اطاعت در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اطاعت در اصطلاح
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*[[اطاعت]] در لغت، مصدر فعل اطاعة است. زمانی که کسی از دیگری [[فرمانبرداری]] کند و از [[دستور]] او [[پیروی]] کند و با او [[مخالفت]] نکند، اینگونه گفته میشود : أطاعه، وأطاع له، وطاع له<ref>به ترتيب ملاحظه شود: كتاب العين، والنهاية (لابن الأثير) ولسان العرب: «طوع».</ref>. [[طاعت]] زمانی بهکار می رود که امری در کار باشد<ref>المصباح المنیر «طوع».</ref> یا میتوان اینگونه گفت که [[فرمانپذیری]] بیشتر در جایی است که امری باشد<ref>معجم مفردات ألفاظ القرآن (للراغب الإصفهاني): «طوع».</ref>.<ref>[[انصاری، محمد علی|محمد علی انصاری]]، [[موسوعة الفقهیة المیسرة (کتاب)|موسوعة الفقهیة المیسرة]].</ref> | *[[اطاعت]] در لغت، مصدر فعل اطاعة است. زمانی که کسی از دیگری [[فرمانبرداری]] کند و از [[دستور]] او [[پیروی]] کند و با او [[مخالفت]] نکند، اینگونه گفته میشود : أطاعه، وأطاع له، وطاع له<ref>به ترتيب ملاحظه شود: كتاب العين، والنهاية (لابن الأثير) ولسان العرب: «طوع».</ref>. [[طاعت]] زمانی بهکار می رود که امری در کار باشد<ref>المصباح المنیر «طوع».</ref> یا میتوان اینگونه گفت که [[فرمانپذیری]] بیشتر در جایی است که امری باشد<ref>معجم مفردات ألفاظ القرآن (للراغب الإصفهاني): «طوع».</ref>.<ref>[[انصاری، محمد علی|محمد علی انصاری]]، [[موسوعة الفقهیة المیسرة (کتاب)|موسوعة الفقهیة المیسرة]].</ref> | ||
==اطاعت در اصطلاح== | ==اطاعت در اصطلاح== | ||
در تعریف اصطلاحی [[اطاعت]] [[اختلاف]] وجود دارد؛ [[سید مرتضی]][[ اطاعت]] را اینگونه تعریف کرده است: «ایجاد فعل یا هر آنچه بهمنزله فعل است، موافق با [[اراده]] شخص دیگری که [[جایگاه]] بالاتری نسبت به فاعل داشته باشد؛ البته نباید به صورت [[اجبار]] باشد»<ref>رسائل السيد المرتضى (المجموعة الثانية): 275 - 276، رسالة الحدود والحقائق.</ref>. از این تعریف میتوان نتیجه گرفت که [[صدق]] [[اطاعت]]، متوقف بر وجود [[امر و نهی]] نیست، بلکه همین که فعلِ محقق شده مطابق [[اراده]] شخص دیگر باشد [[کفایت]] میکند. | در تعریف اصطلاحی [[اطاعت]] [[اختلاف]] وجود دارد؛ [[سید مرتضی]] [[اطاعت]] را اینگونه تعریف کرده است: «ایجاد فعل یا هر آنچه بهمنزله فعل است، موافق با [[اراده]] شخص دیگری که [[جایگاه]] بالاتری نسبت به فاعل داشته باشد؛ البته نباید به صورت [[اجبار]] باشد»<ref>رسائل السيد المرتضى (المجموعة الثانية): 275 - 276، رسالة الحدود والحقائق.</ref>. از این تعریف میتوان نتیجه گرفت که [[صدق]] [[اطاعت]]، متوقف بر وجود [[امر و نهی]] نیست، بلکه همین که فعلِ محقق شده مطابق [[اراده]] شخص دیگر باشد [[کفایت]] میکند. | ||
در بعضی از کلمات شیخ [[انصاری]] این گونه آمده است: «[[اطاعت]] و [[معصیت]] عبارت است از موافقت و [[مخالفت]] با خطابات تفصیلی»<ref>فرائد الأصول، ج1، ص94.</ref>. لازمه این تعریف این است که: اولاً خطاب، یعنی امر یا نهیای وجود داشته باشد؛ ثانیاً خطاب، خطاب تفصیلی باشد و خطاب اجمالی [[کفایت]] نمیکند؛ مانند [[علم اجمالی]] داشتن به ورود امر به ظهر یا [[جمعه]]، که در این صورت، اگر خصوصِ یکی از آن دو انجام شود،[[ اطاعت]] [[صدق]] نمیکند. | در بعضی از کلمات شیخ [[انصاری]] این گونه آمده است: «[[اطاعت]] و [[معصیت]] عبارت است از موافقت و [[مخالفت]] با خطابات تفصیلی»<ref>فرائد الأصول، ج1، ص94.</ref>. لازمه این تعریف این است که: اولاً خطاب، یعنی امر یا نهیای وجود داشته باشد؛ ثانیاً خطاب، خطاب تفصیلی باشد و خطاب اجمالی [[کفایت]] نمیکند؛ مانند [[علم اجمالی]] داشتن به ورود امر به ظهر یا [[جمعه]]، که در این صورت، اگر خصوصِ یکی از آن دو انجام شود، [[اطاعت]] [[صدق]] نمیکند. | ||
مرحوم نائینی تعریفی نزدیک به تعریف شیخ [[انصاری]] بیان کرده است: «[[اطاعت]] به معنای اخص که فقط در [[عبادات]] معتبر است ـ اثرپذیری از انگیزش مولا و تحریک خارجی از تحریک مولا ـ با [[امتثال]] اجمالی محقق نمیشود»<ref>أجود التقريرات، ج2، ص44.</ref>. | مرحوم نائینی تعریفی نزدیک به تعریف شیخ [[انصاری]] بیان کرده است: «[[اطاعت]] به معنای اخص که فقط در [[عبادات]] معتبر است ـ اثرپذیری از انگیزش مولا و تحریک خارجی از تحریک مولا ـ با [[امتثال]] اجمالی محقق نمیشود»<ref>أجود التقريرات، ج2، ص44.</ref>. | ||
ولی بعضی از [[فقها]] به این نظر اشکال وارد کردهاند؛ از جمله مرحوم خویی که میگوید: «تنها چیزی که در [[اطاعت]] معتبر است اتیان و انجام هر آن چیزی است که مولا به آن امر کرده است؛ با همه قیودی در آن لحاظ شده است. و اینکه تحریک باید از جانب امر قطعی مولا باشد نه از احتمال امر مولا، مسلماً در [[اطاعت]] معتبر نیست»<ref>مصباح الأصول، ج2، ص82.</ref>. غیر از ایشان هم چنین مطلبی را بیان کردهاند<ref>انظر: نهاية الأفكار، ج3، ص464؛ تهذيب الأصول، ج3، ص49، وغيرهما.</ref>.<ref>[[انصاری، محمد علی|محمد علی انصاری]]، [[موسوعة الفقهیة المیسرة (کتاب)|موسوعة الفقهیة المیسرة]].</ref> | ولی بعضی از [[فقها]] به این نظر اشکال وارد کردهاند؛ از جمله مرحوم خویی که میگوید: «تنها چیزی که در [[اطاعت]] معتبر است اتیان و انجام هر آن چیزی است که مولا به آن امر کرده است؛ با همه قیودی در آن لحاظ شده است. و اینکه تحریک باید از جانب امر قطعی مولا باشد نه از احتمال امر مولا، مسلماً در [[اطاعت]] معتبر نیست»<ref>مصباح الأصول، ج2، ص82.</ref>. غیر از ایشان هم چنین مطلبی را بیان کردهاند<ref>انظر: نهاية الأفكار، ج3، ص464؛ تهذيب الأصول، ج3، ص49، وغيرهما.</ref>.<ref>[[انصاری، محمد علی|محمد علی انصاری]]، [[موسوعة الفقهیة المیسرة (کتاب)|موسوعة الفقهیة المیسرة]].</ref> | ||
==اقسام [[اطاعت]]== | ==اقسام [[اطاعت]]== | ||
[[فقها]] و اصولیون در لابلای کلماتشان تقسیمات متعددی برای [[اطاعت]] بیان کردهاند، از جمله: | [[فقها]] و اصولیون در لابلای کلماتشان تقسیمات متعددی برای [[اطاعت]] بیان کردهاند، از جمله: |