پرش به محتوا

ویژگی امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
*[[ابن قبه رازی]] می‌گوید پرسش‌های [[علمی]] [[صحابه]] از [[ائمه]] راهی برای [[تعیین]] و [[تشخیص امام]] واقعی بوده است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. او نقصان [[علم]] [[مدعیان امامت]] را از نشانه‌های بی‌اساس بودن [[امامت]] آنان می‌داند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۷، ۱۱۳ و ۱۲۳.</ref> و می‌گوید همین بی‌عالمی برای رد آنان کافی است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. به [[عقیده]] [[ابن قبه رازی]] [[امام]] باید کسی باشد که [[کتاب و سنت]] را بشناسد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۵.</ref>، تأویلات کتاب و [[احکام الهی]] را تشخیص دهد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref> و در یک [[کلام]] [[معرفت به دین]] و [[احکام]] [[رب]] العالمین داشته باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹.</ref>. چنین کسی که عالم [[دین الهی]] باشد، نسبت به کسی که [[علم]] [[دین]] ندارد، [[شایسته]] و سزاوار [[امامت]] است <ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۳.</ref>؛ از همین روست که [[راویان]] از [[علم ائمه]] به [[حلال و حرام]] [[روایت]] میکردند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] می‌گوید پرسش‌های [[علمی]] [[صحابه]] از [[ائمه]] راهی برای [[تعیین]] و [[تشخیص امام]] واقعی بوده است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. او نقصان [[علم]] [[مدعیان امامت]] را از نشانه‌های بی‌اساس بودن [[امامت]] آنان می‌داند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۷، ۱۱۳ و ۱۲۳.</ref> و می‌گوید همین بی‌عالمی برای رد آنان کافی است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. به [[عقیده]] [[ابن قبه رازی]] [[امام]] باید کسی باشد که [[کتاب و سنت]] را بشناسد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۵.</ref>، تأویلات کتاب و [[احکام الهی]] را تشخیص دهد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref> و در یک [[کلام]] [[معرفت به دین]] و [[احکام]] [[رب]] العالمین داشته باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹.</ref>. چنین کسی که عالم [[دین الهی]] باشد، نسبت به کسی که [[علم]] [[دین]] ندارد، [[شایسته]] و سزاوار [[امامت]] است <ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۳.</ref>؛ از همین روست که [[راویان]] از [[علم ائمه]] به [[حلال و حرام]] [[روایت]] میکردند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] در سخن از منشأ [[علم امام]] بر این نظریه است که [[ائمه]] علمشان را از [[رسول خدا]] دریافت کرده‌اند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref>. او [[علم به دین]] را مناط [[احقیت]] در [[امامت]] می‌داند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۷.</ref> و بازشناسی [[حجت]] از غیر [[حجت]]، [[امام]] از [[مأموم]] و تابع از متبوع را منوط به [[علم]] بیان می‌کند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۴۸-۱۵۰.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] در سخن از منشأ [[علم امام]] بر این نظریه است که [[ائمه]] علمشان را از [[رسول خدا]] دریافت کرده‌اند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref>. او [[علم به دین]] را مناط [[احقیت]] در [[امامت]] می‌داند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۷.</ref> و بازشناسی [[حجت]] از غیر [[حجت]]، [[امام]] از [[مأموم]] و تابع از متبوع را منوط به [[علم]] بیان می‌کند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۴۸-۱۵۰.</ref>.
===[[عصمت]]===
*[[عصمت امام]] از [[اعتقادات]] [[امامیه]] است که [[ابن قبه رازی]] بر آن تأکید بسیار دارد. او بعد از [[علم امام]]، در باب [[صفات ائمه]]، بحث [[عصمت]] را مطرح می‌کند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۹۵.</ref>. او تلاش می‌کند با ارائه براهینی [[عصمت امام]] را بر اساس [[لطف خداوند]] لازم و [[واجب]] بیان کند.
====[[براهین]] [[عصمت]]====
*'''[[برهان]] اول:''' [[آیات قرآن]] و روایاتی که مورد [[اجماع]] است، تأویلات مختلفی میتواند داشته باشد. از طرفی چون [[مردم]] از نظر هوش و استعداد و عادات متفاوت‌اند، در توجیه و [[تأویل]] یکسان نیستند. به همین [[دلیل]]، هر کس [[آیات قرآن]] و [[احادیث]] را طبق نگرش خود توجیه می‌نماید. بنابراین لازم است یک خبر دهنده [[راستگو]] که از [[دروغگویی]] عمدی و [[خطا]] مبرّاست همراه آن خبر باشد تا [[مردم]] را از منظور و [[نیّت]] صحیح و [[حق]] [[آگاه]] سازد. حال اگر [[خداوند]] [[راهنمایی]] [[آگاه]] و [[راستگو]] را که برای [[مردم]] جایز دانسته است، چون کتابی که نازل نموده تأویل‌پذیر است و در [[قوانین]] و [[آداب]] پیامبرش احتمال [[تأویل]] می‌رود؛ از طرفی به [[مردم]] [[دستور]] داده به [[کتاب و سنت]] عمل نمایند؛ در این صورت [[خداوند متعال]] ضد و نقیض عمل نمودن یا [[اعتماد]] داشتن به [[حق]] و جایز دانستن خلاف آن را برای [[بندگان]] روا دانسته است. از طرفی چون چنین رخصتی محال است، باید در هر دوره، با [[قرآن]] و [[سنت]]، شخصی باشد که [[آگاهی]] کامل به منظور و مقصود [[کتاب و سنت]] داشته باشد و احتمالات و تأویلات دیگر را کنار زند، همچنین اختلافاتی را که در [[اخبار]] [[اجماعی]] منقول از آن [[حضرت]] است [[تبیین]] و [[حقیقت]] را [[آشکار]] نماید. حال که ثابت شد خبر دهنده [[راستگو]] لازم است، لازمه [[اعتماد]] به او [[عصمت]] و دوری از خطاست<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۱۳۳.</ref>.
*'''[[برهان]] دوم:''' [[ابن قبه رازی]] می‌گوید [[مخالفان]] ما معتقدند [[خداوند]] [[قرآن]] را فقط برای [[مردم]] زمان [[پیامبر]] نازل نفرموده، بلکه برای عصرها و دوره‌های بعد نیز فرستاده است. [[پیامبر]] هم در ادوار بعد حضور ندارد تا به [[تبیین]] [[کلام]] [[وحی]] بپردازد، با این حال [[مردم]] را [[مأمور]] ساخته تا به آنچه در [[قرآن]] هست بر وجه [[حق]] و صدقش عمل نمایند. در این صورت جایز نیست [[قرآن]] بر قومی نازل گردد، ولی هیچ [[ناطق]] و [[مفسر]] و مبینی نداشته باشد. در این صورت [[عقل و دین]] [[حکم]] به [[وجوب]] می‌کند که [[خداوند]] براساس [[لطف]] کسی را برای [[تبیین]] و [[تعیین]] [[ناسخ و منسوخ]]، خاص و عام و مقاصدی که [[کلام]] [[وحی]] در نظر داشته، مشخص نماید، مانند [[رسول خدا]] که برای [[مردم]] زمان خود چنین مباحثی را توضیح می‌داد <ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۱۳۴.</ref>. روشن است چنین شخصی جز [[امام]] [[معصوم]] نمی‌تواند باشد.
*'''[[برهان]] سوم:''' [[ابن قبه رازی]] در [[تبیین]] این [[برهان]] [[معتقد]] است [[خداوند]] [[انسان‌ها]] را [[خلق]] کرد و وظایفی را بر عهده آنها قرار داد. از جمله آن [[وظایف]] [[پرستش]] [[خداوند متعال]] است و از آنجا که در این [[راه]] نیاز به [[راهنما]] و راهبری [[احساس]] می‌شد، [[خداوند]] این [[مسئولیت]] را بر عهده [[امام]] قرار داد و [[تبیین دین]] و [[رهبری]] [[مردم]] را جزء [[وظایف]] او بر شمرد<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، المسألة المفردة فی الإمامه، ص۶۱؛ همو، نقض الاشهاد، ص۱۱۸.</ref>. از سوی دیگر [[اطاعت از امام]] را بر [[مردم]] [[واجب]] گردانیده است<ref>ابن قبه رازی رازی، النقض علی ابوالحسن علی بن احمد بن بشار، ص۵۴؛ همو، الانصاف، ص۶۷.</ref>. لازمه [[اطاعت از امام]] مصون بودن او از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است؛ زیرا در صورت امکان [[اشتباه]] [[امام]] نمی‌توان [[اطمینان]] داشت که به آن [[هدف]] مورد نظر [[خداوند]] رسید<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۷.</ref>، از این‌رو چاره‌ای جز [[اعتقاد به عصمت]] [[امام]] وجود ندارد.
[[ابن قبه رازی]] در پایان اشکالات [[مخالفان]] [[امامیه]] بر [[ادله عصمت]] را مطرح می‌کند و به پاسخ می‌پردازد<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۵۴-۱۵۷.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش