اوضاع امپراتوری روم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص'
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر') |
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس)، یکی از دو [[قدرت]] مهم دوره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده است<ref>ایران نیز از قدرتهای مهم این زمان بوده است.</ref>. این [[کشور]] [[وارث]] امپراطوری [[روم]] غربی بود که در سال ۴۷۶ میلادی سقوط کرد و مرکز آن [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) بود<ref>عبدالرحمان بن خلدون، تاریخ عبدالرحمان عبدالرحمان عبدالرحمان ابن خلدون، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.[[سال]] ۴۷۶ میلادی در پی [[شورش]] بردگان از داخل و [[هجوم]] بربرها که از خارج آمده بودند و در رم ساکن شده بودند، امپراتوری [[روم]] غربی سقوط کرد<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۱۳۰.</ref>. مناطق بسیاری از اروپا که در واقع جزء قلمرو این امپراتوری بود، تحت [[سلطه]] امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) قرار گرفت. | *امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس)، یکی از دو [[قدرت]] مهم دوره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده است<ref>ایران نیز از قدرتهای مهم این زمان بوده است.</ref>. این [[کشور]] [[وارث]] امپراطوری [[روم]] غربی بود که در سال ۴۷۶ میلادی سقوط کرد و مرکز آن [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) بود<ref>عبدالرحمان بن خلدون، تاریخ عبدالرحمان عبدالرحمان عبدالرحمان ابن خلدون، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.[[سال]] ۴۷۶ میلادی در پی [[شورش]] بردگان از داخل و [[هجوم]] بربرها که از خارج آمده بودند و در رم ساکن شده بودند، امپراتوری [[روم]] غربی سقوط کرد<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۱۳۰.</ref>. مناطق بسیاری از اروپا که در واقع جزء قلمرو این امپراتوری بود، تحت [[سلطه]] امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) قرار گرفت. | ||
*امپراتوری [[روم]] شرقی، سرزمین وسیعی از جمله جنوب اروپا، بالکان، [[آناتولی]]، شمال [[سوریه]]، بخشی از بینالنهرین، [[مصر]] و شمال [[آفریقا]] را در بر میگرفت<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۲۷۴.</ref>. | *امپراتوری [[روم]] شرقی، سرزمین وسیعی از جمله جنوب اروپا، بالکان، [[آناتولی]]، شمال [[سوریه]]، بخشی از بینالنهرین، [[مصر]] و شمال [[آفریقا]] را در بر میگرفت<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۲۷۴.</ref>. | ||
*به نظر میرسد به منظور بررسی اوضاع این امپراتوری در دوره [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، باید کمی به عقب بازگردیم و به دورهای اشاره کنیم که ژوستینین (۵۲۷ - ۵۶۵ م) [[قدرت]] را در [[قسطنطنیه]] در دست داشت. مسائل پیشآمده این دوره، در حوادث پس از آن کاملاً تأثیرگذار بوده است. در همین دوره، [[حکومت]] بیزانس، گرفتار [[هرج و مرج]] شد. قانونهای [[خشن]] و مأموران مالیاتی چپاولگر، [[ملت]] [[روم]] را ناراضی کرد. خرابیهای ناشی از جنگهای دوره ژوستینین، [[نارضایتی]] [[مردم]] و اسباب [[ضعف]] امپراتوری را فراهم کرد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *به نظر میرسد به منظور بررسی اوضاع این امپراتوری در دوره [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، باید کمی به عقب بازگردیم و به دورهای اشاره کنیم که ژوستینین (۵۲۷ - ۵۶۵ م) [[قدرت]] را در [[قسطنطنیه]] در دست داشت. مسائل پیشآمده این دوره، در حوادث پس از آن کاملاً تأثیرگذار بوده است. در همین دوره، [[حکومت]] بیزانس، گرفتار [[هرج و مرج]] شد. قانونهای [[خشن]] و مأموران مالیاتی چپاولگر، [[ملت]] [[روم]] را ناراضی کرد. خرابیهای ناشی از جنگهای دوره ژوستینین، [[نارضایتی]] [[مردم]] و اسباب [[ضعف]] امپراتوری را فراهم کرد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۸.</ref>. | ||
==دوره ژوستینین== | ==دوره ژوستینین== | ||
*ژوستینین در سال ۵۲۷ میلادی [[قدرت]]، را در بیزانس به دست گرفته بود و با پیوند [[دین]] به حکومتش به قدرتمندی [[مستبد]] تبدیل شد. او خود را وجودی [[مقدس]] میشمرد و به [[نام خدا]] [[فرمان]] صادر میکرد <ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۴۵۸.</ref>. | *ژوستینین در سال ۵۲۷ میلادی [[قدرت]]، را در بیزانس به دست گرفته بود و با پیوند [[دین]] به حکومتش به قدرتمندی [[مستبد]] تبدیل شد. او خود را وجودی [[مقدس]] میشمرد و به [[نام خدا]] [[فرمان]] صادر میکرد <ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص۴۵۸.</ref>. | ||
*[[منتسکیو]] مینویسد: "[[اسراف]] و [[تبذیر]] و [[حرص]] و ولع، ژوستینین را به ساخت بناها<ref>کلیسای معروف "سنت صوفی" در قسطنطنیه از بناهای برجسته هنر و معماری است که توسط او ساخته شده است. کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۴۵۸.</ref> واداشت. غارتگریهای دربار، نگذاشت که [[عظمت]] [[حقیقی]]، نصیب او شود؛ زیرا در تغییرات و اصلاحاتش گاهی [[افکار]] ابلهانه و سبک [[اعمال]] میکرد و کارهایش ثباتی نداشت. روش او در حالی که سخت و شدید بود، [[سست]] و بیپایه نیز بود. طول مدت [[سلطنت]] و کهنسالی ژوستینین، باعث [[سستی]] و [[فساد]] و [[مصائب]] بیشماری شده بود. تمام این قضایا، عللی بود که نشان میداد [[زمامداری]] او چون طبلی تهی، در ظاهر [[عظمت]] کبریایی و در [[باطن]] پوچ و بیحقیقت است<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۶.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *[[منتسکیو]] مینویسد: "[[اسراف]] و [[تبذیر]] و [[حرص]] و ولع، ژوستینین را به ساخت بناها<ref>کلیسای معروف "سنت صوفی" در قسطنطنیه از بناهای برجسته هنر و معماری است که توسط او ساخته شده است. کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۴۵۸.</ref> واداشت. غارتگریهای دربار، نگذاشت که [[عظمت]] [[حقیقی]]، نصیب او شود؛ زیرا در تغییرات و اصلاحاتش گاهی [[افکار]] ابلهانه و سبک [[اعمال]] میکرد و کارهایش ثباتی نداشت. روش او در حالی که سخت و شدید بود، [[سست]] و بیپایه نیز بود. طول مدت [[سلطنت]] و کهنسالی ژوستینین، باعث [[سستی]] و [[فساد]] و [[مصائب]] بیشماری شده بود. تمام این قضایا، عللی بود که نشان میداد [[زمامداری]] او چون طبلی تهی، در ظاهر [[عظمت]] کبریایی و در [[باطن]] پوچ و بیحقیقت است<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۶.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. | ||
==[[ازدواج]] با تئودورا== | ==[[ازدواج]] با تئودورا== | ||
*[[ازدواج]] ژوستینین با یک [[زن]] معروف<ref>تئودرا بازیگر تئاتر بود و به روسپیگری مشهور بود.</ref> (تئودورا) که مدتها در تئاتر بازیگر بود، یکی از [[علل]] اساسی [[ضعف]] و [[سستی]] در این دوره قلمداد شده است. این [[زن]] در تمام امور [[کشور]] مداخله میکرد و تمام دستاوردهایی که در سایه [[فتوحات]] [[لشکریان]] و زحمات [[سرداران]] به وجود آمده بود را از بین برد<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۶-۲۳۷؛ ویل دورانت، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *[[ازدواج]] ژوستینین با یک [[زن]] معروف<ref>تئودرا بازیگر تئاتر بود و به روسپیگری مشهور بود.</ref> (تئودورا) که مدتها در تئاتر بازیگر بود، یکی از [[علل]] اساسی [[ضعف]] و [[سستی]] در این دوره قلمداد شده است. این [[زن]] در تمام امور [[کشور]] مداخله میکرد و تمام دستاوردهایی که در سایه [[فتوحات]] [[لشکریان]] و زحمات [[سرداران]] به وجود آمده بود را از بین برد<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۶-۲۳۷؛ ویل دورانت، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. | ||
==رقابت سبزپوشان و آبیپوشان== | ==رقابت سبزپوشان و آبیپوشان== | ||
*منابع، یکی دیگر از علتهای [[ضعف]] امپراتوری بیزانس را در این زمان، رقابت دو گروه ورزشی سبزپوش و آبیپوش دانستهاند. رقابتهایی که سالیان متمادی تداوم داشت.[[اختلاف]] شدید این دو گروه و حامیان آنها، باعث ویرانیهای بسیاری شده است. | *منابع، یکی دیگر از علتهای [[ضعف]] امپراتوری بیزانس را در این زمان، رقابت دو گروه ورزشی سبزپوش و آبیپوش دانستهاند. رقابتهایی که سالیان متمادی تداوم داشت.[[اختلاف]] شدید این دو گروه و حامیان آنها، باعث ویرانیهای بسیاری شده است. | ||
*[[ادوارد گیبون]] مینویسد: "رقابت سبزپوشان و ازرقپوشان، مدت طولانی تداوم یافت. این دو گروه، به شدت مخالف یکدیگر بودند؛ به گونهای که سبزپوشان در دوره [[سلطنت]] آناستازیوس، سه هزار نفر از [[دشمنان]] ازرقپوش خود را کشتند. این [[فتنه]] به سراسر شهرهای متصرفات [[مشرق]] رخنه کرد.... از تفاوت رنگ [[لباس]]، دو دسته ورزشی، دو حزب نیرومند و آشتیناپذیر به وجود آمد که [[مبانی حکومت]] ضعیف امپراتوری را [[متزلزل]] کرد"<ref>ادوارد گیبون، انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ج۲، ص۹۳۲-۹۳۰.</ref>. | *[[ادوارد گیبون]] مینویسد: "رقابت سبزپوشان و ازرقپوشان، مدت طولانی تداوم یافت. این دو گروه، به شدت مخالف یکدیگر بودند؛ به گونهای که سبزپوشان در دوره [[سلطنت]] آناستازیوس، سه هزار نفر از [[دشمنان]] ازرقپوش خود را کشتند. این [[فتنه]] به سراسر شهرهای متصرفات [[مشرق]] رخنه کرد.... از تفاوت رنگ [[لباس]]، دو دسته ورزشی، دو حزب نیرومند و آشتیناپذیر به وجود آمد که [[مبانی حکومت]] ضعیف امپراتوری را [[متزلزل]] کرد"<ref>ادوارد گیبون، انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ج۲، ص۹۳۲-۹۳۰.</ref>. | ||
*[[منتسکیو]] نیز در این باره مینویسد: "مهمترین علت [[تزلزل]] امپراتوری [[روم]] شرقی که [[آتش]] [[اختلاف]] را بین [[مردم]] دامن زد، داستان سبز و کبود است. اهالی [[قسطنطنیه]] از دیر زمانی دو دسته شده بودند. این دو دستگی در نتیجه رنگ لباسی بود که بازیگران در بازیهای عمومی به تن میکردند.... ژوستینین هم ابلهانه از یک دسته [[حمایت]] میکرد. او طرفدار دسته کبود شده بود و با سبزها [[مخالفت]] میکرد.... در نتیجه این [[دودستگی]]، تمام [[وظایف اجتماعی]] و [[اخلاقی]] و حتی [[روابط]] [[خویشاوندی]] و... رخت بر بست و از هم پاشیده شد. هر دو دسته به [[نقض]] [[قوانین]] میپرداختند. کار [[اختلاف]] به جایی رسید که تمام [[مقامات]] رسمی و [[قضایی]]، [[قدرت]] انجام هیچ کاری نداشتند و موفق به حل و فصل دعاوی [[مردم]] نمیشدند..."<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۷-۲۳۹.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *[[منتسکیو]] نیز در این باره مینویسد: "مهمترین علت [[تزلزل]] امپراتوری [[روم]] شرقی که [[آتش]] [[اختلاف]] را بین [[مردم]] دامن زد، داستان سبز و کبود است. اهالی [[قسطنطنیه]] از دیر زمانی دو دسته شده بودند. این دو دستگی در نتیجه رنگ لباسی بود که بازیگران در بازیهای عمومی به تن میکردند.... ژوستینین هم ابلهانه از یک دسته [[حمایت]] میکرد. او طرفدار دسته کبود شده بود و با سبزها [[مخالفت]] میکرد.... در نتیجه این [[دودستگی]]، تمام [[وظایف اجتماعی]] و [[اخلاقی]] و حتی [[روابط]] [[خویشاوندی]] و... رخت بر بست و از هم پاشیده شد. هر دو دسته به [[نقض]] [[قوانین]] میپرداختند. کار [[اختلاف]] به جایی رسید که تمام [[مقامات]] رسمی و [[قضایی]]، [[قدرت]] انجام هیچ کاری نداشتند و موفق به حل و فصل دعاوی [[مردم]] نمیشدند..."<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۳۷-۲۳۹.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰.</ref>. | ||
==[[تعصبات]] مذهبی== | ==[[تعصبات]] مذهبی== | ||
*موضوع مهم دیگری که لطمههایی زیادی به اساس [[دولت]] [[روم]] شرقی وارد کرد و تأثیرات سوء زیادی داشت، [[تعصب]] بیجایی بود که میخواستند [[مردم]] را به یک [[عقیده]] ویژه مذهبی خاص سوق دهند. ژوستینین، پیرو [[عقیده]] خاصی بود. او تحت تأثیرات مذهبی، خود را [[مکلف]] ساخته بود که با [[زور]] [[قانون]] یا شمسیر، فِرَق مذهبی دیگر را محو و نابود سازد و همه را در یک [[فرقه]] ویژه که خود به آن [[معتقد]] بود متمرکز سازد. این [[رفتار]] باعث میشد [[مردم]] [[مقاومت]] و [[طغیان]] کنند. این کار باعث آسیب دیدن جدی [[کشور]] در غالب [[شهرها]] شد<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *موضوع مهم دیگری که لطمههایی زیادی به اساس [[دولت]] [[روم]] شرقی وارد کرد و تأثیرات سوء زیادی داشت، [[تعصب]] بیجایی بود که میخواستند [[مردم]] را به یک [[عقیده]] ویژه مذهبی خاص سوق دهند. ژوستینین، پیرو [[عقیده]] خاصی بود. او تحت تأثیرات مذهبی، خود را [[مکلف]] ساخته بود که با [[زور]] [[قانون]] یا شمسیر، فِرَق مذهبی دیگر را محو و نابود سازد و همه را در یک [[فرقه]] ویژه که خود به آن [[معتقد]] بود متمرکز سازد. این [[رفتار]] باعث میشد [[مردم]] [[مقاومت]] و [[طغیان]] کنند. این کار باعث آسیب دیدن جدی [[کشور]] در غالب [[شهرها]] شد<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱.</ref>. | ||
==برخوردهای نظامی== | ==برخوردهای نظامی== | ||
*درگیریهای نظامی و حملات خارجی نیز به بحرانیتر شدن اوضاع این زمان کمک میکرد. درگیری [[رومیان]] با امپراتوری [[ایران]] موجبات [[ضعف]] هر دو [[دولت]] را فراهم میکرد. "فرسایش و تحلیل امپراتوری [[ایران]] و بیزانس، پس از سالها جنگهای متعدد، [[دلیل]] عمده [[پیروزی]] [[اعراب]] ذکر شده است<ref>احسان یار شاطر و دیگران، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ص۲۶۹.</ref>. [[ایران]] به مدت ۲۴ سال (۶۰۴ تا ۴۲۸ م) در [[جنگ]] با امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) بود. این [[جنگ]] هر دو طرف را به شدت بیبنیه کرد و شرایط مساعدتری را برای قوای [[اعراب]] فراهم آورد که بر هر دو نیرو [[غلبه]] کند<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۳۰۹.</ref>. | *درگیریهای نظامی و حملات خارجی نیز به بحرانیتر شدن اوضاع این زمان کمک میکرد. درگیری [[رومیان]] با امپراتوری [[ایران]] موجبات [[ضعف]] هر دو [[دولت]] را فراهم میکرد. "فرسایش و تحلیل امپراتوری [[ایران]] و بیزانس، پس از سالها جنگهای متعدد، [[دلیل]] عمده [[پیروزی]] [[اعراب]] ذکر شده است<ref>احسان یار شاطر و دیگران، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ص۲۶۹.</ref>. [[ایران]] به مدت ۲۴ سال (۶۰۴ تا ۴۲۸ م) در [[جنگ]] با امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) بود. این [[جنگ]] هر دو طرف را به شدت بیبنیه کرد و شرایط مساعدتری را برای قوای [[اعراب]] فراهم آورد که بر هر دو نیرو [[غلبه]] کند<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۳۰۹.</ref>. | ||
*[[رومیان]]، افزون بر اینکه مجبور بودند با [[رقیب]] قدرتمندی چون [[ایران]] [[مبارزه]] کنند با سایر [[ملتها]] نیز [[خصومت]] داشتند و باید به جنگهای متعددی میپرداختند. ژوستینین در طول دوره حکومتش، بیش از پنجاه [[جنگ]] با رقیبان و [[مخالفان]] خود کرد<ref>محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در آستانه بعثت، ص۷۳.</ref>. [[حکومت]] ژوستینین، افزون بر [[مشکلات]] مزبور، با [[فساد]] [[اداری]]، [[مالیات]] گزاف و [[عفو]] و مجازات هوسبازانه عجین شده بود<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، ج۴، ص۱۴۴.</ref>. | *[[رومیان]]، افزون بر اینکه مجبور بودند با [[رقیب]] قدرتمندی چون [[ایران]] [[مبارزه]] کنند با سایر [[ملتها]] نیز [[خصومت]] داشتند و باید به جنگهای متعددی میپرداختند. ژوستینین در طول دوره حکومتش، بیش از پنجاه [[جنگ]] با رقیبان و [[مخالفان]] خود کرد<ref>محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در آستانه بعثت، ص۷۳.</ref>. [[حکومت]] ژوستینین، افزون بر [[مشکلات]] مزبور، با [[فساد]] [[اداری]]، [[مالیات]] گزاف و [[عفو]] و مجازات هوسبازانه عجین شده بود<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، ج۴، ص۱۴۴.</ref>. | ||
*به جز اشرافِ سناتوری و بازرگانان بزرگ، سایر [[مردم]] گرفتار مالیاتهای سنگین، مزد کم، تحمیلات ناروا و گرانی قیمت و [[زندگی]] ناگوار بودند<ref>محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در آستانه بعثت، ص۹۱.</ref>. هر چند [[استبداد]] و [[خشونت]] ژوستینین و عوامل دیگر، سبب شد امپراتوری بیزانس در این زمان خود را [[حفظ]] کند؛ پس از [[مرگ]] او همه جای [[کشور]]، گرفتار [[هرج و مرج]] شد<ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | *به جز اشرافِ سناتوری و بازرگانان بزرگ، سایر [[مردم]] گرفتار مالیاتهای سنگین، مزد کم، تحمیلات ناروا و گرانی قیمت و [[زندگی]] ناگوار بودند<ref>محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در آستانه بعثت، ص۹۱.</ref>. هر چند [[استبداد]] و [[خشونت]] ژوستینین و عوامل دیگر، سبب شد امپراتوری بیزانس در این زمان خود را [[حفظ]] کند؛ پس از [[مرگ]] او همه جای [[کشور]]، گرفتار [[هرج و مرج]] شد<ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. | ||
==پس از ژوستینین== | ==پس از ژوستینین== | ||
*یکی از [[پادشاهان]] پس از ژوستینین، "مریس" بود که [[ارتش]] به صورت ناگهانی علیه او [[شورش]] کرد. [[قیام]] سبزپوشان نیز به [[طغیان]] انجامید. "فکاس"، سرجوخهای ارتشی، مریس و فرزندانش را به [[قتل]] رساند <ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۴۶.</ref>. هنوز فکاس بر [[کارها]] مسلط نشده بود که هراکلیوس (هرقل) از [[آفریقا]] به [[روم]] آمد و فکاس را به [[قتل]] رساند. [[کشور]] در این زمان از هر سو در معرض حمله مهاجمان بود، [[ارتش]] از هم پاشیده بود و [[هرج و مرج]] همه جا [[حکم]] فرما بود. او با کمال زحمت در [[فکر]] چاره و درمان دردها افتاد که شاید آشفتگیها را سر و سامان دهد؛ ولی این دفعه، حمله [[اعراب]] شروع شد.[[اعراب]] به همه جا حمله و همه جا را تسخیر میکردند...<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> [[مسلمانان]]، [[سال]] سیزده [[هجری]] وارد [[شام]] شدند. هرقل (هراکلیوس)، امپراتور [[روم]] با تمام قوایی که در [[آسیای صغیر]] داشت به مقابله آنها شتافت؛ ولی نتوانست کاری از پیش از ببرد و سرانجام در [[یرموک]] [[شکست]] خورد و به [[قسطنطنیه]] مراجعت کرد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>. | *یکی از [[پادشاهان]] پس از ژوستینین، "مریس" بود که [[ارتش]] به صورت ناگهانی علیه او [[شورش]] کرد. [[قیام]] سبزپوشان نیز به [[طغیان]] انجامید. "فکاس"، سرجوخهای ارتشی، مریس و فرزندانش را به [[قتل]] رساند <ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۴۶.</ref>. هنوز فکاس بر [[کارها]] مسلط نشده بود که هراکلیوس (هرقل) از [[آفریقا]] به [[روم]] آمد و فکاس را به [[قتل]] رساند. [[کشور]] در این زمان از هر سو در معرض حمله مهاجمان بود، [[ارتش]] از هم پاشیده بود و [[هرج و مرج]] همه جا [[حکم]] فرما بود. او با کمال زحمت در [[فکر]] چاره و درمان دردها افتاد که شاید آشفتگیها را سر و سامان دهد؛ ولی این دفعه، حمله [[اعراب]] شروع شد.[[اعراب]] به همه جا حمله و همه جا را تسخیر میکردند...<ref>منتسکیو، علل عظمت و انحطاط رومیان، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> [[مسلمانان]]، [[سال]] سیزده [[هجری]] وارد [[شام]] شدند. هرقل (هراکلیوس)، امپراتور [[روم]] با تمام قوایی که در [[آسیای صغیر]] داشت به مقابله آنها شتافت؛ ولی نتوانست کاری از پیش از ببرد و سرانجام در [[یرموک]] [[شکست]] خورد و به [[قسطنطنیه]] مراجعت کرد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>. | ||
*از اینرو، [[ابوعبیده جراح]] به سهولت، شهرهای [[شام]] و [[فلسطین]] را یکی پس از دیگری به [[تصرف]] درآورد. البته [[اعراب]] [[مسلمان]]، امپراتوری [[روم]] شرقی را به طور کامل [[فتح]] نکردند. تنها بخشهایی از قلمرو آنها، یعنی [[شامات]]، بخشی از بینالنهرین، [[مصر]] و شمال آفیرقا به [[تصرف]] [[مسلمانان]] درآمد. | *از اینرو، [[ابوعبیده جراح]] به سهولت، شهرهای [[شام]] و [[فلسطین]] را یکی پس از دیگری به [[تصرف]] درآورد. البته [[اعراب]] [[مسلمان]]، امپراتوری [[روم]] شرقی را به طور کامل [[فتح]] نکردند. تنها بخشهایی از قلمرو آنها، یعنی [[شامات]]، بخشی از بینالنهرین، [[مصر]] و شمال آفیرقا به [[تصرف]] [[مسلمانان]] درآمد. | ||
امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) تا سال ۱۴۵۳ میلادی تداوم یافت و سپس [[اسلاوها]]، [[اعراب]] و سرانجام ترکان سلجوقی، آن را [[فتح]] کردند<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۱۳۱.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، | امپراتوری [[روم شرقی ]](بیزانس) تا سال ۱۴۵۳ میلادی تداوم یافت و سپس [[اسلاوها]]، [[اعراب]] و سرانجام ترکان سلجوقی، آن را [[فتح]] کردند<ref>کاظم علمداری، چرا ایران عقب ماند و غرب پیشرفت کرد، ص۱۳۱.</ref><ref>[[ یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[اوضاع امپراتوری روم (مقاله)|اوضاع امپراتوری روم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. | ||