اعجاز علمی قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صرف' به 'صرف'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'صرف' به 'صرف') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* هرچند [[قرآن]] یک کتاب [[علوم طبیعی]] یا طب، [[روانشناسی]] و [[علوم]] ریاضی نیست، بلکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] و انسانسازی است، و آنچه را در این راه ضروری باشد فروگذار نمیکند، ولی [[قرآن]] گاه برای رسیدن به این [[هدف]] اشاراتی به پارهای از مسائل [[علوم طبیعی]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و شگفتیهای [[جهان هستی]] دارد؛ مخصوصاً در بحثهای [[توحیدی]]، پرده از روی اسراری از [[جهان آفرینش]] برداشته، و مسائلی را فاش کرده که در آن عصر و در آن محیط، برای [[دانشمندان]] هم ناشناخته بود. اینگونه بیانات [[قرآن]]، مجموعهای را تشکیل میدهد که آن را "[[معجزات]] [[علمی]] [[قرآن]]" مینامند.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | * هرچند [[قرآن]] یک کتاب [[علوم طبیعی]] یا طب، [[روانشناسی]] و [[علوم]] ریاضی نیست، بلکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] و انسانسازی است، و آنچه را در این راه ضروری باشد فروگذار نمیکند، ولی [[قرآن]] گاه برای رسیدن به این [[هدف]] اشاراتی به پارهای از مسائل [[علوم طبیعی]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و شگفتیهای [[جهان هستی]] دارد؛ مخصوصاً در بحثهای [[توحیدی]]، پرده از روی اسراری از [[جهان آفرینش]] برداشته، و مسائلی را فاش کرده که در آن عصر و در آن محیط، برای [[دانشمندان]] هم ناشناخته بود. اینگونه بیانات [[قرآن]]، مجموعهای را تشکیل میدهد که آن را "[[معجزات]] [[علمی]] [[قرآن]]" مینامند.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | ||
*مقصود از [[اعجاز علمی]] آن است که [[قرآن]] در روزگاری که [[جهل]] و [[نادانی]] بر سرتاسر عالم گسترده بود از آموزههایی درباره [[جهانشناسی]]، کیهانشناسی و [[انسانشناسی]] سخن به میان آورده که نهتنها د ر دوران [[نزول]] بلکه تا هزار سال پس از آن برای [[مردم]] ناشناخته بوده است. بخشی از این آموزهها در سایه تلاشهای گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] از دوران رنسانس تاکنون برای [[مردم]] شناخته شد و شماری دیگر از این آموزههای [[علمی]] در [[آینده]] برای جهانیان [[آشکار]] خواهد شد. انعکاس چنین آموزههایی آنهم از زبان [[پیامبری]] که به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت، از جمله [[دلایل]] [[آشکار]] بر [[اعجاز قرآن]] و آسمانی بودن این [[کتاب آسمانی]] است. [[اعجاز علمی]] را باید ناظر به مسائلی دانست که: در آنها باید از متخصصین دیگر [[استمداد]] کرد و آنها در این زمینهها بحثهایی کردهاند. البته میدانید ککه [[قرآن]] این جو مسائل را به مناسبت مسائل دیگر میآورد. [[قرآن]] در باب [[طبیعت]] و بهاصطلاح در طبیعیات مسائلی آورده است، درباره باد، [[باران]]، [[زمین]]، [[آسمان]]، حیوان و... البته در این قسمت [[مفسرین]] قدیم وجدید کموبیش بحث کرده بودند ولی علمای [[جدید]] از وقتیکه [[علوم طبیعی]] [[پیشرفت]] خوب و نمایانی کرده است بیشتر در مسائل [[قرآن]] وقت | *مقصود از [[اعجاز علمی]] آن است که [[قرآن]] در روزگاری که [[جهل]] و [[نادانی]] بر سرتاسر عالم گسترده بود از آموزههایی درباره [[جهانشناسی]]، کیهانشناسی و [[انسانشناسی]] سخن به میان آورده که نهتنها د ر دوران [[نزول]] بلکه تا هزار سال پس از آن برای [[مردم]] ناشناخته بوده است. بخشی از این آموزهها در سایه تلاشهای گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] از دوران رنسانس تاکنون برای [[مردم]] شناخته شد و شماری دیگر از این آموزههای [[علمی]] در [[آینده]] برای جهانیان [[آشکار]] خواهد شد. انعکاس چنین آموزههایی آنهم از زبان [[پیامبری]] که به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت، از جمله [[دلایل]] [[آشکار]] بر [[اعجاز قرآن]] و آسمانی بودن این [[کتاب آسمانی]] است. [[اعجاز علمی]] را باید ناظر به مسائلی دانست که: در آنها باید از متخصصین دیگر [[استمداد]] کرد و آنها در این زمینهها بحثهایی کردهاند. البته میدانید ککه [[قرآن]] این جو مسائل را به مناسبت مسائل دیگر میآورد. [[قرآن]] در باب [[طبیعت]] و بهاصطلاح در طبیعیات مسائلی آورده است، درباره باد، [[باران]]، [[زمین]]، [[آسمان]]، حیوان و... البته در این قسمت [[مفسرین]] قدیم وجدید کموبیش بحث کرده بودند ولی علمای [[جدید]] از وقتیکه [[علوم طبیعی]] [[پیشرفت]] خوب و نمایانی کرده است بیشتر در مسائل [[قرآن]] وقت صرف کردهاند. در [[تفسیر]] طنطاوی بیشتر کوشش این است که طبیعیات [[قرآن]] را با توجه به طبیعیات [[جدید]] روشن کند و ثابت نماید که آنچه [[قرآن]] در این زمینهها گفته است با آنچه [[علم]] بهتدریج [[کشف]] میکند منطبق است یا لااقل منطبقتر است. لااقل همان منطبقتر بودنش هم خودش [[دلیل]] است بر این مطلب<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۸ و ۵۴۹.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۵۹.</ref>. | ||
==برخی از نمونههای [[علمی]] مطرح شده در [[قرآن]]== | ==برخی از نمونههای [[علمی]] مطرح شده در [[قرآن]]== |