نشاط در روانشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اهمیت و جایگاه شادی و نشاط در آموزههای دینی
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
===اهمیت و [[جایگاه]] [[شادی]] و [[نشاط]] در [[آموزههای دینی]]=== | ===اهمیت و [[جایگاه]] [[شادی]] و [[نشاط]] در [[آموزههای دینی]]=== | ||
*[[نشاط]] و [[شادی]]، لازمه [[زندگی]]، محرک [[انسان]] در دستیابی به هدفهای [[دینی]] و غیر [[دینی]] و عاملی برای ارتقای مادی و [[معنوی]] او به شمار میرود. [[دین اسلام]] که به همه [[شئون]] حیاتی [[انسان]] نگرش ژرف داشته و متناسب با نیازهای واقعی و تعالی هرچه بیشتر او برنامههایی کاملی ارائه کرده است، [[شادی]] و [[نشاط]] و عوامل [[نشاطانگیز]] را که لازمه یک [[زندگی]] موفق است، به [[انسان]] معرفی و توصیه میکند. در دستورهای آسمانی [[اسلام]]، نکتههای [[ارزشمندی]] در خصوص ایجاد [[شادی]] و [[نشاط]] آمده است. این [[شادیها]] گاهی برای خود [[آدمی]] است و زمانی برای دیگران. آن همه سفارش که برای تبسّم به دیگران ذکر شده و سفارشهایی که برای پوشیدن لباسهای شاد و روشن، بوی خوش، [[نظافت]] و [[نظم]] و [[پاکیزگی]]، [[مسافرت]] و [[تفریح]]، حضور در [[طبیعت]] و نگریستن به سبزه و آب، [[مهربانی]] و [[محبت]]، زدودن [[کینه]] و [[حسد]]، [[شوخی]] و [[مزاح]] و خلاصه ایجاد سرُور در [[قلب]] [[مردم]] شده است، همه برای ایجاد فضای [[شادی]] و راندن [[غم]] و [[اندوه]] و در نتیجه [[تجدید]] قوا برای ادامه حرکت تکاملی [[انسان]] است<ref>شرع و شادی، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | *[[نشاط]] و [[شادی]]، لازمه [[زندگی]]، محرک [[انسان]] در دستیابی به هدفهای [[دینی]] و غیر [[دینی]] و عاملی برای ارتقای مادی و [[معنوی]] او به شمار میرود. [[دین اسلام]] که به همه [[شئون]] حیاتی [[انسان]] نگرش ژرف داشته و متناسب با نیازهای واقعی و تعالی هرچه بیشتر او برنامههایی کاملی ارائه کرده است، [[شادی]] و [[نشاط]] و عوامل [[نشاطانگیز]] را که لازمه یک [[زندگی]] موفق است، به [[انسان]] معرفی و توصیه میکند. در دستورهای آسمانی [[اسلام]]، نکتههای [[ارزشمندی]] در خصوص ایجاد [[شادی]] و [[نشاط]] آمده است. این [[شادیها]] گاهی برای خود [[آدمی]] است و زمانی برای دیگران. آن همه سفارش که برای تبسّم به دیگران ذکر شده و سفارشهایی که برای پوشیدن لباسهای شاد و روشن، بوی خوش، [[نظافت]] و [[نظم]] و [[پاکیزگی]]، [[مسافرت]] و [[تفریح]]، حضور در [[طبیعت]] و نگریستن به سبزه و آب، [[مهربانی]] و [[محبت]]، زدودن [[کینه]] و [[حسد]]، [[شوخی]] و [[مزاح]] و خلاصه ایجاد سرُور در [[قلب]] [[مردم]] شده است، همه برای ایجاد فضای [[شادی]] و راندن [[غم]] و [[اندوه]] و در نتیجه [[تجدید]] قوا برای ادامه حرکت تکاملی [[انسان]] است<ref>شرع و شادی، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
*برآیند برداشتهای [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] از [[شادی]]، آن است که واژههای [[سرور]]، [[شادی]]، [[نشاط]]، [[فرح]] و [[شادمانی]]، دستهای از [[عواطف]] [[ارزشمندی]] هستند که [[خداوند]] به منظور [[حفظ]] بقای [[انسان]] در وجود او نهاده است. "[[شادی]]"، [[رفتاری]] است که باعث انبساط خاطر [[فرد]] میشود و از نیازی حیاتی که [[سلامتی]] [[عاطفی]] او را به دنبال دارد، حکایت میکند. در [[اسلام]]، [[شادی]] حالت ابتهاج و نشاطی است که تحت تأثیر عوامل مختلف بر [[انسان]] عارض میشود که در آن حالت، [[روح انسان]] به [[درجه]] [[رضایت]] و [[گشایش]] میرسد. از نظر [[اسلام]]، [[شادی]]، [[آدمی]] را از [[تنبلی]] رهانیده و سرزنده و سرحال میسازد<ref>کاشفی، محمدرضا، پرسشها و پاسخها (دفتر اول، خداشناسی و فرجامشناسی)، ص۷۵ - ۷۸.</ref>. [[اندیشمند]] معاصر، [[شهید مرتضی مطهری]]، با رویکردی روانشناسانه و [[اسلامی]] میگوید: [[سرور]]، حالت خوش و لذتبخشی است که از [[علم]] و اطلاع بر اینکه یکی از [[هدفها]] و [[آرزوها]] انجام یافته یا خواهد یافت، به [[انسان]] [[دست]] میدهد و [[غم]] و [[اندوه]]، حالت [[ناگواری]] و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از [[هدفها]] و [[آرزوها]] به [[انسان]] [[دست]] میدهد<ref>مطهری، مرتضی، مقالات فلسفی، ج۲، ص۶۶.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | |||
===تفاوت شادی با نشاط=== | ===تفاوت شادی با نشاط=== | ||
*[[شادی]] و [[نشاط]] [[ارتباط]] تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونهای که [[شادی]] را میتوان یکی از عوامل [[نشاط]] دانست. [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ وَ يُثِيرُ النَّشَاطَ}}؛ [[شادی]] باعث انبساط خاطر و سبب [[نشاط]] [[انسان]] میشود<ref>غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۰۷، ح۲۰۴۵.</ref>. در بیشتر اوقات، این دو واژه را به یک مفهوم در نظر میگیرند، ولی میان این دو حالت [[روانی]] [[انسان]]، تفاوت وجود دارد. [[شادی]] که معادل [[عربی]] آن، فَرَح و [[سُرور]] است، به معنای خوشحالی و [[خشنودی]] است که نمود آن بیشتر در [[خنده]] و تبسّم است، ولی [[نشاط]] و [[شادابی]] به معنای سرحال بودن و سرزندگی و میل و رغبت به کار داشتن است که در فعالیت و تکاپو آشکار میشود. ازاینرو، میتوان گفت گاهی [[نشاط]] و [[شادی]]، هر دو با هم جمعند و آن زمانی است که [[فرد]] هم شاد است و هم سرحال و بانشاط و زمانی از هم جدایند؛ یعنی گاهی فردی بانشاط و سرحال است، ولی شاد نیست. به عبارتی، او کارهای خود را با میل و رغبت انجام میدهد، ولی خندان نیست، مانند [[پیامبران]] که از گمراهیِ دیگران ناراحتند و با این حال، با [[نشاط]] به [[ارشاد]] آنان میپردازند و چون به [[وظیفه]] خویش عمل کردهاند، [[لذت]] میبرند. در مقابل، گاهی فردی شاد و خندان است، ولی [[نشاط]] لازم برای انجام امور خود را ندارد، مانند [[فرد]] افسردهای که بر اثر عوامل خارجی برای چند لحظه خندان است. [[دلیل]] ما بر این تفاوت، روایتهای زیر است که با [[تکیه]] بر آنها میتوان بهروشنی به گونهگونی این دو واژه رسید: [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} میفرماید: "یکی از [[لشکریان]] [[عقل]]، [[نشاط]]، ضد آن - یکی از [[لشکریان]] [[جهل]] - کسالت است و [[شادی]] ضد آن [[اندوه]] است"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | *[[شادی]] و [[نشاط]] [[ارتباط]] تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونهای که [[شادی]] را میتوان یکی از عوامل [[نشاط]] دانست. [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ وَ يُثِيرُ النَّشَاطَ}}؛ [[شادی]] باعث انبساط خاطر و سبب [[نشاط]] [[انسان]] میشود<ref>غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۰۷، ح۲۰۴۵.</ref>. در بیشتر اوقات، این دو واژه را به یک مفهوم در نظر میگیرند، ولی میان این دو حالت [[روانی]] [[انسان]]، تفاوت وجود دارد. [[شادی]] که معادل [[عربی]] آن، فَرَح و [[سُرور]] است، به معنای خوشحالی و [[خشنودی]] است که نمود آن بیشتر در [[خنده]] و تبسّم است، ولی [[نشاط]] و [[شادابی]] به معنای سرحال بودن و سرزندگی و میل و رغبت به کار داشتن است که در فعالیت و تکاپو آشکار میشود. ازاینرو، میتوان گفت گاهی [[نشاط]] و [[شادی]]، هر دو با هم جمعند و آن زمانی است که [[فرد]] هم شاد است و هم سرحال و بانشاط و زمانی از هم جدایند؛ یعنی گاهی فردی بانشاط و سرحال است، ولی شاد نیست. به عبارتی، او کارهای خود را با میل و رغبت انجام میدهد، ولی خندان نیست، مانند [[پیامبران]] که از گمراهیِ دیگران ناراحتند و با این حال، با [[نشاط]] به [[ارشاد]] آنان میپردازند و چون به [[وظیفه]] خویش عمل کردهاند، [[لذت]] میبرند. در مقابل، گاهی فردی شاد و خندان است، ولی [[نشاط]] لازم برای انجام امور خود را ندارد، مانند [[فرد]] افسردهای که بر اثر عوامل خارجی برای چند لحظه خندان است. [[دلیل]] ما بر این تفاوت، روایتهای زیر است که با [[تکیه]] بر آنها میتوان بهروشنی به گونهگونی این دو واژه رسید: [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} میفرماید: "یکی از [[لشکریان]] [[عقل]]، [[نشاط]]، ضد آن - یکی از [[لشکریان]] [[جهل]] - کسالت است و [[شادی]] ضد آن [[اندوه]] است"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. |