هادی (لقب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
از دیگر مفاهیمی که [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله معناشناسی و [[حقیقت]] [[امامت از منظر قرآن]] [[کریم]] دارد، مفهوم “هادی” است. “هادی” اسم فاعل از فعل “هَدَی” است. لغویون مصدر این فعل را “هدایة” در مقابل “ضلالة” دانسته<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصّحاح، ج۶، ص۲۵۳۲-۲۵۳۳؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، الصّحاح المنیر، ص۶۳۳۶.</ref> و در این میان، از واژه “هُدی” در مقابل “ضلال” نیز، به معنای “راهنمایی” و “رشاد” یاد کرده<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر؛ اسماعیل بن عباد صاحب، المحیط فی اللغة، ج۴، ص۴۳؛ محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ص۱۷۶۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۴.</ref>، اما به تفاوت میان واژگان “هدایة” و “هُدی” چندان اشارهای نکردهاند؛ به نظر میرسد، با تفاوتی که میان معنای این دو واژه وجود دارد، “هدایة” به لحاظ صرفی مصدر باشد، در حالی که “هُدی” اسم مصدر یا حاصل مصدر است. نکته توجهبرانگیز آنکه [[قرآن کریم]] هرگز از واژه “هدایة” استفاده نکرده، اما واژه “هُدی” ۴۷ بار در آن به کار رفته است. [[احمد]] بن [[فارس]] ماده فعل “هَدی” را دارای دو اصل میداند که یکی از آنها “التقدم للارشاد” و دیگری “بعثة لَطَف”، به معنای [[هدیه دادن]] است. اصل نخست که در این نوشتار، درباره آن بحث میشود، معنای روشنی دارد که همان جلودار شدن برای امر [[راهنمایی]] است. چنانکه ابن [[فارس]] تأکید میکند، هر کس را که جلودار امر [[هدایت]] و [[ارشاد]] باشد، میتوان [[هادی]] نامید<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۶۳۶.</ref>؛ همچنین، [[راهنما]] و بَلَد را [[هادی]] گویند، از این باب که جلودار [[قوم]] است و آنها را [[هدایت]] میکند<ref>{{عربی|و الدليل يسمى هَادِياً، لتقدمه القوم بهدايته}}. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۷۸.</ref>. | از دیگر مفاهیمی که [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله معناشناسی و [[حقیقت]] [[امامت از منظر قرآن]] [[کریم]] دارد، مفهوم “هادی” است. “هادی” اسم فاعل از فعل “هَدَی” است. لغویون مصدر این فعل را “هدایة” در مقابل “ضلالة” دانسته<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصّحاح، ج۶، ص۲۵۳۲-۲۵۳۳؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، الصّحاح المنیر، ص۶۳۳۶.</ref> و در این میان، از واژه “هُدی” در مقابل “ضلال” نیز، به معنای “راهنمایی” و “رشاد” یاد کرده<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر؛ اسماعیل بن عباد صاحب، المحیط فی اللغة، ج۴، ص۴۳؛ محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ص۱۷۶۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۴.</ref>، اما به تفاوت میان واژگان “هدایة” و “هُدی” چندان اشارهای نکردهاند؛ به نظر میرسد، با تفاوتی که میان معنای این دو واژه وجود دارد، “هدایة” به لحاظ صرفی مصدر باشد، در حالی که “هُدی” اسم مصدر یا حاصل مصدر است. نکته توجهبرانگیز آنکه [[قرآن کریم]] هرگز از واژه “هدایة” استفاده نکرده، اما واژه “هُدی” ۴۷ بار در آن به کار رفته است. [[احمد]] بن [[فارس]] ماده فعل “هَدی” را دارای دو اصل میداند که یکی از آنها “التقدم للارشاد” و دیگری “بعثة لَطَف”، به معنای [[هدیه دادن]] است. اصل نخست که در این نوشتار، درباره آن بحث میشود، معنای روشنی دارد که همان جلودار شدن برای امر [[راهنمایی]] است. چنانکه ابن [[فارس]] تأکید میکند، هر کس را که جلودار امر [[هدایت]] و [[ارشاد]] باشد، میتوان [[هادی]] نامید<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۶۳۶.</ref>؛ همچنین، [[راهنما]] و بَلَد را [[هادی]] گویند، از این باب که جلودار [[قوم]] است و آنها را [[هدایت]] میکند<ref>{{عربی|و الدليل يسمى هَادِياً، لتقدمه القوم بهدايته}}. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۷۸.</ref>. | ||
در این میان، دیدگاه راغب اصفهانی با دیگران متفاوت است؛ چه وی [[هدایت]] را [[راهنمایی]] از روی [[لطف]]، معنا میکند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۳۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹.</ref> | در این میان، دیدگاه راغب اصفهانی با دیگران متفاوت است؛ چه وی [[هدایت]] را [[راهنمایی]] از روی [[لطف]]، معنا میکند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۳۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹.</ref>. | ||
==[[هادیان در قرآن کریم]]== | ==[[هادیان در قرآن کریم]]== | ||
ریشه “هدایة” در [[قرآن کریم]] دارای مشتقات فراوانی است که همگی به همان معنای [[هدایت]] کردن، به کار رفتهاند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، [[تبیین]] [[حقیقت]] “هادی” در [[کلام خداوند]] و بحث از [[تطبیق]] کردن یا نکردن آن بر [[امام]] است. پیش از این بحث، معرفی [[هادیان در قرآن کریم]]، امری ضروری است. [[هادیان در قرآن کریم]]، عبارتاند از: | ریشه “هدایة” در [[قرآن کریم]] دارای مشتقات فراوانی است که همگی به همان معنای [[هدایت]] کردن، به کار رفتهاند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، [[تبیین]] [[حقیقت]] “هادی” در [[کلام خداوند]] و بحث از [[تطبیق]] کردن یا نکردن آن بر [[امام]] است. پیش از این بحث، معرفی [[هادیان در قرآن کریم]]، امری ضروری است. [[هادیان در قرآن کریم]]، عبارتاند از: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بنابراین، [[پیامبران الهی]] افزون بر اتصاف به صفت “هادی”، “مبشرٌ” یا “بشیر” و “منذر” یا “نذیر” نیز هستند؛ از اینرو، [[قرآن کریم]] بارها از [[پیامبران]]، با این عناوین یاد میکند؛ چنانکه راجع به [[بشیر]] و نذیر بودن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ}}<ref>«ما تو را به درستی مژدهآور و بیمدهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۹.</ref>. | بنابراین، [[پیامبران الهی]] افزون بر اتصاف به صفت “هادی”، “مبشرٌ” یا “بشیر” و “منذر” یا “نذیر” نیز هستند؛ از اینرو، [[قرآن کریم]] بارها از [[پیامبران]]، با این عناوین یاد میکند؛ چنانکه راجع به [[بشیر]] و نذیر بودن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ}}<ref>«ما تو را به درستی مژدهآور و بیمدهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۹.</ref>. | ||
همچنین در جای دیگری میفرماید: {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستادهایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیمدهنده نفرستادهایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>. همچنین، [[منذر]] بودن [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} نیز در این [[آیه]] بیان شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا}}<ref>«تو تنها به کسی که از آن میترسد، هشدار میدهی» سوره نازعات، آیه ۴۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹-۲۴۰.</ref> | همچنین در جای دیگری میفرماید: {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستادهایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیمدهنده نفرستادهایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>. همچنین، [[منذر]] بودن [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} نیز در این [[آیه]] بیان شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا}}<ref>«تو تنها به کسی که از آن میترسد، هشدار میدهی» سوره نازعات، آیه ۴۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹-۲۴۰.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |