در کمتر اثری تا کنون بدان پرداخته شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: آیا بهتر نیست قرآن را با نگاهی سطحی ننگریم؟ و با چند نمونه ناقص و ظاهری و قابل نقض به تحلیل ننشینیم و خود را از سپهر فراتر از کهکشان قرآن محروم نکنیم؟ قرآن مثل خورشید برای هر روز، همان روز طلوع می‌کند. «انه یجری مجری الشمس». بنابراین، اسلام و قرآن تکون تاریخی پیدا نکرده، بل تجلی و ظهور تاریخی پیدا کرده است».<ref name=p1></ref>
۵۳٬۳۷۰

ویرایش