سلمان فارسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | {{خرد}} | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
|نام مدخل = | |||
|لغت = | |||
|قرآن = | |||
|نهج البلاغه = دارد | |||
|حدیث = | |||
|روایات = | |||
|معارف دعا و زیارات = | |||
|تاریخ اسلامی = دارد | |||
|تراجم و رجال =دارد | |||
|کلام اسلامی = | |||
|عرفان اسلامی = | |||
|سیره پیامبر خاتم = | |||
|معارف و سیره علوی = | |||
|معارف و سیره حسنی = | |||
|معارف و سیره حسینی = | |||
|معارف و سیره رضوی = | |||
|معارف مهدویت = دارد | |||
|اخلاق اسلامی = | |||
}} | |||
'''سلمان فارسی''' از برجستهترین [[صحابی پیامبر]]{{صل}} و از [[شیعیان خاص حضرت علی]]{{ع}} بود. او بعد از [[آیین زرتشت]]، [[دین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد، ولی بعد از شنیدن آوازۀ [[ظهور پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]] در جست و جوی | {{جعبه اطلاعات صحابه | ||
|اطلاعات صحابه = سلمان فارسی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل = سلمان فارسی | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| زادروز = | |||
| زادگاه = | |||
| محل زندگی = اصفهان • [[شام]] • [[عراق]] •[[مدینه]] | |||
| مهاجر/انصار = | |||
| نسب/قبیله = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ و مکان درگذشت = ۳۶ قمری | |||
| تاریخ و مکان شهادت = | |||
| نحوه درگذشت = | |||
| نحوه شهادت = | |||
| مدفن = | |||
| زمان اسلام آوردن = | |||
| نحوه اسلام آوردن = | |||
| حضور در جنگها = | |||
| هجرت به = | |||
| دلیل شهرت = | |||
| نقشهای برجسته = | |||
| دیگر فعالیتها = استاندار مدائن در زمان خلیفه دوم • پیشنهاد طرح دفاعی کندن خندق در [[جنگ خندق]] برای دفاع از شهر مدینه | |||
| آثار = | |||
}} | |||
'''سلمان فارسی''' از برجستهترین [[صحابی پیامبر]]{{صل}} و از [[شیعیان خاص حضرت علی]]{{ع}} بود. او بعد از [[آیین زرتشت]]، [[دین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد، ولی بعد از شنیدن آوازۀ [[ظهور پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]] در جست و جوی حضرت بود و سرانجام در [[مدینه]] ایشان را [[ملاقات]] کرده و [[مسلمان]] شد و همواره همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود و خدمات ارزندهای انجام داده و [[مقام]] والایی یافت و مفتخر به [[حدیث]] [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است گردید. | |||
==سلمان فارسی== | ==سلمان فارسی== | ||
خط ۱۶: | خط ۵۵: | ||
* [[سلمان]] روزی از طرف [[پدر]] برای [[سرکشی]] به مزرعه فرستاده شده بود که در مسیر راه خود، عبادتگاهی را دید که تعدادی در آن مشغول [[نیایش]] و [[عبادت]] بودند. [[روح]] کنجکاوی و پرسشگری وی باعث شد تا او به دنبال حقیقتِ این [[آیین]] تازه باشد و از [[پیروان]] آن دربارۀ دینشان سؤالاتی پرسید و علاقۀ خود را نیز به آنان ابراز کرد و با [[راهنمایی]] آنان [[آیین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد و بدین [[دلیل]] مورد مؤاخذۀ [[پدر]] و [[خانواده]] قرار گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶ ـ ۵۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سلمان فارسی (مقاله)|سلمان فارسی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۵۶۲ ـ۵۶۳.</ref> او ابتدا از خانوادۀ خود جدا شد و به سوی [[شام]]، مرکز [[مسیحیت]] آن زمان رفت و در کلیسایی، هفت سال به خدمتگزاری مشغول شد و بعد در مراکز مسیحیِ [[موصل]]، نصیبین و عموریه به کسب [[دانش]] پرداخت. استادان بزرگ [[معنویت]] [[مسیحی]]، مدارج [[سیر و سلوک]] را در آن [[آیین]] به خوبی به او آموختند و مراکز [[مسیحی]] در آن دوران، ملازم با [[انتظار ظهور]] [[پیامبر جدید]] بود<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>. | * [[سلمان]] روزی از طرف [[پدر]] برای [[سرکشی]] به مزرعه فرستاده شده بود که در مسیر راه خود، عبادتگاهی را دید که تعدادی در آن مشغول [[نیایش]] و [[عبادت]] بودند. [[روح]] کنجکاوی و پرسشگری وی باعث شد تا او به دنبال حقیقتِ این [[آیین]] تازه باشد و از [[پیروان]] آن دربارۀ دینشان سؤالاتی پرسید و علاقۀ خود را نیز به آنان ابراز کرد و با [[راهنمایی]] آنان [[آیین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد و بدین [[دلیل]] مورد مؤاخذۀ [[پدر]] و [[خانواده]] قرار گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶ ـ ۵۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سلمان فارسی (مقاله)|سلمان فارسی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۵۶۲ ـ۵۶۳.</ref> او ابتدا از خانوادۀ خود جدا شد و به سوی [[شام]]، مرکز [[مسیحیت]] آن زمان رفت و در کلیسایی، هفت سال به خدمتگزاری مشغول شد و بعد در مراکز مسیحیِ [[موصل]]، نصیبین و عموریه به کسب [[دانش]] پرداخت. استادان بزرگ [[معنویت]] [[مسیحی]]، مدارج [[سیر و سلوک]] را در آن [[آیین]] به خوبی به او آموختند و مراکز [[مسیحی]] در آن دوران، ملازم با [[انتظار ظهور]] [[پیامبر جدید]] بود<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>. | ||
==داستان [[اسلام آوردن]] [[سلمان]]== | ==داستان [[اسلام آوردن]] [[سلمان]]== | ||
*به [[دلیل]] آنکه [[سلمان]] وعدۀ [[ظهور پیامبر]]{{صل}} را از راهبانان [[مسیحی]] شنیده بود، مشتاقانه در [[انتظار]] [[بعثت]] بود و برای [[دیدار]] [[پیامبر]]{{صل}} سختیهای زیادی از جمله [[بردگی]] را متحمل شد. او از آخرین [[راهب]] [[مسیحی]] شنیده بود که [[آخرین پیامبر]] سه نشانه دارد: [[صدقه]] نمیپذیرد؛ هدیه را قبول میکند و بر شانهاش مهر [[نبوت]] نقش بسته است؛ از این رو وقتی [[پیامبر]]{{صل}} را در منطقۀ [[قبا]] [[ملاقات]] کرد، مقداری خرما برای ایشان به عنوان [[صدقه]] برد و دید که | *به [[دلیل]] آنکه [[سلمان]] وعدۀ [[ظهور پیامبر]]{{صل}} را از راهبانان [[مسیحی]] شنیده بود، مشتاقانه در [[انتظار]] [[بعثت]] بود و برای [[دیدار]] [[پیامبر]]{{صل}} سختیهای زیادی از جمله [[بردگی]] را متحمل شد. او از آخرین [[راهب]] [[مسیحی]] شنیده بود که [[آخرین پیامبر]] سه نشانه دارد: [[صدقه]] نمیپذیرد؛ هدیه را قبول میکند و بر شانهاش مهر [[نبوت]] نقش بسته است؛ از این رو وقتی [[پیامبر]]{{صل}} را در منطقۀ [[قبا]] [[ملاقات]] کرد، مقداری خرما برای ایشان به عنوان [[صدقه]] برد و دید که حضرت به [[یاران]] خود فرمودند بخورید؛ ولی خود ایشان از آن خرماها نخوردند؛ زیرا [[صدقه]] بود. روز دیگر در [[مدینه]]، وقتی که [[پیامبر]]{{صل}} را دید مقداری خرما به ایشان هدیه داد و ایشان از خرماها خوردند. [[سلمان]] برای دیدن نشانۀ سوم یک روز، زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} برای [[تشییع]] یکی از [[اصحاب]] خود به "مقیع الفرقد" آمده بودند، پشت سر حضرت قرار گرفت و با کنار رفتن جامۀ ایشان، مهر [[رسالت]] را بر پشت [[رسول خدا]]{{صل}} دید و خود را بر آن افکند و بوسید و گریست و سپس [[اسلام]] آورد و داستان خود را برای حضرت حکایت کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۹ ـ۲۲۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۶ـ۴۸۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سلمان فارسی (مقاله)|سلمان فارسی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۵۶۳ ـ۵۶۴.</ref> | ||
==[[آزادی]] از [[بردگی]]== | ==[[آزادی]] از [[بردگی]]== | ||
* [[پیامبر]]{{صل}} نیز برای [[آزادی]] او از [[بردگی]] [[دستور]] داد تا با ارباب خود [[قرارداد]] ببندد که در ازای سیصد تا چهارصد درخت خرمای زرد و قرمز که میکارد و به ثمر میرساند، [[آزاد]] شود؛ اما این کار چند سال طول میکشید و با [[اعجاز]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که درختان خرما به سرعت به ثمر نشستند و خرمای تازه دادند و [[سلمان]] [[آزاد]] شد و به همین [[دلیل]]، [[سلمان]] در جنگهای اولیه [[اسلام]] [[شرکت]] نداشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ص۲۲۰ـ۲۲۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۷.</ref> و نخستین [[جنگی]] که موفق شد در آن شرکت کند، [[جنگ خندق]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۶۳؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سلمان فارسی (مقاله)|سلمان فارسی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۵۶۴.</ref> | * [[پیامبر]]{{صل}} نیز برای [[آزادی]] او از [[بردگی]] [[دستور]] داد تا با ارباب خود [[قرارداد]] ببندد که در ازای سیصد تا چهارصد درخت خرمای زرد و قرمز که میکارد و به ثمر میرساند، [[آزاد]] شود؛ اما این کار چند سال طول میکشید و با [[اعجاز]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که درختان خرما به سرعت به ثمر نشستند و خرمای تازه دادند و [[سلمان]] [[آزاد]] شد و به همین [[دلیل]]، [[سلمان]] در جنگهای اولیه [[اسلام]] [[شرکت]] نداشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ص۲۲۰ـ۲۲۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۷.</ref> و نخستین [[جنگی]] که موفق شد در آن شرکت کند، [[جنگ خندق]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۶۳؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سلمان فارسی (مقاله)|سلمان فارسی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۵۶۴.</ref> |