ملکوت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
=[[آیات]] [[ملکوت]] و دلالت بر [[حصر حاکمیت]]= | =[[آیات]] [[ملکوت]] و دلالت بر [[حصر حاکمیت]]= | ||
==واژهشناسی لغوی== | |||
*در [[آیات]] متعددی از [[قرآن کریم]] برای دلالت بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات خدای متعال]] از واژۀ "مَلَکوت" استفاده شده است. | *در [[آیات]] متعددی از [[قرآن کریم]] برای دلالت بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات خدای متعال]] از واژۀ "مَلَکوت" استفاده شده است. | ||
*"مَلَکوت" در زبان [[عرب]] به معنای [[مبالغه]] در "[[مُلک]]" است و [[مُلک]] و [[سلطنت]] بزرگ و [[عظیم]] را [[ملکوت]] میگویند. | *"مَلَکوت" در زبان [[عرب]] به معنای [[مبالغه]] در "[[مُلک]]" است و [[مُلک]] و [[سلطنت]] بزرگ و [[عظیم]] را [[ملکوت]] میگویند. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۸: | ||
* [[طریحی]] در مجمع البحرین میگوید: "و [[ملکوت]] مانند [[برهوت]]: به معنای [[عزت]] و [[پادشاهی]] و [[سلطنت]] است، و گفته میشود: [[جبروت]] [[برتر]] از [[ملکوت]] است، همانگونه که [[ملکوت]] [[برتر]] از [[مُلک]] است و واو و تاء در آن زائد است، و گفته میشود [[ملکوت]] [[عراق]] از آنِ اوست، یعنی [[سلطنت]] بر آن.<ref>{{عربی|والملكوت كبرهوت: العزّة والسلطان والمملكه، ويقال: الجبروت فوق الملكوت، كما أن الملكوت فوق المُلك، والواو والتاء فيه زائدتان، وله ملكوت العراق أي: ملكها}}؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۹۰.</ref>. | * [[طریحی]] در مجمع البحرین میگوید: "و [[ملکوت]] مانند [[برهوت]]: به معنای [[عزت]] و [[پادشاهی]] و [[سلطنت]] است، و گفته میشود: [[جبروت]] [[برتر]] از [[ملکوت]] است، همانگونه که [[ملکوت]] [[برتر]] از [[مُلک]] است و واو و تاء در آن زائد است، و گفته میشود [[ملکوت]] [[عراق]] از آنِ اوست، یعنی [[سلطنت]] بر آن.<ref>{{عربی|والملكوت كبرهوت: العزّة والسلطان والمملكه، ويقال: الجبروت فوق الملكوت، كما أن الملكوت فوق المُلك، والواو والتاء فيه زائدتان، وله ملكوت العراق أي: ملكها}}؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۹۰.</ref>. | ||
*بنابر آنچه در کلمات لغویان در بالا آمد، ملاحظه میشود [[ملکوت]] به همان معنای [[مُلک]] و [[سلطنت]] است، لکن بنابر قاعدۀ {{عربی|زيادة اللفظ دليل علی زيادة المعنی}}، یا: {{عربی|كثرة المباني تدل علی كثرة المعاني}} افزودن واو و تاء بر لفظ "[[مُلک]]" برای دلالت بر [[مبالغه]] در معنای [[سلطنت]] و [[ملک]] است و لذا واژۀ "[[ملکوت]]" مخصوص [[سلطنت]] و [[مُلک]] [[الهی]] است که از نظر کیف و کم، [[برتر]] و عظیمتر و فراتر از سلطنتهای ادعایی بشری است. | *بنابر آنچه در کلمات لغویان در بالا آمد، ملاحظه میشود [[ملکوت]] به همان معنای [[مُلک]] و [[سلطنت]] است، لکن بنابر قاعدۀ {{عربی|زيادة اللفظ دليل علی زيادة المعنی}}، یا: {{عربی|كثرة المباني تدل علی كثرة المعاني}} افزودن واو و تاء بر لفظ "[[مُلک]]" برای دلالت بر [[مبالغه]] در معنای [[سلطنت]] و [[ملک]] است و لذا واژۀ "[[ملکوت]]" مخصوص [[سلطنت]] و [[مُلک]] [[الهی]] است که از نظر کیف و کم، [[برتر]] و عظیمتر و فراتر از سلطنتهای ادعایی بشری است. | ||
==[[ملکوت]] در [[قرآن]]== | |||
*در [[قرآن کریم]]، [[آیات]] متعدّدی با بهکارگیری واژۀ "[[ملکوت]]" بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات اقدس]] [[حق تعالی]] دلالت دارند، از جمله: | *در [[قرآن کریم]]، [[آیات]] متعدّدی با بهکارگیری واژۀ "[[ملکوت]]" بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات اقدس]] [[حق تعالی]] دلالت دارند، از جمله: | ||
*'''آیۀ اول:''' {{متن قرآن|أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ * إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده، قادر نیست همانند آنان را بیافریند؟! آرى (مىتواند)، و او آفریدگار آگاه است * فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مىگوید: "باش!"، آن نیز بىدرنگ موجود مىشود * پس منزّه است خداوندى که سلطنت و پادشاهی همه چیز در دست اوست؛ و به سوى او بازگردانده مىشوید» سوره یس، آیه ۸۱-۸۳.</ref>. | *'''آیۀ اول:''' {{متن قرآن|أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ * إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده، قادر نیست همانند آنان را بیافریند؟! آرى (مىتواند)، و او آفریدگار آگاه است * فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مىگوید: "باش!"، آن نیز بىدرنگ موجود مىشود * پس منزّه است خداوندى که سلطنت و پادشاهی همه چیز در دست اوست؛ و به سوى او بازگردانده مىشوید» سوره یس، آیه ۸۱-۸۳.</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۵: | ||
*مشکل عمدۀ همه [[ادیان]] و به ویژه [[اسلام]]، این دسته از مردمی بوده است که با زبان و در ظاهر خود را [[موحّد]] و [[مؤمن]] معرفی میکردهاند، لکن در [[باطن]] و در مرحلۀ عمل، [[مشرک]] بودهاند و [[حاکم]] و [[فرمانروایی]] به جز [[خدا]] پذیرفته و از [[فرمان]] او [[تبعیت]] میکردهاند، و لذا در [[آیات قرآنی]] بر [[توحید عملی]] یا [[توحید]] در [[طاعت]] [[الهی]] تأکید فراوانی شده است و در [[قرآن کریم]] [[دروغ]] همین دسته [[دروغ بزرگ]] به شمار آمده و از آنان به [[منافق]] تعبیر شده است. لهذا در آیۀ اخیر از این افراد با [[وصف]] [[دروغگویی]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}؛ یعنی در ادعایی که میکنند، آنگاه که خود را [[مطیع]] و پیرو [[خدا]] و [[رسول خدا]] میشمارند، [[دروغ]] میگویند. در [[سورۀ منافقون]] نیز به همین مطلب اشاره شده است: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند: "ما شهادت مىدهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستى!" خداوند مىداند که تو پیامبر او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند (زیرا آنچه را به زبان میگویند در دل انکار میکنند)» سوره منافقون، آیه ۱.</ref>. | *مشکل عمدۀ همه [[ادیان]] و به ویژه [[اسلام]]، این دسته از مردمی بوده است که با زبان و در ظاهر خود را [[موحّد]] و [[مؤمن]] معرفی میکردهاند، لکن در [[باطن]] و در مرحلۀ عمل، [[مشرک]] بودهاند و [[حاکم]] و [[فرمانروایی]] به جز [[خدا]] پذیرفته و از [[فرمان]] او [[تبعیت]] میکردهاند، و لذا در [[آیات قرآنی]] بر [[توحید عملی]] یا [[توحید]] در [[طاعت]] [[الهی]] تأکید فراوانی شده است و در [[قرآن کریم]] [[دروغ]] همین دسته [[دروغ بزرگ]] به شمار آمده و از آنان به [[منافق]] تعبیر شده است. لهذا در آیۀ اخیر از این افراد با [[وصف]] [[دروغگویی]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}؛ یعنی در ادعایی که میکنند، آنگاه که خود را [[مطیع]] و پیرو [[خدا]] و [[رسول خدا]] میشمارند، [[دروغ]] میگویند. در [[سورۀ منافقون]] نیز به همین مطلب اشاره شده است: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند: "ما شهادت مىدهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستى!" خداوند مىداند که تو پیامبر او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند (زیرا آنچه را به زبان میگویند در دل انکار میکنند)» سوره منافقون، آیه ۱.</ref>. | ||
*در همین راستا در [[آیات]] یاد شدۀ فوق تأکید بر [[توحید]] [[اطاعت]] به عمل آمده، و در آیۀ اخیر از دسته [[آیات]] مذکور در بالا، با جملۀ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ}} با تأکید فراوان، هرگونه [[شریک]] در [[حاکمیت]] و [[سلطنت]] برای [[خدا]] [[نفی]] گردیده است، و به أدّله [[عقلی]] - إنّی - متعدّد کاشف از [[وحدت]] [[حاکمیت]] و [[سلطنت]] [[الهی]]، اشاره شده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۷.</ref>. | *در همین راستا در [[آیات]] یاد شدۀ فوق تأکید بر [[توحید]] [[اطاعت]] به عمل آمده، و در آیۀ اخیر از دسته [[آیات]] مذکور در بالا، با جملۀ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ}} با تأکید فراوان، هرگونه [[شریک]] در [[حاکمیت]] و [[سلطنت]] برای [[خدا]] [[نفی]] گردیده است، و به أدّله [[عقلی]] - إنّی - متعدّد کاشف از [[وحدت]] [[حاکمیت]] و [[سلطنت]] [[الهی]]، اشاره شده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۷.</ref>. | ||
==منابع== | |||
* [[پرونده:11123.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۱''']] | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
[[رده:ملکوت]] | |||
[[رده:مدخل]] |