پرش به محتوا

ادراک: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ادراک به معنای [[احساس]] جزئیات با حواس ظاهری یا [[باطنی]] یا [[علم]] به [[محسوسات]] از [[راه]] حواس است.
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ادراک در قرآن]] | [[ادراک در حدیث]] | [[ادراک در نهج البلاغه]] | [[ادراک در کلام اسلامی]] | [[ادراک در اخلاق اسلامی]] | [[ادراک در عرفان اسلامی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ادراک (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
'''ادراک''' به معنای [[احساس]] جزئیات با حواس ظاهری یا [[باطنی]] یا [[علم]] به [[محسوسات]] از [[راه]] حواس است.


==مقدمه==
==مقدمه==
ادراک مصدر باب [[افعال]] از ماده «د، ر، ک» در لغت به معنای رسیدن و [[ملحق شدن]] شیئی به شیئ دیگری (التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۳، ص ۲۰۰؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۱۹) و نیز به معنای نیروی [[درک]] کردن، فهمیدن و تشخیص آمده است ([[فرهنگ]] ابجدی، ج۱، ص ۳۴). [۱] ادراک در اصطلاح  دو کاربرد دارد:
* ادراک مصدر باب [[افعال]] از ماده "د، ر، ک" در لغت به معنای رسیدن و [[ملحق شدن]] شیئی به شیئ دیگری <ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۳، ص ۲۰۰؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۱۹.</ref> و نیز به معنای نیروی [[درک]] کردن، فهمیدن و تشخیص آمده است <ref>[[فرهنگ]] ابجدی، ج۱، ص ۳۴)</ref>.
 
* ادراک در اصطلاح  دو کاربرد دارد:
۱. ادراک  در یک کاربرد مقابل [[تعقل]] ([[علم]] به کلیات) و به معنای [[احساس]] جزئیات است. در این کابرد، ادراک مشترک میان [[انسان]] و سایر حیوانات است؛ چراکه آنها نیز مانند [[انسان]] از [[قوه]] ادراک و [[احساس]] برخوردارند و جزئیات و امور محسوس را [[درک]] می‌‌کنند. اما تقعل مختص [[انسان]] است که  کلیات را از طریق [[قوه عاقله]] نفس ناطقه بدون احتیاج به آلات جسمانی (قوای [[حسی]] ظاهری و [[باطنی]]) [[درک]] می‌‌کند([[کشف]] المراد ص۱۹۱).
# ادراک  در یک کاربرد مقابل [[تعقل]] ([[علم]] به کلیات) و به معنای [[احساس]] جزئیات است. در این کابرد، ادراک مشترک میان [[انسان]] و سایر حیوانات است؛ چراکه آنها نیز مانند [[انسان]] از [[قوه]] ادراک و [[احساس]] برخوردارند و جزئیات و امور محسوس را [[درک]] می‌‌کنند. اما تقعل مختص [[انسان]] است که  کلیات را از طریق [[قوه عاقله]] نفس ناطقه بدون احتیاج به آلات جسمانی (قوای [[حسی]] ظاهری و [[باطنی]]) [[درک]] می‌‌کند<ref>کشف المراد، ص۱۹۱.</ref>
 
#در کابرد دیگر بر معنایی که مشترک میان [[علم]]، [[ادراک جزئیات]] و [[معرفت]] است، اطلاق می‌‌گردد؛  که این معنا عبارت است از "صور و معانی مدرَکه اعم از کلی و جزئی" <ref>الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏۳، ص ۲۹.</ref> که شامل [[احساس]]، تخیل، توهم و [[تعقل]] است <ref>شرح الاشارات مع المحاکمات ج۲ ص۳۱۴؛ دروس شرح اشارات [[آیة الله]] [[حسن زاده]]، نمط سوم در نفس ج۱ ص۴۶۶؛ میر سد احمد علوی عاملی، علاقة التجرید، ج۱، ص ۵۵۴.</ref>.
۲. در کابرد دیگر بر معنایی که مشترک میان [[علم]]، ادراک جزئیات و [[معرفت]] است، اطلاق می‌‌گردد؛  که این معنا عبارت است از «صور و معانی مدرَکه اعم از کلی و جزئی» (الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏۳، ص ۲۹) که شامل [[احساس]]، تخیل، توهم و [[تعقل]] است [۲](شرح الاشارات مع المحاکمات ج۲ ص۳۱۴؛ دروس شرح اشارات [[آیة الله]] [[حسن]] زاده، نمط سوم در نفس ج۱ ص۴۶۶؛ [[میر]] سد [[احمد علوی]] عاملی، علاقة التجرید، ج۱، ص ۵۵۴).
* ادراک به معنای مطلق [[علم]] و [[آگاهی]] دارای مراتب [[حسی]]، خیالی، وهمی و [[عقلی]] است. به این بیان که: ادراک یا [[حسی]] است و یا [[عقلی]]؛
 
# [[ادراک حسی]] یا از طریق "حواس ظاهری" (لامسه، باصره، ذائقه، سامعه و یا ذائقه) است یا "[[حواس]] [[باطنی]]ادراک از [[راه]] "حواس ظاهری" که روشن است؛ اما از طریق "[[حواس]] [[باطنی]]" یا از [[راه]] "[[حس]] مشترک" است که همه صور جزئی فراهم شده توسط حواس ظاهری را [[درک]] می‌‌کند؛ یا از [[راه]] "واهمه" است که معانی جزئی را [[درک]] می‌‌کند؛ [[ادراکات]] این دو [[قوه]] هر یک در جای خاص نگهداری می‌‌شود؛ "[[قوه خیال]]" بایگانی صور [[حس]] مشترک است و "[[قوه]] حافظه" بایگانی معانی جزئی [[قوه]] واهمه است؛ یا از [[راه]] "[[قوه]] متصرفه" هست که در صور و معانی جزئیه جمع آوری شده در [[خیال]] و حافظه [[تصرف]] می‌‌کند. "[[قوه]] متصرفه" اگر از سوی واهمه بکار گرفته شود و تنها در صور و معانی جزئی [[تصرف]] کند به نام "متخیله" خوانده می‌‌شود؛ اما اگر بکار گیرنده آن نفس ناطقه [[انسانی]] باشد در امور کلی نیز [[تصرف]] می‌‌کند و به آن "مفکره" گویند.
ادراک به معنای مطلق [[علم]] و [[آگاهی]] دارای مراتب [[حسی]]، خیالی، وهمی و [[عقلی]] است. به این بیان که: ادراک یا [[حسی]] است و یا [[عقلی]]؛
# [[تعقل]] یا [[ادراک عقلی]] نیز از طریق [[قوه]] ناطقه حاصل می‌‌شود.
 
*حکمای مشاء قوای [[ادراک حسی]] را اعم از ظاهره و باطنه را قوای مادی حال در [[جسم]] حیوان یا [[انسان]] می‌‌دانند. در اینجا نفس به کمک ابزار است که از مدرَکات جزئئ [[آگاه]] می‌‌شود. اما [[عقل]] از طریق تجرید صور و معانی از پایین و یا به‌وسیله [[عقل]] فعال از بالا به مدرکات کلی [[آگاه]] می‌‌شود و [[قوه عاقله]] تجرد دارد و بخلاف قوای دیگر در [[جسم]] [[حلول]] نمی‌کند<ref>الحکمه المتعالیه، ج۸، ص۵۵-۷۸؛ مصباح، شرح جلد هشت اسفار، ج۱، ص۲۶۶-۲۷۰؛ عیون مسائل النفس، ص۳۶۴-۳۶۶.</ref>. از نظر [[حکمت]] متعالیه همه قوای نفس که مراتب او بشمار می‌‌روند مجرد هستند و [[میزان]] تجرد از ماده، [[تعیین]] کننده هر مرتبه از ادراک است <ref>ملا صدرا، مفاتیح الغیب، ص ۲۶۲؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏۹، ص ۹۴؛مصباح،شرح جلد هشتم اسفار، ج۱، ص۲۱۵؛ عیون مسائل النفس، ص۳۶۴.</ref>. برخی [[حکما]] ادراک را [[حقیقت]] مشککه ای دانسته‌اند که دارای مراتب و درجات جزئی و کلی (مجرد) است. در [[ادراکات]] جزئی ادراک شخصی از [[زید]] به عنوان یک [[فرد]] مشخص از طریق چشم یک مرتبه از ادراک است که [[رؤیت]] نام دارد؛ مرتبه دیگر ادارک خیالی  از او است که تخیل است. دیگر ادراک در عالم [[خواب]] با چشم مثالی است که رویا نام دارد و در نهایت ادراک با چشم مثالی و [[کشف]] صوری در [[عالم مثال]] است که [[کشف]] صوری و مثالی نام دارد. [[ادراک کلیات]] و مجردات نیز بر همین منوال به اقسامی تقسیم می‌‌شود. [[ادراک کلی]] به ادارک توهمی، ظنی، عادی، [[تقلیدی]]، یقینیِ برهانی و یقینیِ [[شهودی]] تقسیم می‌‌شود. مرتبه خیالی پایین ترین و مرتبه [[شهودی]] بالاترین مرحله ادراک است <ref>[[حسن زاده آملی]]، عیون مسائل النفس، ص ۴۲۳ - ۴۲۴.</ref>.
أ. [[ادراک حسی]] یا از طریق «حواس ظاهری»(لامسه، باصره، ذائقه، سامعه و یا ذائقه) است یا «[[حواس]] [[باطنی]]»؛ ادراک از [[راه]] «حواس ظاهری» که روشن است؛ اما از طریق «[[حواس]] [[باطنی]]» یا از [[راه]] «[[حس]] مشترک» است که همه صور جزئی فراهم شده توسط حواس ظاهری را [[درک]] می‌‌کند؛یا از [[راه]] «واهمه» است که معانی جزئی را [[درک]] می‌‌کند؛ [[ادراکات]] این دو [[قوه]] هر یک در جای خاص نگهداری می‌‌شود؛ «[[قوه خیال]]» بایگانی صور [[حس]] مشترک است و«[[قوه]] حافظه» بایگانی معانی جزئی [[قوه]] واهمه است؛ یا از [[راه]]«[[قوه]] متصرفه» هست که در صور و معانی جزئیه جمع آوری شده در [[خیال]] و حافظه [[تصرف]] می‌‌کند.«[[قوه]] متصرفه» اگر از سوی واهمه بکار گرفته شود و تنها در صور و معانی جزئی [[تصرف]] کند به نام «متخیله» خوانده می‌‌شود؛ اما اگر بکار گیرنده آن نفس ناطقه [[انسانی]] باشد در امور کلی نیز [[تصرف]] می‌‌کند و به آن «مفکره» گویند.
*بنابراین، هر کدام از مراتب ادراک ابزار خاص خود دارد. ادارک [[حسی]] از طریق اندام‌ها و حواس پنج گانه قابل صورت می‌‌گیرد و ادارک خیالی به وسیله [[حواس]] [[باطنی]] که بالاتر از حواس ظاهری است و [[ادراک عقلی]] نیز به کمک [[قوه]] ای [[درک]] می‌‌شود که بالاتر از عالم ماده و [[عالم مثال]] است <ref>عیون مسائل النفس، ص ۴۲۵.</ref>.
 
ب. [[تعقل]] یا [[ادراک عقلی]] نیز از طریق [[قوه]] ناطقه حاصل می‌‌شود.
 
حکمای مشاء قوای [[ادراک حسی]] را اعم از ظاهره و باطنه را قوای مادی حال در [[جسم]] حیوان یا [[انسان]] می‌‌دانند. در اینجا نفس به کمک ابزار است که از مدرَکات جزئئ [[آگاه]] می‌‌شود. اما [[عقل]] از طریق تجرید صور و معانی از پایین و یا به‌وسیله [[عقل]] فعال از بالا به مدرکات کلی [[آگاه]] می‌‌شود و [[قوه عاقله]] تجرد دارد و بخلاف قوای دیگر در [[جسم]] [[حلول]] نمی‌کند(الحکمه المتعالیه، ج۸، ص۵۵-۷۸؛ مصباح، شرح جلد هشت اسفار، ج۱، ص۲۶۶-۲۷۰؛ عیون مسائل النفس، ص۳۶۴-۳۶۶). از نظر [[حکمت]] متعالیه همه قوای نفس که مراتب او بشمار می‌‌روند مجرد هستند و [[میزان]] تجرد از ماده، [[تعیین]] کننده هر مرتبه از ادراک است (ملا صدرا، مفاتیح الغیب، ص ۲۶۲؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏۹، ص ۹۴؛مصباح،شرح جلد هشتم اسفار، ج۱، ص۲۱۵؛ عیون مسائل النفس، ص۳۶۴). برخی [[حکما]] ادراک را [[حقیقت]] مشککه ای دانسته‌اند که دارای مراتب و درجات جزئی و کلی (مجرد) است. در [[ادراکات]] جزئی ادراک شخصی از [[زید]] به عنوان یک [[فرد]] مشخص از طریق چشم یک مرتبه از ادراک است که [[رؤیت]] نام دارد؛ مرتبه دیگر ادارک خیالی  از او است که تخیل است. دیگر ادراک در عالم [[خواب]] با چشم مثالی است که رویا نام دارد و در نهایت ادراک با چشم مثالی و [[کشف]] صوری در [[عالم مثال]] است که [[کشف]] صوری و مثالی نام دارد. [[ادراک کلیات]] و مجردات نیز بر همین منوال به اقسامی تقسیم می‌‌شود. [[ادراک کلی]] به ادارک توهمی، ظنی، عادی، [[تقلیدی]]، یقینیِ برهانی و یقینیِ [[شهودی]] تقسیم می‌‌شود. مرتبه خیالی پایین ترین و مرتبه [[شهودی]] بالاترین مرحله ادراک است ([[حسن زاده آملی]]، عیون مسائل النفس، ص ۴۲۳ - ۴۲۴).
 
بنابراین، هر کدام از مراتب ادراک ابزار خاص خود دارد. ادارک [[حسی]] از طریق اندام‌ها و حواس پنج گانه قابل صورت می‌‌گیرد و ادارک خیالی به وسیله [[حواس]] [[باطنی]] که بالاتر از حواس ظاهری است و [[ادراک عقلی]] نیز به کمک [[قوه]] ای [[درک]] می‌‌شود که بالاتر از عالم ماده و [[عالم مثال]] است (عیون مسائل النفس، ص ۴۲۵).


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۵۶: خط ۶۰:
==منابع==
==منابع==
* [https://thesaurus.isca.ac.ir/term/mnd5jzxyynyeqowp گنجینه اطلاعات علوم اسلامی]  
* [https://thesaurus.isca.ac.ir/term/mnd5jzxyynyeqowp گنجینه اطلاعات علوم اسلامی]  
==پانویس==
==پانویس==
۱. کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۱۲۹
{{پانویس2}}
 
۲. گوهر مراد، ج۱، ص۵۳-۵۴؛ [[ارشاد]] الطالبین، ج۱، ص۱۲۳؛ تلخیص المحصل، ج۱، ص۳۲۱؛ الباب [[الحادی]] عشر مع شرحیه، ج۱، ص۷۰
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش