پرش به محتوا

اهل سنت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله')
خط ۳۳: خط ۳۳:
*[[بطاش کبری‌زاده]] در "مفتاح السعادة" می‌نویسد: پیشوای [[اهل سنت و جماعت]] در [[علم کلام]] دو نفرند: یکی [[حنفی]] و دیگری [[شافعی]] است، [[حنفی]]، [[ابومنصور ماتریدی]]، و [[شافعی]] شیخ [[سنت]] [[ابوالحسن بصری اشعری]] است<ref>مفتاح السعادة ومصباح السیادة، ج۲، ص۲۲- ۲۳.</ref>.
*[[بطاش کبری‌زاده]] در "مفتاح السعادة" می‌نویسد: پیشوای [[اهل سنت و جماعت]] در [[علم کلام]] دو نفرند: یکی [[حنفی]] و دیگری [[شافعی]] است، [[حنفی]]، [[ابومنصور ماتریدی]]، و [[شافعی]] شیخ [[سنت]] [[ابوالحسن بصری اشعری]] است<ref>مفتاح السعادة ومصباح السیادة، ج۲، ص۲۲- ۲۳.</ref>.
*[[زبیدی]] می‌گوید: هر موقع [[اهل سنت]] گفته شود، مقصود، [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] است<ref>اتحاف السادة المتقین، ج۲، ص۸.</ref>.
*[[زبیدی]] می‌گوید: هر موقع [[اهل سنت]] گفته شود، مقصود، [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] است<ref>اتحاف السادة المتقین، ج۲، ص۸.</ref>.
*در آغاز [[قرن هشتم]]، [[احمد بن تیمیه]]، کوشید بار دیگر حنبلی‌گری را به نام [[اهل سنت]] [[احیا]] کند و بر [[تشبیه]] و تجسیم و جلوس [[خدا]] بر روی [[عرش]] بیش از حد [[اصرار]] ورزید ولی چون این نظریه را در محیط [[علمی]] مانند [[شام]] و [[مصر]]، مطرح کرد، از طرف [[دانشمندان]] [[سرکوب]] گردید، ولی پس از مرور سه قرن و اندی باز حنبلی‌گری، تحت لوای [[اهل سنت]] به [[وسیله]] [[محمد بن عبدالوهاب ]] مطرح گردید و چون او این [[افکار]] را در محیطی دور از [[فرهنگ]] مانند نجد مطرح کرد، توانست علاقه [[اعراب]] چادرنشین را به خود جلب کند و آن‌گاه اوج بیشتری گرفت که [[امیر]] سعود به [[یاری]] او شتافت و آن دو، [[حکومتی]] را در نجد تشکیل دادند که اساس آن را [[افکار]] [[محمد بن عبدالوهاب]] تشکیل می‌داد.
*در آغاز [[قرن هشتم]]، [[احمد بن تیمیه]]، کوشید بار دیگر حنبلی‌گری را به نام [[اهل سنت]] [[احیا]] کند و بر [[تشبیه]] و تجسیم و جلوس [[خدا]] بر روی [[عرش]] بیش از حد [[اصرار]] ورزید ولی چون این نظریه را در محیط [[علمی]] مانند [[شام]] و [[مصر]]، مطرح کرد، از طرف [[دانشمندان]] [[سرکوب]] گردید، ولی پس از مرور سه قرن و اندی باز حنبلی‌گری، تحت لوای [[اهل سنت]] به وسیله [[محمد بن عبدالوهاب ]] مطرح گردید و چون او این [[افکار]] را در محیطی دور از [[فرهنگ]] مانند نجد مطرح کرد، توانست علاقه [[اعراب]] چادرنشین را به خود جلب کند و آن‌گاه اوج بیشتری گرفت که [[امیر]] سعود به [[یاری]] او شتافت و آن دو، [[حکومتی]] را در نجد تشکیل دادند که اساس آن را [[افکار]] [[محمد بن عبدالوهاب]] تشکیل می‌داد.
*گاهی اصطلاح [[اهل سنت]] بر همه کسانی که به [[نص در امامت]] [[عقیده]] ندارند و [[خلافت]] خلفای سه‌گانه را بر [[حق]] می‌دانند اطلاق می‌شود<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنه، ج۷۲، ص۲۲۱.</ref>. که در نتیجه همه گروه‌های [[اسلامی]] تحت آن اصطلاح قرار می‌گیرند، جز [[شیعه]] امامی و [[زیدی]] و [[اسماعیلی]] که [[خلافت]] را از آن [[علی]] و [[فرزندان]] او می‌دانند.
*گاهی اصطلاح [[اهل سنت]] بر همه کسانی که به [[نص در امامت]] [[عقیده]] ندارند و [[خلافت]] خلفای سه‌گانه را بر [[حق]] می‌دانند اطلاق می‌شود<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنه، ج۷۲، ص۲۲۱.</ref>. که در نتیجه همه گروه‌های [[اسلامی]] تحت آن اصطلاح قرار می‌گیرند، جز [[شیعه]] امامی و [[زیدی]] و [[اسماعیلی]] که [[خلافت]] را از آن [[علی]] و [[فرزندان]] او می‌دانند.
*'''نظریه:''' هرگاه مقصود از [[اهل سنت]]، کسانی باشند که از سنت‌های [[پیامبر]] [[پیروی]] کنند و به [[نقل]] و جمع و [[نگارش]] و عمل به آن در تمام عرصه‌ها بپردازند، اختصاص آن به گروه خاصی اعم از [[حنابله]]، یا [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]]، بسیار نابجا است بلکه تمام [[مسلمانان]] [[جهان]]، بالأخص [[شیعیان]]، [[اهل سنت]] بوده و آن را در تمام عرصه‌ها به کار می‌بندند، بلکه [[شیعیان]] به این عنوان، از دیگر گروه‌ها، اولی و احق می‌باشند، زیرا پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}}، [[نقل]] و [[کتابت]] [[حدیث]] در میان [[صحابه]] و [[تابعان]] تا یک قرن [[ممنوع]] گردید، و سرانجام [[عمر بن عبدالعزیز]]، خواست آن را از [[زاویه]] [[فراموشی]]، بیرون بیاورد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۲۷.</ref>.
*'''نظریه:''' هرگاه مقصود از [[اهل سنت]]، کسانی باشند که از سنت‌های [[پیامبر]] [[پیروی]] کنند و به [[نقل]] و جمع و [[نگارش]] و عمل به آن در تمام عرصه‌ها بپردازند، اختصاص آن به گروه خاصی اعم از [[حنابله]]، یا [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]]، بسیار نابجا است بلکه تمام [[مسلمانان]] [[جهان]]، بالأخص [[شیعیان]]، [[اهل سنت]] بوده و آن را در تمام عرصه‌ها به کار می‌بندند، بلکه [[شیعیان]] به این عنوان، از دیگر گروه‌ها، اولی و احق می‌باشند، زیرا پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}}، [[نقل]] و [[کتابت]] [[حدیث]] در میان [[صحابه]] و [[تابعان]] تا یک قرن [[ممنوع]] گردید، و سرانجام [[عمر بن عبدالعزیز]]، خواست آن را از [[زاویه]] [[فراموشی]]، بیرون بیاورد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۲۷.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش