←عدالت در تقسیم بیت المال
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==[[عدالت در تقسیم بیت المال]]== | ==[[عدالت در تقسیم بیت المال]]== | ||
*[[علی]]{{ع}} در زمان خلافتش میخواست جلو [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]] و [[سیستم]] ظالمانهای که در [[تقسیم بیت المال]] به وجود آمده بود را بگیرد و [[جامعه اسلامی]] را به [[مساوات]] و [[سادگی]] عصر [[پیغمبر]]{{صل}} برگرداند. این چیزی بود که اشرافزادگان [[قریش]] و ثروتمندان [[حجاز]] و [[صاحبان زر و زور]] و [[تزویر]] هرگز با آن موافق نبودند. چون میدانستند که [[امام]]{{ع}} در [[تقسیم بیت المال]] همه را به یک چشم مینگرد و نهایت [[سعی]] و تلاشش این است تا از [[حقوق]] [[مظلومین]][[ دفاع]] نماید و این شیوه را تا آخر به کار برد و تحت هیچ شرایط، [[عدالت]] را فدای [[مصلحت]] و [[منافع]] شخصی نمیکند و بر خود لازم میبیند که با همگان برخورد یکسان داشته باشد و برای همین هم، بارها [[رفتار]] آن [[حضرت]] مورد [[اعتراض]] عدهای امتیاز [[طلب]] و سودجو قرار گرفت. ولی [[امام]]{{ع}} در مقابل تمام این [[توطئه]] و خردهگیریها ایستاد و از مسیر [[حق]] قدم فراتر نگذاشت و با [[استدلال]] و [[منطق]] جواب آنها را میداد، در این زمینه به یک نمونه اکتفا میشود: روزی [[حضرت علی]]{{ع}} [[خراج]] و موجودی [[بیت المال]] را بین [[مسلمین]] تقسیم میکرد. مرد سرشناسی از [[انصار]] جلو آمد و [[امام]]{{ع}} سه [[دینار]] به او داد و بعد از او، [[غلام]] سیاهی آمد. [[امام]]{{ع}} به او نیز سه [[دینار]] پرداخت کرد. [[مرد ]][[انصاری]] در [[مقام]] [[اعتراض]] عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! این [[غلام]] من بود که دیروز آزادش کردم، تو او را با من یکسان قرار میدهی؟! [[امام]]{{ع}} در جواب آن [[مرد ]][[انصاری]] فرمود: من در [[کتاب خدا]] نظر کردم، و هیچ برتریای برای [[فرزندان]] [[اسماعیل]] بر [[فرزندان]] [[اسحاق]] ندیدم. {{متن حدیث|إِنَّ آدَمَ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۶۹، ح ۲۶.</ref>؛ همانا از [[آدم]] [[غلام]] و کنیزی متولد نشد، همه [[مردم]] آزادند. بنابراین اگر در برههای از زمان و تحت شرایط خاص، طوق [[بندگی]] بر گردن بعضی از افراد [[انسان]] بیفتد، سرانجام باید [[آزاد]] شوند و به اصل خود بازگردند. | ==مقدمه== | ||
*[[امام علی]]{{ع}} در زمان خلافتش میخواست جلو [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]] و [[سیستم]] ظالمانهای که در [[تقسیم بیت المال]] به وجود آمده بود را بگیرد و [[جامعه اسلامی]] را به [[مساوات]] و [[سادگی]] عصر [[پیغمبر]]{{صل}} برگرداند. این چیزی بود که اشرافزادگان [[قریش]] و ثروتمندان [[حجاز]] و [[صاحبان زر و زور]] و [[تزویر]] هرگز با آن موافق نبودند. چون میدانستند که [[امام]]{{ع}} در [[تقسیم بیت المال]] همه را به یک چشم مینگرد و نهایت [[سعی]] و تلاشش این است تا از [[حقوق]] [[مظلومین]][[ دفاع]] نماید و این شیوه را تا آخر به کار برد و تحت هیچ شرایط، [[عدالت]] را فدای [[مصلحت]] و [[منافع]] شخصی نمیکند و بر خود لازم میبیند که با همگان برخورد یکسان داشته باشد و برای همین هم، بارها [[رفتار]] آن [[حضرت]] مورد [[اعتراض]] عدهای امتیاز [[طلب]] و سودجو قرار گرفت. ولی [[امام]]{{ع}} در مقابل تمام این [[توطئه]] و خردهگیریها ایستاد و از مسیر [[حق]] قدم فراتر نگذاشت و با [[استدلال]] و [[منطق]] جواب آنها را میداد، در این زمینه به یک نمونه اکتفا میشود: روزی [[حضرت علی]]{{ع}} [[خراج]] و موجودی [[بیت المال]] را بین [[مسلمین]] تقسیم میکرد. مرد سرشناسی از [[انصار]] جلو آمد و [[امام]]{{ع}} سه [[دینار]] به او داد و بعد از او، [[غلام]] سیاهی آمد. [[امام]]{{ع}} به او نیز سه [[دینار]] پرداخت کرد. [[مرد ]][[انصاری]] در [[مقام]] [[اعتراض]] عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! این [[غلام]] من بود که دیروز آزادش کردم، تو او را با من یکسان قرار میدهی؟! [[امام]]{{ع}} در جواب آن [[مرد ]][[انصاری]] فرمود: من در [[کتاب خدا]] نظر کردم، و هیچ برتریای برای [[فرزندان]] [[اسماعیل]] بر [[فرزندان]] [[اسحاق]] ندیدم. {{متن حدیث|إِنَّ آدَمَ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۶۹، ح ۲۶.</ref>؛ همانا از [[آدم]] [[غلام]] و کنیزی متولد نشد، همه [[مردم]] آزادند. بنابراین اگر در برههای از زمان و تحت شرایط خاص، طوق [[بندگی]] بر گردن بعضی از افراد [[انسان]] بیفتد، سرانجام باید [[آزاد]] شوند و به اصل خود بازگردند. | |||
*متأسفانه این نحوه از [[رفتار]] [[امام]]{{ع}} در نظر مردمی که یک ربع قرن با روش "[[تبعیض]]" خو گرفته بودند، خوش نیامد، لذا با آن [[حضرت]] به [[مخالفت]] برخاستند و تا سرحد [[جنگ]] پیش رفتند. [[علامه مجلسی]] در بحار، از [[کتاب ]]"دعوات راوندی" و او هم از "[[علی]] بن جعد" [[نقل]] میکند و میگوید: مهمترین چیزی که سبب شد تا [[عرب]] از [[حمایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}[[ دست]] بردارند، [[امور مالی]] بود؛ چرا که آن [[حضرت]] هرگز شریفی را بر غیر [[شریف]] و [[عرب]] را بر [[عجم]] ترجیح نمیداد و برای سران و امرای [[قبایل]] حساب ویژه - آن چنان که [[سیره]] [[سلاطین]] بود- باز نکرد و هیچ کسی را به وسیله [[مال]] به سوی خودش جذب نمیساخت، درحالیکه [[معاویه]] کاملاً به عکس ایشان عمل میکرد<ref>بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص27، 28</ref>. | *متأسفانه این نحوه از [[رفتار]] [[امام]]{{ع}} در نظر مردمی که یک ربع قرن با روش "[[تبعیض]]" خو گرفته بودند، خوش نیامد، لذا با آن [[حضرت]] به [[مخالفت]] برخاستند و تا سرحد [[جنگ]] پیش رفتند. [[علامه مجلسی]] در بحار، از [[کتاب ]]"دعوات راوندی" و او هم از "[[علی]] بن جعد" [[نقل]] میکند و میگوید: مهمترین چیزی که سبب شد تا [[عرب]] از [[حمایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}[[ دست]] بردارند، [[امور مالی]] بود؛ چرا که آن [[حضرت]] هرگز شریفی را بر غیر [[شریف]] و [[عرب]] را بر [[عجم]] ترجیح نمیداد و برای سران و امرای [[قبایل]] حساب ویژه - آن چنان که [[سیره]] [[سلاطین]] بود- باز نکرد و هیچ کسی را به وسیله [[مال]] به سوی خودش جذب نمیساخت، درحالیکه [[معاویه]] کاملاً به عکس ایشان عمل میکرد<ref>بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص27، 28</ref>. | ||