پرش به محتوا

جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
# '''[[جاهلیت]] در [[رفتار]]:''' در آیۀ {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
# '''[[جاهلیت]] در [[رفتار]]:''' در آیۀ {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
# [[جاهلیت]] در [[حکم]] و [[تشریع]]: در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>. از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref>.
# [[جاهلیت]] در [[حکم]] و [[تشریع]]: در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>. از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref>.
# '''[[جاهلیت]] در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب:''' در آیۀ {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. بر اساس [[روایات]] در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن الرحیم و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] [[اللّه]] برای [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت]] [[جاهلی]] (حالت [[خشم]] و [[تعصب]] [[خشم]] آلود)  خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>.
# '''[[جاهلیت]] در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب:''' در آیۀ {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>« آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. بر اساس [[روایات]] در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن الرحیم و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] [[اللّه]] برای [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت جاهلی]] (حالت [[خشم]] و [[تعصب]] [[خشم]] آلود)  خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>.
*مشتقات واژۀ [[جاهلیت]] در برخی از [[آیات]] دیگر نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|الْجَاهِلِينَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلُونَ}}<ref>سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|جَهَالَةٍ}}<ref>سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|تَجْهَلُونَ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> و {{متن قرآن|يَجْهَلُونَ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.</ref>
*مشتقات واژۀ [[جاهلیت]] در برخی از [[آیات]] دیگر نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|الْجَاهِلِينَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلُونَ}}<ref>سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|الْجَاهِلِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|جَهَالَةٍ}}<ref>سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|تَجْهَلُونَ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> و {{متن قرآن|يَجْهَلُونَ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.</ref>
*بسامد واژگان برگرفته شده از ماده [[جهل]]، در [[قرآن]] چندان فراوان نیست. از این ماده ۱۰ بار به صورت صفت فاعلی {{متن قرآن| الْجَاهِلِينَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> ۶ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُونَ }}<ref> سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> ۳ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُ }}<ref> سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> یک بار، ۴ بار به صورت مصدر {{متن قرآن|جَهَالَةٍ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و ۵ بار در ساخت فعل جمع {{متن قرآن| تَجْهَلُونَ}}<ref> سوره نمل، آیه ۵۵.</ref> ۴ بار و {{متن قرآن| يَجْهَلُونَ}}<ref> سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref> یک بار در [[قرآن]] استفاده شده است. این در حالی است که واژه [[علم]] و مشتقات بسیار متنوع آن در [[قرآن]] بیش از ۷۰۰ بار کاربرد یافته که بیانگر رواج گسترده آن است.
*بسامد واژگان برگرفته شده از ماده [[جهل]]، در [[قرآن]] چندان فراوان نیست. از این ماده ۱۰ بار به صورت صفت فاعلی {{متن قرآن| الْجَاهِلِينَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> ۶ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُونَ }}<ref> سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> ۳ بار، {{متن قرآن| الْجَاهِلُ }}<ref> سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> یک بار، ۴ بار به صورت مصدر {{متن قرآن|جَهَالَةٍ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و ۵ بار در ساخت فعل جمع {{متن قرآن| تَجْهَلُونَ}}<ref> سوره نمل، آیه ۵۵.</ref> ۴ بار و {{متن قرآن| يَجْهَلُونَ}}<ref> سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref> یک بار در [[قرآن]] استفاده شده است. این در حالی است که واژه [[علم]] و مشتقات بسیار متنوع آن در [[قرآن]] بیش از ۷۰۰ بار کاربرد یافته که بیانگر رواج گسترده آن است.
خط ۲۸: خط ۲۸:
*توجه به این نکته اهمیت دارد که مصدر "[[جهالت]]" چه مفاهیمی را منتقل نمی‌کرده تا واژه [[جاهلیت]] که براساس قواعد ادبی مصدر جعلی است به کار رود. واژه [[جاهلیت]] تنها در [[آیات]] [[مدنی]] به کار رفته است؛ نخستین بار در [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه۱۵۴.</ref> و در شرح رخدادهای [[نبرد]] [[احد]] از این واژه استفاده شده است. این [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] [[سخن]] می‌‌گوید که در [[اندیشه]] خود هستند و [[گمان]] دارند در رویارویی با [[قریش]] کشته خواهند شد. آنان خواهان شرکت نکردن در این [[نبرد]] بودند؛ ولی از آن [[بیم]] داشتند که تصمیمشان با واکنشی ناخوشایند از سوی [[خدا]] همراه شود، از همین رو از [[پیامبر]] پرسیدند: آیا می‌‌توانیم خواسته ای داشته باشیم؟ [[خداوند]] در پاسخ به آنان فرمود که این اللّه است که درخواست (امر) می‌‌کند؛ به عبارت دیگر در این [[آیه]] [[خداوند]] خود را متولی [[مؤمنان]] دانسته، از آنان می‌‌خواهد به خواسته‌های او تن دهند و [[نگرانی]] به [[دل]] راه ندهند. در این بخش از [[آیه]]، نگرش این افراد به [[خداوند]] نادرست و نگرشی [[جاهلی]] به شمار آمده است. بنا به گزارش کلبی، [[عرب پیش از اسلام]]، اللّه را آفریننده می‌‌دانست و در [[زندگی]] آنان نقش دیگری نداشت<ref>الاصنام، ص ۳۳.</ref>.
*توجه به این نکته اهمیت دارد که مصدر "[[جهالت]]" چه مفاهیمی را منتقل نمی‌کرده تا واژه [[جاهلیت]] که براساس قواعد ادبی مصدر جعلی است به کار رود. واژه [[جاهلیت]] تنها در [[آیات]] [[مدنی]] به کار رفته است؛ نخستین بار در [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه۱۵۴.</ref> و در شرح رخدادهای [[نبرد]] [[احد]] از این واژه استفاده شده است. این [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] [[سخن]] می‌‌گوید که در [[اندیشه]] خود هستند و [[گمان]] دارند در رویارویی با [[قریش]] کشته خواهند شد. آنان خواهان شرکت نکردن در این [[نبرد]] بودند؛ ولی از آن [[بیم]] داشتند که تصمیمشان با واکنشی ناخوشایند از سوی [[خدا]] همراه شود، از همین رو از [[پیامبر]] پرسیدند: آیا می‌‌توانیم خواسته ای داشته باشیم؟ [[خداوند]] در پاسخ به آنان فرمود که این اللّه است که درخواست (امر) می‌‌کند؛ به عبارت دیگر در این [[آیه]] [[خداوند]] خود را متولی [[مؤمنان]] دانسته، از آنان می‌‌خواهد به خواسته‌های او تن دهند و [[نگرانی]] به [[دل]] راه ندهند. در این بخش از [[آیه]]، نگرش این افراد به [[خداوند]] نادرست و نگرشی [[جاهلی]] به شمار آمده است. بنا به گزارش کلبی، [[عرب پیش از اسلام]]، اللّه را آفریننده می‌‌دانست و در [[زندگی]] آنان نقش دیگری نداشت<ref>الاصنام، ص ۳۳.</ref>.
*در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. نیز از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
*در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. نیز از [[زنان پیامبر]] خواسته شده تا در خانه‌های خود بمانند و زیبایی‌های خود را برای [[خودنمایی]] به دیگران نشان ندهند. [[خداوند]] در این [[آیه]] [[خودنمایی]] [[زنان]] را به [[جاهلیت]] نسبت می‌‌دهد و آن را نامطلوب می‌‌شمارد.
*در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه۲۶.</ref> که از رخدادهای [[صلح حدیبیه]] و [[فتح مکه]] در سال هشتم سخن می‌‌گوید، سومین کاربرد [[جاهلیت]] صورت گرفته است. بر اساس [[روایات]] [[شأن]] نزولی، در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود عار و ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن [[الرحیم]] و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] اللّه برای [[محمد]] از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت]] [[جاهلی]] خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ - ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>؛ ولی بر اساس گزارشی دیگر، [[قریش]] که [[پیامبر]] را [[قاتل]] [[پدران]] و [[برادران]] خود می‌‌دانست، حضور [[پیامبر]] را در [[مکه]] برای مراسم [[حج]] عار می‌‌شمرد، ازاین رو [[قرآن]] ممانعت [[قریش]] از انجام مراسم [[حج]] را [[حمیت]] [[جاهلی]] و نادرست می‌‌داند<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۱۰.</ref>.
*در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه۲۶.</ref> که از رخدادهای [[صلح حدیبیه]] و [[فتح مکه]] در سال هشتم سخن می‌‌گوید، سومین کاربرد [[جاهلیت]] صورت گرفته است. بر اساس [[روایات]] [[شأن]] نزولی، در ماجرای [[صلح حدیبیه]] [[قریشیان]] براساس [[تعصب قومی]] خود، انجام برخی امور را بر خود عار و ننگ می‌‌دانستند و از این رو با حرارت بر مواضع خود از جمله حذف الرحمن [[الرحیم]] و نیز حذف [[وصف]] [[رسول]] اللّه برای [[محمد]] از [[پیمان]] [[نامه]] [[حدیبیه]] پافشاری می‌‌کردند که این [[رفتار]] در [[سوره فتح]]، [[حمیت جاهلی]] خوانده شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۴ - ۱۳۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۳۴.</ref>؛ ولی بر اساس گزارشی دیگر، [[قریش]] که [[پیامبر]] را [[قاتل]] [[پدران]] و [[برادران]] خود می‌‌دانست، حضور [[پیامبر]] را در [[مکه]] برای مراسم [[حج]] عار می‌‌شمرد، ازاین رو [[قرآن]] ممانعت [[قریش]] از انجام مراسم [[حج]] را [[حمیت جاهلی]] و نادرست می‌‌داند<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۱۰.</ref>.
*آخرین کاربرد واژه [[جاهلیت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه۵۰.</ref> است. در این [[سوره]] از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است. [[مفسران]] در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گزارش‌هایی متفاوت آورده‌اند؛ بر اساس گزارشی [[قبیله]] [[یهودی]] [[بنی نضیر]] به [[دلیل]] [[برتری]] خود بر [[بنی قریظه]] که هر دو در [[یثرب]] [[زندگی]] می‌‌کردند، قراردادی را بر آنان تحمیل و دیه اعضای خود را بیش از دیه اعضای [[بنی قریظه]] تعریف کرده بودند. پس از [[مهاجرت]] [[پیامبر]]، در اختلافی میان این دو [[قبیله]] به [[داوری]] نزد [[پیامبر]] آمدند و [[بنی نضیر]] [[انتظار]] داشت جانب او در [[داوری]] رعایت شود و [[پیمان]] سابق [[تأیید]] گردد؛ ولی [[قرآن]] آن را نادرست دانست و [[پیامبر]] به [[برابری]] دیه آن دو [[قبیله]] [[حکم]] کرد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۲۱۲؛ اسباب النزول، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref>. در گزارش دیگری آمده است که [[یهودیان]] [[داوری]] [[پیامبر]] را درباره دو زناکار [[یهودی]] نپذیرفتند که این [[آیه]] نازل شد<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
*آخرین کاربرد واژه [[جاهلیت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه۵۰.</ref> است. در این [[سوره]] از [[پیامبر]] خواسته شده در صورتی که [[اهل کتاب]] برای [[داوری]] نزد او آمدند بر اساس [[وحی]] میان آنان [[قضاوت]] کند و خواست طرفین را در نظر نگیرد؛ آن گاه [[تمایل]] متشاکیان به [[داوری]] جانبدارانه، [[داوری]] [[جاهلی]] دانسته شده و در برابر [[داوری الهی]] قرار گرفته است. [[مفسران]] در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گزارش‌هایی متفاوت آورده‌اند؛ بر اساس گزارشی [[قبیله]] [[یهودی]] [[بنی نضیر]] به [[دلیل]] [[برتری]] خود بر [[بنی قریظه]] که هر دو در [[یثرب]] [[زندگی]] می‌‌کردند، قراردادی را بر آنان تحمیل و دیه اعضای خود را بیش از دیه اعضای [[بنی قریظه]] تعریف کرده بودند. پس از [[مهاجرت]] [[پیامبر]]، در اختلافی میان این دو [[قبیله]] به [[داوری]] نزد [[پیامبر]] آمدند و [[بنی نضیر]] [[انتظار]] داشت جانب او در [[داوری]] رعایت شود و [[پیمان]] سابق [[تأیید]] گردد؛ ولی [[قرآن]] آن را نادرست دانست و [[پیامبر]] به [[برابری]] دیه آن دو [[قبیله]] [[حکم]] کرد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۲۱۲؛ اسباب النزول، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref>. در گزارش دیگری آمده است که [[یهودیان]] [[داوری]] [[پیامبر]] را درباره دو زناکار [[یهودی]] نپذیرفتند که این [[آیه]] نازل شد<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۲۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش