|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| | '''توسل''' به معنی واسطه قرار دادن انسانهای [[مقرب]] به [[درگاه الهی]] جهت رسیدن به خواستههای مادی و [[معنوی]] است که یکی از مصادیق اصلی واسطههای [[الهی]]، [[ائمه]]{{ع}} هستند. از نگاه [[شیعه]] ایشان به صورت استقلالی نه مدعی و نه میتوانند حوائج [[بندگان]] را برآورده کنند، بلکه نقش آنان در برآورده شدن [[حاجات]]، نقش واسطه است، بنابراین نمیتوان آنان را در [[جایگاه]] [[معبود]] [[تصور]] کرد. |
| *به معنای آن است که در پیشگاه [[خدا]]، موجود گرانمایهای را برای [[اجابت]] خواسته [[مشروع]]، واسطه قرار دهند. تأثیر واسطه از خود او نیست؛ بلکه از [[خدا]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 209.</ref>.
| |
| *[[توسل]]، در [[حقیقت]]، استعانت از [[خدا]] است نه از واسطه. وساطتِ واسطه میان [[خالق]] و مخلوق، نشان از [[جایگاه]] والای او در پیشگاه [[خالق]] دارد. بیشترینه [[مذاهب اسلامی]] [[توسل]] را با شرایطی ویژه پذیرفتهاند. در این میان، [[فرقه]] [[وهابیه]]، که بیشتر [[اعتقادات]] خود را از [[ابن تیمیه]] [[حنبلی]] برگرفته است، به [[سختی]] با [[توسل]] مخالف است<ref>دائرةالمعارف تشیع، ۱۴۴.</ref>. [[ابن تیمیه]] [[توسل]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[صالحان]] را- پس از [[مرگ]] آنها- به هیچ روی برنتافته است<ref>الفتاوی الکبری، ۱/ ۳۵۱.</ref>. در برابر، [[شیعه]] [[توسل]] را به ذات، [[مقام]] و [[حرمت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[اولیای الهی]] {{ع}} در حیات و ممات آنان جایز و [[پسندیده]] شمرده است<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 209.</ref>.
| |
| *مهمترین [[دلایل]] [[شیعه]] بر جواز [[توسل]] عبارتاند از: [[آیات قرآن]]<ref>{{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}؛
| |
| سوره نساء، آیه ۶۴؛ {{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا }}؛ سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref>، [[روایات اهل بیت]] {{ع}}<ref>به عنوان نمونه: نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۶.</ref>، [[روایات اهل سنت]]<ref>به عنوان نمونه: صحیح البخاری، ۵- ۷/ ۱۰۳؛ سنن ابن ماجه، ۱/ ۲۵۶.</ref> و [[سیره عملی]] [[مسلمانان]]<ref>وفاء الوفاء، ۳- ۴/ ۱۳۷۶؛ وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی، ۲۳۸- ۲۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 209.</ref>.
| |
| *گونههای [[توسل]] عبارتاند از: [[توسل]] به اسماء و صفات [[خدا]]<ref>به عنوان نمونه ر.ک: مفاتیح الجنان، "دعای جوشن کبیر"/ ۵۹۴.</ref>، [[توسل]] به [[قرآن کریم]]<ref>نهجالبلاغة، خطبه ۱۷۶.</ref>، [[توسل]] به [[پیامبر]] {{صل}}<ref>{{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۶۴؛ الإقبال بالأعمال الحسنة، ۳/ ۱۲۷.</ref>، [[توسل]] به [[امامان معصوم]] {{عم}}<ref>عیون اخبار الرضا، ۲/ ۵۸.</ref>، [[توسل]] به [[اعمال صالح]]<ref>میزان الحکمة، ۲/ ۱۴۷۵.</ref>، [[توسل]] به [[علما]] و [[شهدا]]<ref>الخصال، ۱۵۶.</ref> و [[توسل]] به [[مؤمنان]] و [[فرشتگان]]<ref>بحارالأنوار، ۸/ ۵۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 209.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[توسل]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]== | | ==چیستی توسل== |
| *[[توسل]] به معنای وساطت انسانهای [[مقرب]] درگاه [[الهی]] جهت وصول به خواستههای مادی و [[معنوی]]، از جمله [[مباحث اعتقادی]] است که ریشه در [[قرآن]] و [[سنت]] [[معصومین]] و [[تاریخ اسلام]] دارد. | | *توسل از لحاظ لغوی به معنای [[استمداد]] و کمک گرفتن و در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن انسانهای [[مقرب]] به [[درگاه الهی]] جهت رسیدن به خواستههای مادی و [[معنوی]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹. </ref>. |
| *همچنین دراینباره شبهاتی به خصوص پس از نشو و نمای [[افکار]] [[سلفی]] و وهابیگری شیوع یافته و مهمترین بهانهای است که آنها دیگر [[مسلمانان]] به خصوص [[شیعیان]] را به [[کفر]] و [[شرک]] متهم مینمایند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۸۹.</ref>.
| |
| *این [[بدعت]] ابتدا از سوی ابنتیمیه در قرن هشتم هجری پایهگذاری شد و سپس [[محمد بن عبدالوهاب]] این [[فکر]] را گسترش داد. در آثار بر جای مانده از این دو مؤسس [[وهابیت]]، این [[بدعت]] و [[اتهام]] [[شرک]] به دیگران با این بیان تصریح شده است: هرگونه [[کمک]] خواستن از [[انبیا]] یا صلحا [[شرک]] صریح است و باید نسبت به آن [[توبه]] کرد؛ و الّا چنین افرادی خونشان [[حلال]] و اموالشان [[مباح]] است<ref>جهت مطاله بیشتر رجوع شود به: سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۰.</ref>.
| |
| *[[توسل]]، یعنی [[کمک]] خواستن و واسطه قرار دادن کسی میان خود و [[خدا]]، با توجه به اینکه [[خدا]] سبب را آفریده و سبب را سبب قرار داده و از ما خواسته است که از این وسائل و اسباب استفاده کنیم؛ [[توسل]] به وسایل و تسبب به اسباب به هیچوجه [[شرک]] نیست، بلکه عین [[توحید]] است. همانگونه که [[قرآن]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>. در این جهت اولاً، میان اسباب مادی و روحی، اسباب ظاهری و [[معنوی]] و اسباب [[دنیوی]] و [[اخروی]] فرقی نیست، با این تفاوت که اسباب مادی را از روی تجربه و [[آزمایش]] [[علمی]] میتوان [[شناخت]] و فهمید که چه چیز سبب است، و اسباب [[معنوی]] را از طریق [[دین]]، یعنی از [[طریق وحی]] و [[کتاب و سنت]] باید [[کشف]] کرد. ثانیاً، هنگامی که [[انسان]] [[متوسل]] میشود باید توجهاش به [[خدا]] باشد، در عین حال کارآیی وسیله را به عنوان عاملی از جانب [[خدا]] پذیرفته باشد.
| |
| *[[انسان]] به [[اولیای خدا]] از آن جهت که فانی فی [[الله]] و مراحل [[عبودیت]] را طی کردهاند، روی آورده و آنها را وسیله [[استغفار]] و [[دعا]] قرار میدهد، یعنی از این [[اولیا]] که [[بندگان]] [[صالح]] خدایند و در [[جهان]] دیگر زندهاند [[استمداد]] میکند.
| |
| *این [[استمداد]] از آن جهت رواست که طرف موجودی زنده و مرزوق است و مراتب [[قرب به خدا]] را با قدم [[بندگی]] پیموده است و بهتر از ما میتواند مراتب [[بندگی]] را انجام دهد، به همین جهت از ما مقربتر است. بنابراین او را وسیله [[تقرب]] خودمان به [[خدا]] و یا جهت رفع حوایج و نیازها قرار میدهیم.
| |
| *معمولاً مردمی که [[توسل]] پیدا میکنند و به [[زیارت]] میروند و یا از [[اولیا]]، [[اوصیا]] و [[امامان]] رفع [[حاجت]] میخواهند، از نظر [[توحیدی]] [[درک]] صحیحی دارند و با نظر "به سوی [[خدا]]" به [[زیارت]] میروند، نه با [[فراموشی]] "[[خدا]]"<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۰.</ref>.
| |
| *بدون [[شک]]، بیشتر [[مردم]] با [[توجه به خدا]] و کارساز بودن او، به [[زیارت]] [[اولیا]] و [[امامان]] میروند نه اینکه [[امامان]] و [[اولیا]] را مستقل در تأثیر بدانند. البته ممکن است اقلیتی هم باشند که فاقد [[درک]] [[توحیدی]] به معنای واقعی کلمه باشند که به آنها باید [[توحید]] واقعی را آموخت، نه آنکه [[زیارت]] را [[شرک]] دانست<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۳۹؛ همو، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۸۰؛ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۷.</ref>. در نقد [[افکار]] [[وهابیت]] در حوزه [[توسل]]، به [[دلایل]] مختلف [[قرآنی]]، [[روایی]] و [[سیره]] و [[سنت]] [[مسلمین]] [[صدر اسلام]] و حتی [[خلفا]] میتوان استناد جست<ref>جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به: سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[توسل]] در [[قرآن]]===
| |
| *در اثبات برخی حقایق مربوط به [[توسل]]، به [[آیات قرآن]] به عنوان منبع مشترک همه [[مسلمانان]] اشاره میکنیم: در اثبات درستی و جواز [[توسل]] به [[پیامبر]]{{صل}} در زمان حیات و پس از حیات آن [[حضرت]]، به این [[آیه شریفه]] میتوان استناد کرد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. این [[آیه]] به گنهکاران [[دستور]] داده است تا برای [[بخشش گناهان]] خود، [[رسول اکرم]]{{صل}} را واسطه و شفیع قرار دهند. این [[توسل]] دوران حیات و پس از [[مرگ]] [[پیامبر]] را شامل میشود و اگر کسی بخواهد این [[شفاعت]] و وساطت را به دوران حیات آن [[حضرت]] محدود سازد، اشتباه کرده، به بیراهه رفته است؛ چون هرگاه فعلی بعد از حروف شرط قرار گیرد، معنای عموم را میرساند.
| |
| *[[توسل]] [[برادران]] [[یوسف]] به [[حضرت یعقوب]] به منظور [[بخشش]] گناهشان از سوی [[خدا]]، نمونه دیگری از [[توسل]] در [[قرآن]] است. [[قرآن کریم]] در داستان [[حضرت یوسف]] و برادرانش، از زبان [[برادران]] [[یوسف]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>. [[یعقوب]] در پاسخ فرزندانش میگوید: {{متن قرآن|سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ}}<ref>«گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم» سوره یوسف، آیه ۹۸.</ref><ref>نوع کتابهایی که درباره وهابیت نوشته شده این آیات را به بحث کشاندهاند. جهت تفسیر و مطالعه بیشتر به منابع وهابیت پژوهی مراجعه شود.</ref>. دو مورد یادشده نمونه روشن [[توسل]] در [[قرآن کریم]] است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |