پرش به محتوا

اطاعت خدا در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله')
خط ۱۸: خط ۱۸:
*اشاره‌ای به برخی مقدمات بحث که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
*اشاره‌ای به برخی مقدمات بحث که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
*'''مقدّمه اول:''' [[اوامر]] مربوط به [[وجوب اطاعت از خدا]] [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] است که [[حکم]] به [[وجوب اطاعت خدا]] می‌کند. [[براهین عقلی]] دال بر [[وجوب]] [[اطاعت از خداوند]] و [[حصر]] جواز [[اطاعت]] بالذات در [[ذات اقدس خداوند]].
*'''مقدّمه اول:''' [[اوامر]] مربوط به [[وجوب اطاعت از خدا]] [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] است که [[حکم]] به [[وجوب اطاعت خدا]] می‌کند. [[براهین عقلی]] دال بر [[وجوب]] [[اطاعت از خداوند]] و [[حصر]] جواز [[اطاعت]] بالذات در [[ذات اقدس خداوند]].
*اینکه [[اوامر]] [[شرعی]] مربوط به [[وجوب اطاعت خداوند]] ارشادی‌اند، نه بدین معناست که الزامی نیستند، بلکه بدین معنا است که اثر الزامی جدیدی در پی ندارند و الزامی را که بر آن دلالت می‌کنند، همان الزامی است که پیش از بیان [[شرعی]] به [[وسیله]] [[عقل]] ثابت و منجّز است.
*اینکه [[اوامر]] [[شرعی]] مربوط به [[وجوب اطاعت خداوند]] ارشادی‌اند، نه بدین معناست که الزامی نیستند، بلکه بدین معنا است که اثر الزامی جدیدی در پی ندارند و الزامی را که بر آن دلالت می‌کنند، همان الزامی است که پیش از بیان [[شرعی]] به وسیله [[عقل]] ثابت و منجّز است.
*این بدان معنا نیست که بیان [[شرعی]] ارشادی در این مورد بی‌اثر است، بلکه دارای آثار مهم و متعدّدی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:
*این بدان معنا نیست که بیان [[شرعی]] ارشادی در این مورد بی‌اثر است، بلکه دارای آثار مهم و متعدّدی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:
#متنبّه ساختن [[وجدان]] [[عقلی]] به این [[الزام]] [[عقلی]]؛ زیرا وجود [[حکم]] الزامی [[عقلی]] در نهاد [[عقل]] [[انسانی]] ملازمتی با توجه و التفات [[انسان]] به این [[حکم عقلی]] ندارد. لهذا ورود بیان [[شرعی]] برای جلب توجه [[آدمی]] به این [[حکم]] الزامی [[عقلی]] مفید، بلکه با توجه به معرضیت [[انسان]] برای [[غفلت]] و [[فراموشی]]، لازم است؛
#متنبّه ساختن [[وجدان]] [[عقلی]] به این [[الزام]] [[عقلی]]؛ زیرا وجود [[حکم]] الزامی [[عقلی]] در نهاد [[عقل]] [[انسانی]] ملازمتی با توجه و التفات [[انسان]] به این [[حکم عقلی]] ندارد. لهذا ورود بیان [[شرعی]] برای جلب توجه [[آدمی]] به این [[حکم]] الزامی [[عقلی]] مفید، بلکه با توجه به معرضیت [[انسان]] برای [[غفلت]] و [[فراموشی]]، لازم است؛
#اظهار [[حکم عقل]] در قالب بیان در ایجاد [[انگیزه]] [[امتثال]] در [[انسان]] مؤثر است. [[آدمی]] معمولاً چنین است که با آنکه نسبت به [[لزوم]] کاری [[باور]] دارد، لکن با واداشتن از سوی دیگران به [[وسیله]] ابزارهای بیانی، [[انگیزه]] قوی‌تری در انجام آن کار پیدا می‌کند؛
#اظهار [[حکم عقل]] در قالب بیان در ایجاد [[انگیزه]] [[امتثال]] در [[انسان]] مؤثر است. [[آدمی]] معمولاً چنین است که با آنکه نسبت به [[لزوم]] کاری [[باور]] دارد، لکن با واداشتن از سوی دیگران به وسیله ابزارهای بیانی، [[انگیزه]] قوی‌تری در انجام آن کار پیدا می‌کند؛
#تاکّد [[اتمام حجت]] بر [[مردم]] اثباتاً و ثبوتاً.
#تاکّد [[اتمام حجت]] بر [[مردم]] اثباتاً و ثبوتاً.
*اما اثباتاً: بستن باب عذر [[جهل]] ناشی از [[غفلت]] و عدم التفات به [[حکم عقل]].
*اما اثباتاً: بستن باب عذر [[جهل]] ناشی از [[غفلت]] و عدم التفات به [[حکم عقل]].
خط ۷۰: خط ۷۰:
*در این [[آیه]] [[اطاعت رسول]] عین [[اطاعت خدا]] دانسته شده است و از آنجا که این تلازم مطلق است، [[آیه]] دلالت بر این دارد که [[اطاعت رسول]] به طور مطلق، چه در [[امور دنیوی]] و چه در [[امور اخروی]]، عین [[اطاعت]] خداست و بدین ترتیب، این [[آیه کریمه]] بر [[عصمت]] [[رسول]] در همه امور، چه [[دنیوی]] و چه [[اخروی]] دلالت دارد و در نتیجه دلالت بر [[کذب]] احادیثی نظیر [[حدیث]] "تأبیر [[نخل]]"<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۹۵.</ref> که در [[منابع اهل سنت]] آمده، دارد؛ زیرا مضمون [[حدیث]] تأبیر [[نخل]] عدم [[عصمت]] [[رسول]] در [[اوامر]] [[دنیوی]] است که به معنای [[نفی]] تلازم بین [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] در [[امور دنیوی]] است.
*در این [[آیه]] [[اطاعت رسول]] عین [[اطاعت خدا]] دانسته شده است و از آنجا که این تلازم مطلق است، [[آیه]] دلالت بر این دارد که [[اطاعت رسول]] به طور مطلق، چه در [[امور دنیوی]] و چه در [[امور اخروی]]، عین [[اطاعت]] خداست و بدین ترتیب، این [[آیه کریمه]] بر [[عصمت]] [[رسول]] در همه امور، چه [[دنیوی]] و چه [[اخروی]] دلالت دارد و در نتیجه دلالت بر [[کذب]] احادیثی نظیر [[حدیث]] "تأبیر [[نخل]]"<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۹۵.</ref> که در [[منابع اهل سنت]] آمده، دارد؛ زیرا مضمون [[حدیث]] تأبیر [[نخل]] عدم [[عصمت]] [[رسول]] در [[اوامر]] [[دنیوی]] است که به معنای [[نفی]] تلازم بین [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] در [[امور دنیوی]] است.
*به تلازم مطلق بین [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] در [[آیات]] دیگر نیز اشاره شده از جمله، [[آیات]] دسته اول که در آنها امر به [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] به طور مطلق و در [[سیاق]] واحد آمده بود و از جمله [[آیات]] دیگری نظیر: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«دستوری که رسول به شما می‌دهد، بگیرید و به کار بندید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد پرهیز کنید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
*به تلازم مطلق بین [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] در [[آیات]] دیگر نیز اشاره شده از جمله، [[آیات]] دسته اول که در آنها امر به [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]] به طور مطلق و در [[سیاق]] واحد آمده بود و از جمله [[آیات]] دیگری نظیر: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«دستوری که رسول به شما می‌دهد، بگیرید و به کار بندید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد پرهیز کنید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
*در این [[آیه]]، [[امر الهی]] به اخذ به تمام آنچه [[رسول]] برای [[مردم]] بیان می‌کند تعلق گرفته و نیز [[نهی]] [[الهی]] به آنچه [[رسول]] از آن [[نهی]] کرده تعلق یافته است. جمله {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ}} همه آنچه به [[وسیله]] [[رسول خدا]] بیان شده است را شامل می‌شود؛ به گونه‌ای که شامل بیان لفظی و فعلی و تقریری نیز می‌شود؛ همانگونه که شامل بیان در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]] فردی و [[اجتماعی]] و هر نوع دیگر از امور و مسائلی که در بیان [[رسول خدا]]{{صل}} آمده باشد، می‌شود. لهذا [[دلیل]] دیگری است بر [[کذب]] قطعی امثال [[حدیث]] تأبیر [[نخل]] از یکسو و بر تلازم قطعی و فراگیر و [[بلا]] استثنای [[اوامر]] و خواسته‌ها و محبوبات و مبغوضات [[رسول اکرم]]{{صل}} با [[اوامر]] و خواسته‌ها و محبوبات و مبغوضات [[خدای متعال]] از سوی دیگر دلالت دارد.
*در این [[آیه]]، [[امر الهی]] به اخذ به تمام آنچه [[رسول]] برای [[مردم]] بیان می‌کند تعلق گرفته و نیز [[نهی]] [[الهی]] به آنچه [[رسول]] از آن [[نهی]] کرده تعلق یافته است. جمله {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ}} همه آنچه به وسیله [[رسول خدا]] بیان شده است را شامل می‌شود؛ به گونه‌ای که شامل بیان لفظی و فعلی و تقریری نیز می‌شود؛ همانگونه که شامل بیان در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]] فردی و [[اجتماعی]] و هر نوع دیگر از امور و مسائلی که در بیان [[رسول خدا]]{{صل}} آمده باشد، می‌شود. لهذا [[دلیل]] دیگری است بر [[کذب]] قطعی امثال [[حدیث]] تأبیر [[نخل]] از یکسو و بر تلازم قطعی و فراگیر و [[بلا]] استثنای [[اوامر]] و خواسته‌ها و محبوبات و مبغوضات [[رسول اکرم]]{{صل}} با [[اوامر]] و خواسته‌ها و محبوبات و مبغوضات [[خدای متعال]] از سوی دیگر دلالت دارد.
*این تلازم بین امر [[رسول]] و امر [[خدا]] و [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]]، میان [[اطاعت خدا]] و [[رسول]] و [[اطاعت]] [[اولی الامر]] نیز وجود دارد و بدین ترتیب، همانگونه که بر [[عصمت رسول خدا]] دلالت دارد، بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] نیز دلالت دارد. در اینجا مقصود، بحث درباره [[عصمت رسول خدا]] یا [[اولی الامر]] نیست بلکه مقصود تنها اشاره به تلازمی است که در [[آیات]] آمره به [[اطاعت خدا]] بین [[اطاعت خدا]] از یکسو و [[اطاعت رسول]] و [[اولی الامر]] از سوی دیگر به آن اشاره شده است.
*این تلازم بین امر [[رسول]] و امر [[خدا]] و [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت خدا]]، میان [[اطاعت خدا]] و [[رسول]] و [[اطاعت]] [[اولی الامر]] نیز وجود دارد و بدین ترتیب، همانگونه که بر [[عصمت رسول خدا]] دلالت دارد، بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] نیز دلالت دارد. در اینجا مقصود، بحث درباره [[عصمت رسول خدا]] یا [[اولی الامر]] نیست بلکه مقصود تنها اشاره به تلازمی است که در [[آیات]] آمره به [[اطاعت خدا]] بین [[اطاعت خدا]] از یکسو و [[اطاعت رسول]] و [[اولی الامر]] از سوی دیگر به آن اشاره شده است.
*در [[آیه]] پنجاه و نهم از [[سوره نساء]] که به [[اطاعت رسول]] و [[اولی الامر]] با صیغه امر واحد [[دستور]] داده شده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر (خدا) و پیشوایان (معصوم) خود را» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
*در [[آیه]] پنجاه و نهم از [[سوره نساء]] که به [[اطاعت رسول]] و [[اولی الامر]] با صیغه امر واحد [[دستور]] داده شده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر (خدا) و پیشوایان (معصوم) خود را» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
#{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: "من هیچگونه اجر و پاداشى از شما بر این دعوت درخواست نمى‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم]» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: "من هیچگونه اجر و پاداشى از شما بر این دعوت درخواست نمى‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم]» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: "من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) از شما هیچ گونه پاداشى نمى‌طلبم؛ مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزیند (و این پاداش من است)"» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: "من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) از شما هیچ گونه پاداشى نمى‌طلبم؛ مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزیند (و این پاداش من است)"» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>.
*در [[آیه]] نخست [[اجر رسالت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} منحصر در "[[مودّت]] ذوی القربی" که به معنای [[محبت]] اظهار شده به [[وسیله]] عمل است، دانسته شده و در [[آیه]] بعد [[اجر رسالت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} در "اتخاذ [[سبیل]] الی الرّبّ" منحصر دانسته شده، که [[دلیل]] روشنی بر تطابق و [[اتحاد]] این دو در مصداق خارجی است.
*در [[آیه]] نخست [[اجر رسالت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} منحصر در "[[مودّت]] ذوی القربی" که به معنای [[محبت]] اظهار شده به وسیله عمل است، دانسته شده و در [[آیه]] بعد [[اجر رسالت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} در "اتخاذ [[سبیل]] الی الرّبّ" منحصر دانسته شده، که [[دلیل]] روشنی بر تطابق و [[اتحاد]] این دو در مصداق خارجی است.
*در برخی [[روایات]] وارده از [[رسول اکرم]]{{صل}} شرح و [[تفسیر]] این [[ظلم]] [[برتر]] که در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ * ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ}}<ref>«تو خواهی مرد و آنان نیز خواهند مرد * سپس شما در روز رستاخیز در نزد خدا به دادخواهی خواهید پرداخت» سوره زمر، آیه ۳۰-۳۱.</ref> به آن اشاره شده، بدین صورت آمده است:
*در برخی [[روایات]] وارده از [[رسول اکرم]]{{صل}} شرح و [[تفسیر]] این [[ظلم]] [[برتر]] که در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ * ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ}}<ref>«تو خواهی مرد و آنان نیز خواهند مرد * سپس شما در روز رستاخیز در نزد خدا به دادخواهی خواهید پرداخت» سوره زمر، آیه ۳۰-۳۱.</ref> به آن اشاره شده، بدین صورت آمده است:
*[[بخاری]] [[محدّث]] معروف [[اهل سنت]] در صحیح خود چنین آورده است: "از [[علی بن ابی‌طالب]] [[روایت]] است که فرمود: من نخستین کسی هستم که در [[روز رستاخیز]] در برابر [[پروردگار]] برای [[دادخواهی]] زانو می‌زند" <ref>{{متن حدیث|عن عليّ بن ابى طالب قال: أنا أوّل من يجثو بين يدي الرحمان للخصومة يوم القيامة}}البخاری، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۶۱، تفسیر سوره حج، حدیث۴.</ref>.
*[[بخاری]] [[محدّث]] معروف [[اهل سنت]] در صحیح خود چنین آورده است: "از [[علی بن ابی‌طالب]] [[روایت]] است که فرمود: من نخستین کسی هستم که در [[روز رستاخیز]] در برابر [[پروردگار]] برای [[دادخواهی]] زانو می‌زند" <ref>{{متن حدیث|عن عليّ بن ابى طالب قال: أنا أوّل من يجثو بين يدي الرحمان للخصومة يوم القيامة}}البخاری، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۶۱، تفسیر سوره حج، حدیث۴.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش