|
|
خط ۱۸۳: |
خط ۱۸۳: |
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| * [[جاهلیت]]، عنوان دورهای از [[تاریخ]] [[عرب]] است که دارای بار معنایی منفی است و از [[تاریکی]]، [[شرارت]]، حقد، [[کینه]] و [[نادانی]] حکایت میکند و [[اسلام]] در پیآن دوران ظهورکرد و بخش مهمی از [[رسالت]] پیامبرخدا{{صل}} در طی۲۳ سال [[بعثت]]، در [[مبارزه]] و رویارویی با اندیشههای [[جاهلی]] آن عصر بوده و بیشترین چالشها را با پرورش یافتگان و حامیان [[فرهنگ]] منحط [[عصر جاهلیت]] داشته است و نیز بسیاری از [[آیات قرآن]]؛ چه به صراحت و چه با اشاره، ناظر به نگاه و [[تفکّر]] آن دوران بوده که [[اندیشه]] [[جاهلی]] و [[رفتار]] و [[کردار]] [[ناپسند]] آنان را به نقد کشیده و محکوم کرده است. پس اگر با این نگاه به [[عصر جاهلیت]] بنگریم، [[ضرورت]] بحث درباره آن، روشن میگردد<ref>ر.ک: گودرزی، علی، جاهلیت در قرآن و تاریخ، ص ۵۰.</ref>. | | * [[جاهلیت]]، عنوان دورهای از [[تاریخ]] [[عرب]] است که دارای بار معنایی منفی است و از [[تاریکی]]، [[شرارت]]، حقد، [[کینه]] و [[نادانی]] حکایت میکند و [[اسلام]] در پیآن دوران ظهورکرد و بخش مهمی از [[رسالت]] پیامبرخدا{{صل}} در طی۲۳ سال [[بعثت]]، در [[مبارزه]] و رویارویی با اندیشههای [[جاهلی]] آن عصر بوده و بیشترین چالشها را با پرورش یافتگان و حامیان [[فرهنگ]] منحط [[عصر جاهلیت]] داشته است و نیز بسیاری از [[آیات قرآن]]؛ چه به صراحت و چه با اشاره، ناظر به نگاه و [[تفکّر]] آن دوران بوده که [[اندیشه]] [[جاهلی]] و [[رفتار]] و [[کردار]] [[ناپسند]] آنان را به نقد کشیده و محکوم کرده است. پس اگر با این نگاه به [[عصر جاهلیت]] بنگریم، [[ضرورت]] بحث درباره آن، روشن میگردد<ref>ر.ک: گودرزی، علی، جاهلیت در قرآن و تاریخ، ص ۵۰.</ref>. |
| ==[[اعراب]] [[عصر جاهلیت]]==
| |
| * [[اعراب]] [[عصر جاهلی]] را -که [[پیامبر خدا]] بر آنان [[مبعوث]] شد- به دو گروه تقسیم کردهاند: معطلة العرب و محصلة العرب.
| |
| #معطله، که اینان از نظر اعتقادی، به چندین گروه تقسیم شدهاند):
| |
| ## [[اعرابی]] که منکر [[خالق]] و [[معاد]] بودند و [[باور]] داشتند [[طبیعت]] زنده میکند و دهر میمیراند و تنها به [[حیات دنیوی]] [[معتقد]] بودند<ref>شهرستانی، الملل و النهل، ج۲، ص۲۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۱۸.</ref>. چنانکه [[قرآن]] از آنان حکایت میکند: {{متن قرآن|وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ}}<ref>«و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دستهای) میمیریم و (دستهای) زنده میشویم و جز روزگار ما را نابود نمیکند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمیگرایند» سوره جاثیه، آیه ۲۴.</ref>.
| |
| ## [[باور]] به [[خالق]] و [[پروردگار]] داشتند لیکن منکر [[معاد]] بودند؛ چنانکه [[قرآن]] از آن [[عقیده]] خبر داده است که میگفتند: {{متن قرآن|وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ}}<ref>«و برای ما مثالی آورد و آفرینش خود را به فراموشی سپرد؛ گفت: چه کسی استخوانهایی را که پوسیده است زنده میگرداند؟» سوره یس، آیه ۷۸.</ref>.
| |
| ## [[اعتقاد]] به [[خالق]] و نوعی [[معاد]] داشتند ولی منکر [[پیامبران]] بودند و [[بت]] میپرستیدند و میپنداشتند آنها در [[قیامت]] شفاعتشان میکنند و برای آنها [[حج]] میکردند و [[قربانی]] میکشتند و با [[نذر]] به آنها [[تقرب]] میجستند و برای آنها [[احرام]] میبستند و [[احرام]] میگشودند و بیشتر [[عرب]] چنین بودند. همانطور که [[خداوند]] از [[عقیده]] آنان چنین گزارش داده است: {{متن قرآن|وَ قَالُواْ مَا لِ هَاذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَ يَمْشىِ فىِ الْأَسْوَاقِ}}<ref>«و گفتند: چگونه پيغمبرى است اين، كه خوراك مى خورد و در بازارها راه مى رود؟!»، سوره فرقان، آیه۷.</ref>. و این دسته از [[اعراب]] که بسیاری از [[مردم]] [[جزیره العرب]] را تشکیل میدادند و [[بت]] میپرستیدند، در [[اعتقاد]] به [[بت]] نیز با یکدیگر [[اختلاف]] نظر داشتند و به دستههای گوناگون تقسیم می شدند:
| |
| ###گروهی [[بتها]] را [[شریک]] [[خداوند]] میشمردند و در «تلبیه» چنین میگفتند: {{عربی|لَبَّیکَ اللَّهُمَّ لبَّیْکَ، لبَّیْکَ لاَ شَریکَ لَکَ إلاَّ شرِیکاً هوَ لَک تمْلِکهُ وَ مَا مَلَک}}<ref>هشام بن محمد کلبی، کتاب الاصنام، چاپ تهران، تابان، ۱۳۴۸، ص۴؛ ابن ابی الحدید، همان مدرک، ص۱۱۹.</ref>.
| |
| ###برخی [[بتها]] را وسیله [[تقرّب]] به [[خدا]] میدانستند و آنها را [[شریک]] [[حق]] نمی شمردند و لفظ [[شریک]] بر آنها اطلاق نمیکردند: {{متن قرآن|ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفا»<ref>«ما اينان را جز براى آنكه ما را به خداوند، نيك نزديك گردانند نمى پرستيم»، سوره زمر، آیه۳۴.</ref>.
| |
| #محصله: محصله گروهی از [[عرب]] بودند که به سه [[علم]] [[آگاهی]] داشتند: [[علم]] انساب، تاریخها و [[علم]] [[ادیان]]؛ [[علم]] [[تعبیر خواب]] و [[علم]] قیافهشناسی. این گروه به خدای یگانه و [[معاد]] [[ایمان]] داشتند و [[انتظار]] [[نبوت]] را میکشیدند و [[خداپرست]] بودند و از [[زشتیها]] [[پرهیز]] میکردند<ref>ملل و نحل، همان مدرک، صص ۲۴۱ ـ ۲۳۹.</ref>؛ از جمله آنان [[عبدالله]] [[پدر]] [[پیامبر]]، عبدالمطّلب جد [[پیامبر]] و [[ابوطالب]] عموی آن [[حضرت]] بودند<ref>ر.ک: گودرزی، علی، جاهلیت در قرآن و تاریخ، ص ۶۲ ـ ۶۴.</ref>.
| |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| # [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']] | | # [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']] |