پرش به محتوا

آیا امامت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
::::::طرفداران تعارض [[امامت]] با [[دموکراسی]] متأسفانه بدون [[تبیین]] و ترسیم دو طرف نسبت "[[امامت]] و [[دموکراسی]]" به ناسازگاری آن دو حکم دادند، در حالی‌که سیر منطقی بحث اقتضا می‌کرد نخست ضمن تعریف [[امامت]] و [[دموکراسی]] چگونگی تعارض و عدم جمع‌شان را توضیح می‌دادند. در این‌جا ما برای رعایت سیر منطقی بحث به توضیح آن دو می‌پردازیم.  
::::::طرفداران تعارض [[امامت]] با [[دموکراسی]] متأسفانه بدون [[تبیین]] و ترسیم دو طرف نسبت "[[امامت]] و [[دموکراسی]]" به ناسازگاری آن دو حکم دادند، در حالی‌که سیر منطقی بحث اقتضا می‌کرد نخست ضمن تعریف [[امامت]] و [[دموکراسی]] چگونگی تعارض و عدم جمع‌شان را توضیح می‌دادند. در این‌جا ما برای رعایت سیر منطقی بحث به توضیح آن دو می‌پردازیم.  
::::::معنای لغوی [[دموکراسی]] [[حکومت]] [[مردم]] است که از ترکیب دموس "Demos" به معنای [[مردم]] و کراتئین "Kratein" به معنای [[حکومت]] کردن به دست می‌آید، در اصطلاح نیز به [[حکومت]] [[مردم]] یا [[اکثریت]] تعریف و ترجمه می‌شود، جامعه‌شناسان و [[فلاسفه]] [[سیاست|سیاسی]] به این تعریف اشکالاتی وارد کرده‌اند که در جای خود باید بررسی شود <ref>ر.ک: داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۱۵۷۲.</ref>.
::::::معنای لغوی [[دموکراسی]] [[حکومت]] [[مردم]] است که از ترکیب دموس "Demos" به معنای [[مردم]] و کراتئین "Kratein" به معنای [[حکومت]] کردن به دست می‌آید، در اصطلاح نیز به [[حکومت]] [[مردم]] یا [[اکثریت]] تعریف و ترجمه می‌شود، جامعه‌شناسان و [[فلاسفه]] [[سیاست|سیاسی]] به این تعریف اشکالاتی وارد کرده‌اند که در جای خود باید بررسی شود <ref>ر.ک: داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۱۵۷۲.</ref>.
::::::علاوه آن‌که [[دموکراسی]] به اعتبارات مختلف مانند نحوه مشارکت [[مردم]] "مستقیم و غیرمستقیم"، سیر تاریخی "کلاسیک و معاصر"، هدف "لیبرال، سوسیالیستی، نخبه‌گرایانه و روش یا ارزش" به اقسام و مدل‌های مختلف تقسیم می‌شود<ref>ر.ک: عبدالرسول بیات و دیگران، فرهنگ واژه‌ها، مقاله «[[دموکراسی]]»، صص ۲۷۰ - ۲۸۵. </ref> که موجب دشواری تعریف [[دموکراسی]] شده و لذا به [[تبیین]] مدل‌های مختلف آن می‌پردازیم.  
::::::علاوه آنکه [[دموکراسی]] به اعتبارات مختلف مانند نحوه مشارکت [[مردم]] "مستقیم و غیرمستقیم"، سیر تاریخی "کلاسیک و معاصر"، هدف "لیبرال، سوسیالیستی، نخبه‌گرایانه و روش یا ارزش" به اقسام و مدل‌های مختلف تقسیم می‌شود<ref>ر.ک: عبدالرسول بیات و دیگران، فرهنگ واژه‌ها، مقاله «[[دموکراسی]]»، صص ۲۷۰ - ۲۸۵. </ref> که موجب دشواری تعریف [[دموکراسی]] شده و لذا به [[تبیین]] مدل‌های مختلف آن می‌پردازیم.  
::::#'''[[دموکراسی]] به مثابه ارزش:''' مهم‌ترین مدل [[دموکراسی]] دو مدل آن است که "به مثابه ارزش" و "به مثابه روش" معروف است. قسم اول خود [[دموکراسی]] و آرای [[مردم]] و [[اکثریت]] را فی نفسه ارزش می‌‌انگارد، به گونه‌ای که [[انتخاب]] [[اکثریت]] را درست، عقلی و کاشف از خیر واقعی و مصلحت عمومی می‌داند، این مدل بر یک سری مبانی و مفروضاتی تأکید دارد. مانند لیاقت [[مردم]] بر [[حکومت]] خویش، [[پیروی]] [[بشر]] از عقل و منطق و اخلاق، توانایی [[بشر]] برای نیل به پیشرفت مادی و معنوی. این مدل خود به خردهای مختلف مانند پلوارالیستی تقسیم می‌شود که آن معرفت‌های بشری اعم از درست و نادرست، حق و باطل را به دیده احترام نگریسته و هیچ ایدئولوژی را بر نمی‌تابد.
::::#'''[[دموکراسی]] به مثابه ارزش:''' مهم‌ترین مدل [[دموکراسی]] دو مدل آن است که "به مثابه ارزش" و "به مثابه روش" معروف است. قسم اول خود [[دموکراسی]] و آرای [[مردم]] و [[اکثریت]] را فی نفسه ارزش می‌‌انگارد، به گونه‌ای که [[انتخاب]] [[اکثریت]] را درست، عقلی و کاشف از خیر واقعی و مصلحت عمومی می‌داند، این مدل بر یک سری مبانی و مفروضاتی تأکید دارد. مانند لیاقت [[مردم]] بر [[حکومت]] خویش، [[پیروی]] [[بشر]] از عقل و منطق و اخلاق، توانایی [[بشر]] برای نیل به پیشرفت مادی و معنوی. این مدل خود به خردهای مختلف مانند پلوارالیستی تقسیم می‌شود که آن معرفت‌های بشری اعم از درست و نادرست، حق و باطل را به دیده احترام نگریسته و هیچ ایدئولوژی را بر نمی‌تابد.
::::#'''[[دموکراسی]] قانون و نخبگان:''' تعریف مشهور و کلاسیک [[دموکراسی]] مشارکت [[اکثریت]] [[مردم]] در [[انتخاب]] [[حاکم]] و اداره [[حکومت]] است. لکن در یکصد ساله اخیر برخی از [[فلاسفه]] [[سیاست]] دو مدل دیگر را پیشنهاد و طرح کردند. به موجب مدل [[دموکراسی]] قانونی: جوهر [[دموکراسی]] نه [[حکومت]] [[اکثریت]] بلکه [[حکومت]] قانون است. از این دیدگاه [[قدرت]] خطرناک و لذا با قانون می‌توان کنترل کرد. حداکثر این است که این مدل از [[دموکراسی]] نه [[حکومت]] مستقیم توده‌ها بلکه وسیله‌ای برای مشورت با [[اکثریت]] است. مدل دیگر [[دموکراسی]]، [[دموکراسی]] نخبگان است. طراحان آن بر این باورند که اصولاً [[دموکراسی]] به معنای [[انتخاب]] و مشارکت [[اکثریت]] در [[حکومت]] ناممکن و توهمی‌ بیش نیست، بلکه اصل [[حکومت]] در دست اقلیت [[جامعه]] به عنوان "نخبگان" قرار دارد. نخبه‌گرایان کلاسیک مانند پارتو و موسکا و نوین مانند شومپیتر رابرت دال منشعب شدند. نخبه گرایان معاصر یا نوین بر خلاف کلاسیک معتقدند که قواعد [[دموکراسی]] به نظر معتبرند اما در [[عمل]] [[حکومت]] [[دموکراسی]] در دست نخبگان قرار دارد<ref>ر. ک، نی، بی، باتورمو، نخبگان و [[جامعه]]، ترجمهٔ علیرضا طیب، صص ۷و ۱۲۲ به بعد. </ref>
::::#'''[[دموکراسی]] قانون و نخبگان:''' تعریف مشهور و کلاسیک [[دموکراسی]] مشارکت [[اکثریت]] [[مردم]] در [[انتخاب]] [[حاکم]] و اداره [[حکومت]] است. لکن در یکصد ساله اخیر برخی از [[فلاسفه]] [[سیاست]] دو مدل دیگر را پیشنهاد و طرح کردند. به موجب مدل [[دموکراسی]] قانونی: جوهر [[دموکراسی]] نه [[حکومت]] [[اکثریت]] بلکه [[حکومت]] قانون است. از این دیدگاه [[قدرت]] خطرناک و لذا با قانون می‌توان کنترل کرد. حداکثر این است که این مدل از [[دموکراسی]] نه [[حکومت]] مستقیم توده‌ها بلکه وسیله‌ای برای مشورت با [[اکثریت]] است. مدل دیگر [[دموکراسی]]، [[دموکراسی]] نخبگان است. طراحان آن بر این باورند که اصولاً [[دموکراسی]] به معنای [[انتخاب]] و مشارکت [[اکثریت]] در [[حکومت]] ناممکن و توهمی‌ بیش نیست، بلکه اصل [[حکومت]] در دست اقلیت [[جامعه]] به عنوان "نخبگان" قرار دارد. نخبه‌گرایان کلاسیک مانند پارتو و موسکا و نوین مانند شومپیتر رابرت دال منشعب شدند. نخبه گرایان معاصر یا نوین بر خلاف کلاسیک معتقدند که قواعد [[دموکراسی]] به نظر معتبرند اما در [[عمل]] [[حکومت]] [[دموکراسی]] در دست نخبگان قرار دارد<ref>ر. ک، نی، بی، باتورمو، نخبگان و [[جامعه]]، ترجمهٔ علیرضا طیب، صص ۷و ۱۲۲ به بعد. </ref>
۲۱۸٬۸۵۹

ویرایش