جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==اراده در فلسفه و کلام== | ==اراده در فلسفه و کلام== | ||
*اراده در فلسفه و کلام بهصورتهای گوناگونی تعریف شده است؛ مانند حالتی که پس از تصوّر منافع و مصالح، برای فاعل حاصل میشود<ref>گوهر مراد، ص۲۵۰.</ref>؛ صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق میدهد<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با علم و شعور ترجیح داده میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۱۰۶.</ref>؛ علمی که سبب صدور فعل میشود بدون | *اراده در فلسفه و کلام بهصورتهای گوناگونی تعریف شده است؛ مانند حالتی که پس از تصوّر منافع و مصالح، برای فاعل حاصل میشود<ref>گوهر مراد، ص۲۵۰.</ref>؛ صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق میدهد<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با علم و شعور ترجیح داده میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۱۰۶.</ref>؛ علمی که سبب صدور فعل میشود بدون آنکه این صدور، از روی کراهت و جبر باشد<ref>درةالتاج، ص۵۶۹.</ref>؛ صفتی که اقتضای صاحبش را بالفعل و تأثیر او را تمام میکند که در حق تعالی، عبارت از علم عنایی یعنی علم به نظام احسن است و در انسان، غیر از علم بهشمار میرود<ref>دررالفوائد، ج۲، ص۷۸.</ref>؛ داعی<ref>انوارالملکوت، ص۱۳۷ـ۱۳۸.</ref> "علم به مصلحت موجود در فعل<ref>مفتاحالباب، ص۱۱۷.</ref>"؛ اعتقاد منفعت؛ میلی که در پی اعتقاد منفعت حاصل میشود؛ شوق مؤکّدی که به دنبال ادراک امر ملائم پدید میآید، چه ادراک یقینی باشد و چه ظنّی یا تخیّلی<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>؛ شوق به برطرف کردن نقصی که شخص در وجود خود میبیند<ref>تهافت التهافت، ص۴۲.</ref>. قصدی که به دنبال جزمِ حاصل از ادراک تصوّری و تصدیقی پدید میآید<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ عزم راسخی که پس از مقدّمات فعل، یعنی تصوّر و تصدیق و میل و جزم و عزم پدید میآید<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>. برخی نیز اراده را معنایی منافی با کراهت و اضطرار دانستهاند<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۱۵.</ref>. در معنایی جامع میتوان اراده را حالت یا صفتی دانست که پس از تصوّر منفعت یا مصلحت در فاعل حاصل، و موجب ترجیح یکی از دو طرف میشود؛ بنابراین، برخی از تعاریف پیشین نادرست است و برخی نیز تعریف دقیق اراده نیستند؛ بلکه از لوازم آن شمرده میشوند. اراده در انسان، از کیفیّات نفسانیّه "امور وجدانی مانند لذّت و درد"، و شناختن آن برای انسانها آسان است؛ ولی علم به ماهیّت آن و نیز تعریف دقیق آن مشکل است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶.</ref>. در عرفان، اراده یکی از منازل سلوک دانسته شده است، و برخی آن را نخستین درجه از سلوک عارفان دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن بهدستگیره محکم الهی رغبتی است که باعث میشود باطن شخص برای اتّصال حقیقی به عالم قدس بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم "خواه از راه یقین برهانی بهدست آید یا اعتقاد ایمانی" حاصل میشود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در تبیین آن گفتهاند: نفس را از خواستههایش منع کردن و او را به اوامر حق و رضا به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن عادت، و ترکِ فرورفتن در شهوات و غفلت از حق و توجّه به امور دنیایی<ref>الطبقات الصوفیه، ص۴۷۵.</ref> یا انگیزههای حقیقت را از روی میل و رغبت اجابتکردن<ref>شرح منازل السائرین، ص۶۶.</ref> یا دل را به طلب حق متوجّه ساختن<ref>مصطلحات التصوف، ص۴۷.</ref> یا مبدأ محبّت یا پارهای از آتش محبّت که در دل میافتد و شخص را به اجابت انگیزههای حقیقت سوق میدهد<ref>مصطلحات التصوف، ص۷۶ـ۹۶.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج ۲، ص ۴۴۲ - ۴۴۳.</ref>. | ||
*اسناد اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه:۷۷.</ref>. که دارای شعور نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶ .</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای علم و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با شعور و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد اراده به قسم اوّل، حقیقت، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک معنوی است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. | *اسناد اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه:۷۷.</ref>. که دارای شعور نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶ .</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای علم و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با شعور و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد اراده به قسم اوّل، حقیقت، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک معنوی است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. | ||
*اراده گاهی به خداوند اسناد داده میشود که وجود آن در او به نحو ایجاب و فعلیّت است و گاهی نیز به غیر خدا اسناد داده میشود. اراده در موجوداتی مانند انسان بهگونه امکان و استعداد است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۶؛ شرحالمنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>. اراده انسان چون در طول اراده تکوینی خدا قرار دارد، همیشه مقهور آن است. | *اراده گاهی به خداوند اسناد داده میشود که وجود آن در او به نحو ایجاب و فعلیّت است و گاهی نیز به غیر خدا اسناد داده میشود. اراده در موجوداتی مانند انسان بهگونه امکان و استعداد است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۶؛ شرحالمنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>. اراده انسان چون در طول اراده تکوینی خدا قرار دارد، همیشه مقهور آن است. |