پرش به محتوا

عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"[[عدالت اجتماعی]]، یعنی اینکه نظر و نگاه دستگاه [[قدرت]] و [[حکومت]]، نسبت به [[آحاد]] [[مردم]] یکسان باشد. در مقابل [[قانون]]، امتیازات و برخوردها یکسان باشد. لذا استفاده از همه [[برکات]] [[جامعه]] و بهرهمند شدن [[محرومان]] و پابرهنه‌ها که در طول [[تاریخ]] [[پیروان]] [[انبیاء]] بوده‌اند، جزء [[حقوق]] [[آحاد]] [[جامعه]] است که با [[عدالت اجتماعی]] امکان تحقق آن می‌باشد. چنانکه در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}، تأمین [[عدالت اجتماعی]] از [[اهداف رسالت انبیاء الهی]] بیان شده است"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی|محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.
*یکی از ارکان اصلی بقا و تداوم [[انقلاب اسلامی ایران]]، [[عدالت اجتماعی]] است. دو دیدگاه کلی در این زمینه وجود دارد: نخست دیدگاهی که [[اجتماعی]] محض بوده و با [[نفی]] اصالت و [[هویت]] افراد، [[معتقد]] است تنها [[جامعه]] وجود دارد و باید شیوه [[زندگی]] [[مردم]] در هر وضع و شرایطی که هستند یکسان باشد؛ طرفداران دیدگاه مقابل با [[تکیه]] بر اصالت [[فرد]]، بر آن‌اند که باید میدان را برای فعالیت افراد باز گذاشت و ممنوعیتی برای آزادی‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] آنان ایجاد نکرد. در شرایط کنونی [[جهان]]، گرایشی به سمت [[حد وسط]] پیدا شده است. این [[گرایش]] قصد دارد در عین [[حفظ]] [[آزادی]] افراد، جلو [[استثمار]] آنان را بگیرد؛ از این رو [[مالکیت خصوصی]] را در حد معقولی پذیرفته و [[سعی]] می‌کند شرایطی فراهم کند که [[انسان‌ها]] نه با [[زور]] و [[اجبار]]، که به [[حکم]] [[معنویت]] و [[شرافت]] [[روحی]]، مازاد مخارج خود را به [[نیازمندان]] بدهند. این نگرش که [[سوسیالیسم]] نام دارد، همان روشی را [[ترویج]] می‌کند که [[اسلام]] هم در پی تحقق آن است. [[اسلام]] خواهان آن است که نخست [[روح]] [[انسان‌ها]] با هم یکی شود و همه برادروار [[زندگی]] کنند و سپس جیب آنان یکی شود؛ نه اینکه با [[زور]] چنین کاری صورت گیرد و همه جیره‌خوار [[دولت]] باشند. تفاوت [[اسلام]] با سایر مکتب‌ها در این است که [[اسلام]] [[معنویت]] را اساس می‌داند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۴۹-۱۵۳.</ref>.
*یکی از ارکان اصلی بقا و تداوم [[انقلاب اسلامی ایران]]، [[عدالت اجتماعی]] است. دو دیدگاه کلی در این زمینه وجود دارد: نخست دیدگاهی که [[اجتماعی]] محض بوده و با [[نفی]] اصالت و [[هویت]] افراد، [[معتقد]] است تنها [[جامعه]] وجود دارد و باید شیوه [[زندگی]] [[مردم]] در هر وضع و شرایطی که هستند یکسان باشد؛ طرفداران دیدگاه مقابل با [[تکیه]] بر اصالت [[فرد]]، بر آن‌اند که باید میدان را برای فعالیت افراد باز گذاشت و ممنوعیتی برای آزادی‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] آنان ایجاد نکرد. در شرایط کنونی [[جهان]]، گرایشی به سمت [[حد وسط]] پیدا شده است. این [[گرایش]] قصد دارد در عین [[حفظ]] [[آزادی]] افراد، جلو [[استثمار]] آنان را بگیرد؛ از این رو [[مالکیت خصوصی]] را در حد معقولی پذیرفته و [[سعی]] می‌کند شرایطی فراهم کند که [[انسان‌ها]] نه با [[زور]] و [[اجبار]]، که به [[حکم]] [[معنویت]] و [[شرافت]] [[روحی]]، مازاد مخارج خود را به [[نیازمندان]] بدهند. این نگرش که [[سوسیالیسم]] نام دارد، همان روشی را [[ترویج]] می‌کند که [[اسلام]] هم در پی تحقق آن است. [[اسلام]] خواهان آن است که نخست [[روح]] [[انسان‌ها]] با هم یکی شود و همه برادروار [[زندگی]] کنند و سپس جیب آنان یکی شود؛ نه اینکه با [[زور]] چنین کاری صورت گیرد و همه جیره‌خوار [[دولت]] باشند. تفاوت [[اسلام]] با سایر مکتب‌ها در این است که [[اسلام]] [[معنویت]] را اساس می‌داند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۴۹-۱۵۳.</ref>.
*رمز [[موفقیت]] [[امام خمینی]] در [[رهبری]] [[نهضت]] در این مسئله قابل جست‌وجو است؛ زیرا ایشان در مسیر [[فکری]] و [[روحی]] و نیازهای [[مردم ایران]] قرار داشت و [[مبارزه]] را در قالب مفاهیم [[اسلامی]] پیش برد. او [[مبارزه با ظلم]] را با معیارهای [[اسلامی]] مطرح کرده و این [[فکر]] را به [[مردم]] [[القا]] کرد که [[مسلمان]] نباید زیر بار [[ظلم]] برود و نباید تن به [[اختناق]] بدهد یا اجازه دهد که [[ذلیل]] و زیردست و فرمانبر [[کافر]] باشد، بلکه باید با [[ظلم و ستم]] و [[استثمار]] و [[استعمار]] [[مبارزه]] کند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵# ۵۲.</ref>. [[اسلام]] به [[نفی]] و از میان برداشتن وضع نامطلوب [[تشویق]] می‌کند؛ [[نهضت]] ما نیز [[عدالت]] را در سایه [[اسلام]] می‌طلبید. [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]]، [[جهاد]] و [[انقلاب]]، راه‌هایی برای از بین بردن شرایط نامطلوب و برقراری وضع ایده‌ال است. از نظر [[اسلام]]، [[برترین]] و با فضیلت‌ترین جهادها این است که [[انسان]] در برابر حاکمی [[ستمگر]] [[شعار]] [[عدالت]] سردهد<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۶.</ref>.
*رمز [[موفقیت]] [[امام خمینی]] در [[رهبری]] [[نهضت]] در این مسئله قابل جست‌وجو است؛ زیرا ایشان در مسیر [[فکری]] و [[روحی]] و نیازهای [[مردم ایران]] قرار داشت و [[مبارزه]] را در قالب مفاهیم [[اسلامی]] پیش برد. او [[مبارزه با ظلم]] را با معیارهای [[اسلامی]] مطرح کرده و این [[فکر]] را به [[مردم]] [[القا]] کرد که [[مسلمان]] نباید زیر بار [[ظلم]] برود و نباید تن به [[اختناق]] بدهد یا اجازه دهد که [[ذلیل]] و زیردست و فرمانبر [[کافر]] باشد، بلکه باید با [[ظلم و ستم]] و [[استثمار]] و [[استعمار]] [[مبارزه]] کند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵# ۵۲.</ref>. [[اسلام]] به [[نفی]] و از میان برداشتن وضع نامطلوب [[تشویق]] می‌کند؛ [[نهضت]] ما نیز [[عدالت]] را در سایه [[اسلام]] می‌طلبید. [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]]، [[جهاد]] و [[انقلاب]]، راه‌هایی برای از بین بردن شرایط نامطلوب و برقراری وضع ایده‌ال است. از نظر [[اسلام]]، [[برترین]] و با فضیلت‌ترین جهادها این است که [[انسان]] در برابر حاکمی [[ستمگر]] [[شعار]] [[عدالت]] سردهد<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۶.</ref>.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش