پرش به محتوا

بحث:شرایط ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
##برپایی [[قیام‌ها]] و انقلاب‌های ظلم‌ستیز و [[عدالت‌خواه]]
##برپایی [[قیام‌ها]] و انقلاب‌های ظلم‌ستیز و [[عدالت‌خواه]]
*در این میان، دو عامل نخست، با [[نزول قرآن]] و وجود آخرین وصیِّ بر [[حق]] [[پیامبر مکرم اسلام]]{{صل}}. یعنی [[حضرت]] بقیة‌الله الاعظم [[مهدی موعود]]{{ع}} تأمین شده است، ولی عامل سوم باید تحقّق پیدا کند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۳۰-۲۳۳.</ref>.
*در این میان، دو عامل نخست، با [[نزول قرآن]] و وجود آخرین وصیِّ بر [[حق]] [[پیامبر مکرم اسلام]]{{صل}}. یعنی [[حضرت]] بقیة‌الله الاعظم [[مهدی موعود]]{{ع}} تأمین شده است، ولی عامل سوم باید تحقّق پیدا کند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۳۰-۲۳۳.</ref>.
==شرایط ظهور در معارف و عقاید 5 ==
[[قیام امام مهدی]]{{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز [[انسانی]] و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقّق شود و برخی دیگر به [[وسیله]] [[انسان‌ها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقّق در امور است.
===[[رهبر]]===
از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، [[توانمند]] و [[دلسوز]] است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینه‌ها و موانع دارد با [[مدیریتی]] صحیح و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به [[درستی]] [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند.
[[رهبر]] حرکت [[عظیم]] و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح کلّ]] و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]]{{ع}} می‌باشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین [[وصیّ]] [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و [[ملّت‌ها]]، [[دولت‌ها]]، حرکت‌ها و قیام‌های مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده می‌باشد).
===[[یاران]]===
یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر [[کف]] است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] [[خود آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه تلاش و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان [[همّت]] گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگی‌های خاص [[یاران امام مهدی]]{{ع}} را می‌توان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: سهل بن [[حسن]] [[خراسانی]] به [[امام صادق]]{{ع}} عرض می‌کند: چه چیز شما را واداشته تا آنکه از [[حق]] مسلّمِ خودیش ([[حکومت]]) باز بنشینید؟ در حالی که [[صد]] هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]]{{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، [[حضرت]] به او [[دستور]] می‌دهند که وارد تنور شود! او که [[گمان]] کرده بود [[امام]]{{ع}} از سخنانش غضب‌ناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض می‌کند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون]] مکّی در حالی که کفش‌هایش را به دست‌گرفته بود وارد می‌شود و [[خدمت]] [[امام]] خویش [[سلام]] عرض می‌کند. [[حضرت]] بدون هیچ مقدّمه‌ای به او می‌فرماید: کفش‌هایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون]] مکّی نیز بدون هیچ‌گونه درنگ و پرسشی، این‌کار را انجام می‌دهد. [[امام]]{{ع}} در این حال به گفت‌وشنود خود با [[مرد]] [[خراسانی]] ادامه می‌دهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او می‌فرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به سهل بن [[حسن]] [[خراسانی]] کرده و می‌فرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او می‌گوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]]{{ع}} از [[مرد]] [[خراسانی]] می‌پرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص می‌شناسی. سهل در پاسخ می‌گوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم این‌گونه نداریم. [[حضرت]] فرمود: اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] [[یاور]] و کمک‌کار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمی‌کنیم. ما آگاه‌تریم که وقت [[قیام]] چه زمان است.<REF>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</REF>
در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] فرمود: {{متن حدیث|وَ یَجتَمِعُ إلَیهِ مِنْ أصحابِهِ عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ: ثَلاثُمائَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِنْ أقاصِی الأرضِ، وَ ذلِکَ قَولُ... قالَ: ذلِکَ قُولُ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ}} {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<REF>«و برای هر کسی قبله‌ای است که وی روی خود را به آن [سوی‌] می‌گرداند؛ پس در [[کارهای نیک]] بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا که باشید، [[خداوند]] همگی شما را [به سوی خود باز] می‌آورد؛ در [[حقیقت]]، [[خدا]] بر همه چیز تواناست» [[سوره بقره]] [[آیه]] ۱۴۸.</REF> {{متن حدیث|فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا كَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ [[اجتماع]] می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد [[اهل]] [[بدر]] ۳۱۳ نفر از اطراف [[زمین]] و این معنی قول خداست که «هرکجا باشید [[خدا]] شما را می‌آورد همگی را به [[درستی]] که [[خدا]] بر هر کاری [[قدرت]] دارد» پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از [[اهل]] [[اخلاص]] [[خدا]] امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او [[عقد]] و آن گروه ده هزار نفری است [[خروج]] می‌کند به [[اذن خدا]].</REF>
از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده می‌شود [[یاران]] [[حضرت]] را سه گروه تشکیل می‌دهند:
# [[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با [[اجتماع]] آنان [[ظهور]] به [[اذن خدا]] واقع می‌شود.
#یاروانی که حدود ده هزار نفرند و با [[اجتماع]] آنان [[قیام]] و [[خروج]] به [[اذن خدا]] صورت می‌گیرد.
#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان [[حضرت]] ملحق می‌شوند.
این شرط از شرایطی است که توسط [[انسان‌ها]] باید محقّق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] [[حضرت]] فراهم شده‌اند؟ آیا گروهی از [[انسان‌ها]] با ایجاد ویژگی‌ها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و [[همراهی]] [[امام]] آماده کرده‌اند؟
===[[آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]===
یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقّق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] [[پذیرش مردمی]] است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بی‌نظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]]{{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر گرامی اسلام]] پایه‌ریزی شده بود و یارانی همچون [[ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه الهی]] [[امام حسین]]{{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد).
در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا}}. آری [[سنّت الهی]] بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه با ظلم]] و [[پذیرش]] [[دولت حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد.<REF>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] [[توفیق]] طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت [[ملاقات]] ما به تأخیر نمیافتد.</REF>
سؤال: با توجه به این که [[امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] نمی‌کند مگر این که [[جهان]] پر از [[ظلم]] شود، آیا این [[روایت]] با [[دعوت]] [[انسان‌ها]] به [[آماده‌سازی]] شرایط [[فرج]]، منافات ندارد؟ اگر [[جهان]] باید پر از [[ظلم]] شود تا [[ظهور]] کند، پس [[آماده‌سازی]] شرایط چه معنا دارد؟
این سؤالات، در یک نقطه، اشتراک دارند و آن، این است که بین [[فراوانی ظلم]] و [[ستم]] با [[ظهور امام زمان]]{{ع}}، رابطه‌ای تمام وجود دارد، به نحوی که [[ظهور]]، زمانی است که [[ظلم و ستم]] فراگیر شده باشد. پس هر چه [[ظلم]] بیش‌تر شود، [[ظهور]] نزدیک‌تر می‌گردد و لذا [[حق‌طلبی]] و [[اصلاح]]، امری بر خلاف [[ظهور]]، و جریانی [[مخالف]] [[فرج امام زمان]]{{ع}} است، در حالی که [[فراوانی ظلم]] و [[ستم]]، نه یکی از [[علایم ظهور]] است (با توجه به [[روایات]] [[علایم ظهور]]) و نه یکی از شرایط آن (با توجه به بحث [[شرایط ظهور]]). نهایت حرفی که می‌توان زد، این است که [[ظهور امام زمان]]{{ع}} با [[فراگیری ظلم و ستم]]، مقارن است. بنابراین، شرط قرار دادن [[ظلم]] برای [[ظهور]]، [[امر]] صحیحی نیست.
برای [[درک]] کامل مطلب، توجه به چند نکته لازم است:
#این که بین [[سرنوشت انسان‌ها]] و [[اعمال]] اختیاری آنان رابطه است، جای هیچ تردیدی نیست. هم [[آدمی]] وجود این رابطه را در [[زندگی]] خود [[مشاهده]] می‌کند و هم در [[قرآن کریم]] بر این مطلب تاکید شده است. [[قرآن]]، هم [[آینده]] هر شخص را در دست خودش می‌داند {{متن قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.</ref> و هم [[سرنوشت]] [[جامعه]] را با خواست و عملکرد [[مردم]] پیوند زده است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«او را  از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref> یعنی، [[تعیین]] [[سرنوشت]] [[جامعه]]، به خوبی یا [[بدی]]، در دست مردما آن [[جامعه]] است. [[اسلام]]، از [[انسان]] می‌خواهد که درباره مسائل [[اجتماعی]] ساکت نباشد و در برابر [[ظلم و ستم]] تا [[برقراری عدالت]] بایستد و حتّی در این راه، به [[پیکار]] و [[مبارزه]] برخیزد: {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ}}<ref>«به مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفته‌اند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.* همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند:» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref> و کوتاهی در این زمینه را نمی‌پذیرد و [[مؤاخذه]] می‌کند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> بر همین اساس، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، از واجبت [[دین]] شمرده شده است وخداوند به اجرای این دو [[فریضه]] بزرگ، [[امر]] کرده است {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}.<REF>سوره [[آل عمران]] [[آیه]] ۱۰۴.</REF>
#به طور کلی، هیچ‌گاه یک آموزه [[دین]] نمی‌تواند نافی و بر خلاف سایر [[آموزه‌های دین]] باشد و الا این، خود، نشانه [[باطل]] بودن آن [[دین]] است. لذا یکی از [[ویژگی‌های قرآن]]، عدم [[اختلاف]] در آن است. از این رو، معنا ندارد که [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد، [[مردم]] را امر به [[توبه]] و [[ترک گناه]] بکند و در جایی دیگر برای تحقّق [[وعده خدا]] ([[ظهور]] [[حق]] و [[حجت خدا]]) [[امر]] به [[گناه]] شود! در [[دین]] که امر به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] شده است، معنا ندارد که بخشی از [[دین]]، [[شرک]] را [[تأیید]] کند و بپذیرد!
#پرشدن [[زمین]] از [[ظلم و ستم]]، هرگز به معنای آن نیست که همه افراد باید [[اهل]] [[ظلم]] و [[فساد]] باشند و همه [[اعمال]] و کردارشان براساس [[ظلم و ستم]] بر یکدیگر و [[افساد]] [[جامعه]] باشد. بلکه ممکن است عده‌ای [[ظلم]] کنند و [[ظلم]] آنان، نقاط فراوانی از [[زمین]] را بگیرد و در همه جا گسترده شود. آیا برای آنکه یک اتاق مملو از [[دود]] سیگار شود، باید همه افرادِ داخل اتاق سیگار بکشند؟ در زمان [[حاکمیّت]] [[فرعون]]، [[ظلم]] و [[بی عدالتی]] فراوان بود و [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآنی]]، به آن اشاره دارد، ولی در فرمایش [[قرآن]] این نیست که همه [[ظالم]] بودند، بلکه [[ظلم]] زیاد بود. [[خداوند]] می‌فرماید {{متن قرآن|وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را  که شما را از فرعونیان رهانیدیم» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref> علاوه بر این که [[فراگیری ظلم]]، امری نسبی و کنایی است و مراد از آن، [[شیوع ظلم]] است، به گونه‌ای که جریان [[عدالت]] به چشم نمی‌آید، نه این که هیچ عدالتی نباشد.
#در این که [[قیام]] [[حضرت]]، بدون [[یار]] و [[یاور]] تحقق پذیر نیست، نباید تردید کرد. [[آیات]] و [[روایات]] نیز به وجود [[یاوران]] اشاره دارد. [[یاری]] کردن، یعنی حرکت برای اجرای برنامه‌ها و [[اهداف]] [[انقلاب]] و [[تبلیغات]] آنها میان [[مردم]]. [[یاوران]]، [[مردم]] را با [[انقلاب]] آشنا و همراه می‌کنند و در حین [[انقلاب]]، انواع فداکاری‌ها را انجام می‌دهند و بعد از [[انقلاب]]، از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کنند. چنین افرادی وقتی می‌توانند موفق باشند که خود را همرنگ و [[رهبر]] کرده باشند تا [[مردم]] جلوه‌های [[انقلاب]] را در [[رفتار]] آنان ببینند و بپذیرند. آیا حرکت در مسیر [[گناه]] و [[ظلم]]، [[مردم]] را به طرف [[امام زمان]]{{ع}} سوق می‌دهد؟ بر همین اساس، [[خداوند]]، برایمان و [[عمل صالح]] تکیه دارد: «ما، در [[زبور]]، بعد از ذکر نوشتیم که [[زمین]] را [[بندگان]] [[صالح]] [[ارث]] می‌برند».<REF>انبیا / ۱۰۵.</REF> و در جای دیگر می‌گوید: «[[وعده]] داده است [[خدا]] به کسانی از شما که [[ایمان]] آورده‌اند و [[عمل صالح]] انجام داده‌اند، این که [[خلافت زمین]] را به آنان واگذارد.»...<REF>نور / ۵۵.</REF> شرط تحقّق [[انقلاب مهدی]]{{ع}} این است که [[ایمان]] و عمل صاحل در پرونده افراد باشد تا [[انقلاب]] رخ دهد. [[امام صادق]]{{ع}} و همچنین فرموند: {{متن حدیث|كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ}}<REF>«[[دعوت]] کننده [[مردم]] باشید به غیر زبان‌تان» [[بحار الانوار]]، ج ۶۷، ص ۳۰۳.</REF> و همچنین فرمودند: [[زینت]] برای ما باشید نه مایه آبروریزی».<REF>بحار الانوار، ج ۶۵، ص ۱۵۱.</REF> آیا [[گناه]] و [[ظلم]]، [[دعوت]] به [[مهدی]] است و مایه [[زینت]] و [[افتخار]] [[ائمه]]؟
# [[وظیفه]] [[انسان]]، حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق [[عبودیت]] و [[بندگی]] است. [[عبودیت]] و [[بندگی]] نیز جز در پرتو عمل به [[تکالیف الهی]] که [[وظایف فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] را در بردارد، امکان پذیر نیست. [[خداوند]] در [[سوره عصر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ}}<ref>«جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.</ref> [[خداوند]]، از [[انسان]] می‌خواهد در [[گناه]] نماند و به سوی او [[رجوع]] کند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان» سوره تحریم، آیه ۸.</ref>
کوتاه سخن آنکه [[خداوند]] [[انسان]] را در [[تعیین]] [[سرنوشت]] خود و [[جامعه]]، دارای تأثیر می‌داند و از او می‌خواهد برای [[اصلاح]] گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعده [[ظهور]] را مطرح می‌کند. بنابراین [[انتظار]] [[منجی]]، به معنای صحیح آن، نه [[سکوت]] و تن دادن به [[ظلم]] است و نه کمک به [[فراگیر شدن ظلم]]، بلکه باید خواستار [[ظهور]] باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و [[حکومتی]] است که حرکت برای [[زمینه‌سازی]] را سامان دهد، برای تشکیل آن [[اقدام]] کند. طبیعی است که [[ظالمان]] و [[مفسدان]] نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمی‌خیزند. لذا [[جبهه]] [[ظلم]]، در نهایت [[درجه]] [[ظلم]] حرکت می‌کند و [[جبهه حق]] به اوج تلاش می‌رسد و در این زمان است که [[خداوند]]، به مدد انسان‌های [[حق]] طلب می‌آید و با [[ظهور مهدی]] [[عزیز]]{{ع}} کار [[ظالمان]] را یک‌سره می‌کند.
سؤال: مراد از گسترش و [[فراگیر شدن ظلم]] در [[آخرالزمان]] و [[قبل از ظهور]] چیست؟
پیرامون مفهوم و چیستی [[فراگیری ظلم و ستم]] دو دیدگاه اصلی و مهم مطرح است:
# [[فراگیری ظلم و ستم]] به معنای غالبیت؛ طبق این دیدگاه، [[در آستانه ظهور]]، [[ظلم و ستم]] در [[جهان]] غالب شده و چهره [[جهان]]، چهره [[ظلم و ستم]] خواهد بود که در کنار غالبیت [[ظلم و ستم]]، [[صلاح]] و [[رستگاری]] نیز در میان [[مردم]] مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در [[روایات]] به [[فراگیری ظلم و ستم]] نیز در میان [[مردم]] مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در [[روایات]] به [[فراگیری ظلم و ستم]] خبر داده شده نه [[فراگیری]] [[ظالم]] و [[ستمگر]]. با این نگاه، اگر در [[جهان]] یک [[ظالم]] بود و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیه [[مردم]]، [[مظلوم]] و ستمدیده باشند، باز مصداق «ملئت ظلماً و جوراً» تحقق پیدا خواهد کرد.
# [[فراگیری ظلم و ستم]] به معنای کامل و تمام است؛ این عده قائلند که [[فراگیری ظلم و ستم]] در [[جهان]] به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و [[جهان]] به صورت یک پارچه پر از [[ظلم و ستم]] خواهد شد و از [[صلاح]] و [[رستگاری]] هیچ خبری نیست<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۵۳.</ref>.
۷۳٬۳۴۳

ویرایش