←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام حسن]]<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۹۵ (باب العین)، ش۶.</ref> و [[امام حسین]]{{عم}} دانسته است<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۱۰۲، (باب العین)، ش۲؛ اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج۱، ص۳۳۱، ش۱۸۱.</ref>. همچنین [[علامه حلی]]<ref>خلاصة الأقوال، علامه حلی، ص۳۷۷، باب عمرو، ش۲.</ref>، [[ابن داوود حلی]]<ref>رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، ص۲۶۴، ش۳۷۴.</ref> و صاحب معالم نیز " | *[[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام حسن]]<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۹۵ (باب العین)، ش۶.</ref> و [[امام حسین]]{{عم}} دانسته است<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۱۰۲، (باب العین)، ش۲؛ اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج۱، ص۳۳۱، ش۱۸۱.</ref>. همچنین [[علامه حلی]]<ref>خلاصة الأقوال، علامه حلی، ص۳۷۷، باب عمرو، ش۲.</ref>، [[ابن داوود حلی]]<ref>رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، ص۲۶۴، ش۳۷۴.</ref> و صاحب معالم نیز "عمرو بن قیس المشرقی" را جزو [[اصحاب امام حسین]]{{ع}} دانستهاند. | ||
*از میان علمای معاصر نیز صاحب کتاب "[[نقد الرجال (کتاب)|نقد الرجال]]"<ref>نقد الرجال، تفرشی، ج۳، ص۳۴۲، ش۳۸۴۴، ح۸۳.</ref> و "[[معجم الرجال (کتاب)|معجم الرجال]]"<ref>معجم رجال الحدیث، خوئی، ج۱۴، ص۱۳۵، ش۸۹۸۸.</ref> به [[نقل]] از [[شیخ طوسی]]، "عمرو بن قیس المشرقی" را جزء [[اصحاب امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} برشمردهاند. | *از میان علمای معاصر نیز صاحب کتاب "[[نقد الرجال (کتاب)|نقد الرجال]]"<ref>نقد الرجال، تفرشی، ج۳، ص۳۴۲، ش۳۸۴۴، ح۸۳.</ref> و "[[معجم الرجال (کتاب)|معجم الرجال]]"<ref>معجم رجال الحدیث، خوئی، ج۱۴، ص۱۳۵، ش۸۹۸۸.</ref> به [[نقل]] از [[شیخ طوسی]]، "عمرو بن قیس المشرقی" را جزء [[اصحاب امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} برشمردهاند. | ||
* | *عمرو بن قیس المشرقی، از جا ماندگان از [[کربلا]] است؛ وی در [[کربلا]] به [[حضور امام]] [[حسین]]{{ع}} رسید؛ ولی با آوردن بهانه از [[یاری امام]]{{ع}} سرباز زد. | ||
*از [[علمای شیعه]]، [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (کتاب)|ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]" به [[نقل]] از | *از [[علمای شیعه]]، [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (کتاب)|ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]" به [[نقل]] از عمرو بن قیس المشرقی حکایت [[ملاقات]] وی با [[امام حسین]]{{ع}} را از زبان خود او چنین بیان میکند: "در [[منزل]] بنی مقاتل همراه با پسرع مویم به حضور [[حسین بن علی]]{{ع}} رسیدیم و بر او [[سلام]] کردیم؛پس پسر عمویم به وی گفت: "ای [[ابا عبدالله]]! آنچه میبینیم، رنگ است، یا محاسنتان چنین است؟" | ||
*فرمود: "رنگ است؛ [[پیری]]، در [[بنیهاشم]]، زودرس است". آنگاه خطاب به ما فرمود: برای [[یاری]] من آمدهاید؟<ref>{{متن حدیث|جِئْتُمَا لِنُصْرَتِي}}</ref>؛ | *فرمود: "رنگ است؛ [[پیری]]، در [[بنیهاشم]]، زودرس است". آنگاه خطاب به ما فرمود: برای [[یاری]] من آمدهاید؟<ref>{{متن حدیث|جِئْتُمَا لِنُصْرَتِي}}</ref>؛ | ||
*گفتم: من مردی [[کهنسال]]، بدهکار و عیالوارم و امانتهای [[مردم]] در دستم هست و نمیدانم چه میشود و [[دوست]] ندارم که [[امانتها]] از دست برود. | *گفتم: من مردی [[کهنسال]]، بدهکار و عیالوارم و امانتهای [[مردم]] در دستم هست و نمیدانم چه میشود و [[دوست]] ندارم که [[امانتها]] از دست برود. | ||
*پس پسر عمویم نیز همین سخن را گفت؛ پس [[امام]]{{ع}} فرمود: "پس بروید تا فریاد ما را نشنوید و سیاهی کاروان ما را نبینید؛ چرا که هرکس فریاد ما را بشنود و سیاهی کاروان ما را ببیند و به ما پاسخ ندهد و به ما [[یاری]] نرساند، بر [[خداوند]] [[واجب]] است که او را با صورت، در [[آتش]] افکند"<ref>{{متن حدیث|فَانْطَلِقَا فَلَا تَسْمَعَا لِي وَاعِيَةً وَ لَا تَرَيَا لِي سَوَاداً فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِيَتَنَا أَوْ رَأَى سَوَادَنَا فَلَمْ يُجِبْنَا وَ لَمْ يُغِثْنَا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُكِبَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي النَّارِ}}؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۵۹: عقاب من سمع واعیة أهل البیت{{عم}} و رأی سوادهم فلم یجبهم.</ref>. | *پس پسر عمویم نیز همین سخن را گفت؛ پس [[امام]]{{ع}} فرمود: "پس بروید تا فریاد ما را نشنوید و سیاهی کاروان ما را نبینید؛ چرا که هرکس فریاد ما را بشنود و سیاهی کاروان ما را ببیند و به ما پاسخ ندهد و به ما [[یاری]] نرساند، بر [[خداوند]] [[واجب]] است که او را با صورت، در [[آتش]] افکند"<ref>{{متن حدیث|فَانْطَلِقَا فَلَا تَسْمَعَا لِي وَاعِيَةً وَ لَا تَرَيَا لِي سَوَاداً فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِيَتَنَا أَوْ رَأَى سَوَادَنَا فَلَمْ يُجِبْنَا وَ لَمْ يُغِثْنَا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُكِبَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي النَّارِ}}؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۵۹: عقاب من سمع واعیة أهل البیت{{عم}} و رأی سوادهم فلم یجبهم.</ref>. | ||
*[[شیخ طوسی]]<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۱، ش۱۸۱.</ref> و [[کشی]]<ref>رجال نجاشی، نجاشی، ص۱۱۴، ش۱۸۱.</ref> نیز حکایت [[ملاقات]] | *[[شیخ طوسی]]<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۱، ش۱۸۱.</ref> و [[کشی]]<ref>رجال نجاشی، نجاشی، ص۱۱۴، ش۱۸۱.</ref> نیز حکایت [[ملاقات]] عمرو بن قیس المشرقی با [[امام حسین]]{{ع}} را در [[منزل]] بنی مقاتل همانند [[نقل]] [[شیخ صدوق]] [[نقل]] کردهاند. همچنین [[علامه مجلسی]] به [[نقل]] از کتاب "[[ثواب الاعمال (کتاب)|ثواب الاعمال]]"، این حکایت را [[نقل]] کرده است<ref>بحارالأنوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۷، ص۲۰۴، ش۶ و ۴۵: ۸۴، ش۱۲.</ref>. | ||
*[[أبو مخنف]] در کتاب "[[مقتل الحسین (کتاب)|مقتل الحسین]]{{ع}}"، حکایت جدایی از [[امام حسین]]{{ع}} را درباره "[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]]" دانسته است و در میان علمای [[اهل سنت]]، [[محمد بن جریر طبری]]<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۴، ص۳۳۹.</ref> و [[ابن الأثیر]]<ref>الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج۴، ص۷۳.</ref> نیز به [[نقل]] از [[ابومخنف]] این قصه را درباره "[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]]" دانستهاند که خلاصه آن به [[نقل]] از [[کتاب]] [[أبُو مخنف]] چنین است: | *[[أبو مخنف]] در کتاب "[[مقتل الحسین (کتاب)|مقتل الحسین]]{{ع}}"، حکایت جدایی از [[امام حسین]]{{ع}} را درباره "[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]]" دانسته است و در میان علمای [[اهل سنت]]، [[محمد بن جریر طبری]]<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۴، ص۳۳۹.</ref> و [[ابن الأثیر]]<ref>الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج۴، ص۷۳.</ref> نیز به [[نقل]] از [[ابومخنف]] این قصه را درباره "[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]]" دانستهاند که خلاصه آن به [[نقل]] از [[کتاب]] [[أبُو مخنف]] چنین است: | ||
*[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]] میگوید: "وقتی دیدم همه [[یاران]] [[حسین بن علی]]{{ع}} به جز "[[سوید بن عمرو بن أبی المطاع الخثعمی]]" و "[[بشیر بن عمرو الحضرمی]]" به [[شهادت]] رسیدند، به [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} رفته، و گغتم: یابن [[رسول الله]]! میدانی که در میان من و شما شرطی بود و آن اینکه تا آنجا از شما [[دفاع]] خواهم کرد که [[دفاع]] من به حال شما مفید و مؤثر باشد و در غیر این صورت، در جدایی از شما [[آزاد]] باشم؛ | *[[ضحاک بن عبدالله المشرقی]] میگوید: "وقتی دیدم همه [[یاران]] [[حسین بن علی]]{{ع}} به جز "[[سوید بن عمرو بن أبی المطاع الخثعمی]]" و "[[بشیر بن عمرو الحضرمی]]" به [[شهادت]] رسیدند، به [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} رفته، و گغتم: یابن [[رسول الله]]! میدانی که در میان من و شما شرطی بود و آن اینکه تا آنجا از شما [[دفاع]] خواهم کرد که [[دفاع]] من به حال شما مفید و مؤثر باشد و در غیر این صورت، در جدایی از شما [[آزاد]] باشم؛ |