پرش به محتوا

طارف بن عدی بن حاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|نام مدخل          =
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
|لغت                =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|قرآن              =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[طارف بن عدی بن حاتم در تاریخ اسلامی]] | [[طارف بن عدی بن حاتم در تراجم و رجال]]</div>
|نهج البلاغه        =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|حدیث              =
|روایات            =
|معارف دعا و زیارات =
|تاریخ اسلامی        =
|تراجم و رجال  =دارد
|کلام اسلامی          =
|فلسفه اسلامی      =
|عرفان اسلامی        =
|سیره پیامبر خاتم  =
|معارف و سیره علوی  =
|معارف و سیره حسنی  =
|معارف و سیره حسینی =  
|معارف و سیره رضوی  =
|معارف مهدویت      =  
|اخلاق اسلامی =
}}
'''طارف بن عدی بن حاتم طائی''' از یاران امام علی{{ع}} که در جنگ های [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] در رکاب امام علی{{ع}} جنگید.  


==مقدمه==
==ماجرای مواجهه پدر طارف و معاویه==
*طارف [[فرزند]] [[عدی بن حاتم طائی]] است و از مجموع [[روایات]] به دست می‌آید که او و برادرانش طرفه و طریف از [[یاران امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودند و در رکاب آن [[حضرت]] در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]] جنگیدند و به [[شهادت]] رسیدند<ref>آنچه از کتب تاریخ و سیره استفاده می‌شود درباره فرزندان عدی اختلاف نظر است، اما در مجموع به نظر می‌رسد او دارای پنج و به قولی شش فرزند پسر بوده است: یکی به نام محمد که در جنگ جمل در رکاب امیرمؤمنان{{ع}} به شهادت رسید (اسدالغابه، ج۳، ص۳۹۴) و فرزند دیگرش به نام طریف در جنگ جمل در رکاب حضرت علی{{ع}} نیز به شهادت رسید (الجمل، ص۳۶۷) و یک فرزند او به نام زید است که طبق نقل ابن ابی الحدید تا آخرین روزهای جنگ صفین با حضرت علی{{ع}} بود، اما در آخر جنگ جنازۀ دایی خود را در میان کشته‌های شامیان دید و قاتل او را در بین اصحاب امام پیدا کرد او را کشت و خودش به معاویه ملحق شد (اعیان الشیعه، ج۸ ص۱۴۳) و دو فرزند دیگرش (طارف و طرفه) در صفین در رکاب حضرت علی{{ع}} به شهادت رسیدند (محاسن و مساوی بیهقی، ص۴۶). البته قولی است که طرفه به خوارج پیوست و در میان آنان کشته شد (تاریخ طبری، ج۵، ص۷۵ و ۸۸) که این قول خلاف نظر محاسن و مساوی است. و نیز قولی است از کتاب محاسن که طریف در صفین به شهادت رسید ولی از کتاب الجمل شیخ مفید نقل کردیم که طریف در جمل به شهادت رسید، و این قول با قول محاسن و مساوی سازگار نیست، ولی در مجموع سه فرزند و یا بیشتر از اولاد عدی در رکاب حضرت علی{{ع}} به شهادت رسیده‌اند. و ششمین فرزند عدی بنا به قولی طرماح بود که قصد داشت در رکاب امام حسین{{ع}} به کربلا برود اما وقتی حرکت کرد که کار از کار گذشته بود و امام{{ع}} و یارانش به شهادت رسیده بودند. شرح بیشتر در پاورقی ترجمه طرماح در همین اثر خواهد آمد.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۷۷۵.</ref>
پس از [[شهادت امیرالمؤمنین]]{{ع}} و استقرار [[حکومت معاویه]] در ملاقاتی با [[عدی بن حاتم]] از او پرسید: طارف و [[طرفه بن عدی بن حاتم|طرفه]] و طریف فرزندانت کجایند؟<ref>آنچه از کتب تاریخ و سیره استفاده می‌شود درباره فرزندان عدی اختلاف نظر است، اما در مجموع به نظر می‌رسد او دارای پنج و به قولی شش فرزند پسر بوده است: یکی به نام محمد که در جنگ جمل در رکاب امیرمؤمنان{{ع}} به شهادت رسید (اسدالغابه، ج۳، ص۳۹۴) و فرزند دیگرش به نام طریف در جنگ جمل در رکاب حضرت علی{{ع}} نیز به شهادت رسید (الجمل، ص۳۶۷) و یک فرزند او به نام زید است که طبق نقل ابن ابی الحدید تا آخرین روزهای جنگ صفین با حضرت علی{{ع}} بود، اما در آخر جنگ جنازۀ دایی خود را در میان کشته‌های شامیان دید و قاتل او را در بین اصحاب امام پیدا کرد او را کشت و خودش به معاویه ملحق شد (اعیان الشیعه، ج۸ ص۱۴۳) و دو فرزند دیگرش (طارف و طرفه) در صفین در رکاب حضرت علی{{ع}} به شهادت رسیدند (محاسن و مساوی بیهقی، ص۴۶). البته قولی است که طرفه به خوارج پیوست و در میان آنان کشته شد (تاریخ طبری، ج۵، ص۷۵ و ۸۸) که این قول خلاف نظر محاسن و مساوی است. و نیز قولی است از کتاب محاسن که طریف در صفین به شهادت رسید ولی از کتاب الجمل شیخ مفید نقل کردیم که طریف در جمل به شهادت رسید، و این قول با قول محاسن و مساوی سازگار نیست، ولی در مجموع سه فرزند و یا بیشتر از اولاد عدی در رکاب حضرت علی{{ع}} به شهادت رسیده‌اند. و ششمین فرزند عدی بنا به قولی طرماح بود که قصد داشت در رکاب امام حسین{{ع}} به کربلا برود اما وقتی حرکت کرد که کار از کار گذشته بود و امام{{ع}} و یارانش به شهادت رسیده بودند. شرح بیشتر در پاورقی ترجمه طرماح در همین اثر خواهد آمد.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۷۷۵.</ref> با اینکه [[معاویه]] می‌دانست آنان در رکاب [[حضرت علی]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیده‌اند، اما خواست خاطرۀ تلخ فقدان فرزندان او را برایش تداعی کند تا شاید او را به ابراز [[ندامت]] از همسویی و همراهی‌اش با [[علی]]{{ع}} وادار نماید!
 
اما هیهات، که [[عدی بن حاتم|عدی]] لب به [[شکوه]] گشاید یا خدای نکرده از راهی که برگزیده بود اظهار [[ندامت]] نماید، لذا در پاسخ او گفت: آنها در [[صفین]] در رکاب [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیدند.
==[[معاویه]] و سؤال از طارف==
معاویه گفت: [[علی]] در [[حق]] تو [[انصاف]] نکرد؛ زیرا او فرزندان تو را به میدان [[نبرد]] فرستاد و کشته شدند، اما پسران خود را پشت جبهه نگاه داشت و سالم ماندند.
*پس از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و استقرار [[حکومت معاویه]] در ملاقاتی با [[عدی بن حاتم]] از او پرسید: طارف و [[طرفه بن عدی بن حاتم|طرفه]] و طریف فرزندانت کجایند؟<ref>{{عربی|أین الطَّرَفات؟}}</ref> با اینکه [[معاویه]] می‌دانست آنان در رکاب [[حضرت علی]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیده‌اند، اما خواست خاطرۀ تلخ فقدان [[فرزندان]] او را برایش تداعی کند تا شاید او را به ابراز [[ندامت]] از همسویی و همراهی‌اش با [[علی]]{{ع}} وادار نماید!
[[عدی بن حاتم|عدی]] که مردی خردمند و دانا بود و از دامی که معاویه گسترده بود به خوبی آگاهی داشت. فوراً در پاسخ او گفت: بلکه بر عکس، این منم که در حق آن حضرت به انصاف عمل نکردم چرا که او کشته شد و من هنوز زنده مانده‌ام. معاویه که هرگز انتظار نداشت این چنین پاسخی را از [[عدی بن حاتم|عدی]] بشنود به شدت خشمگین شد، اما ترجیح داد [[خشم]] خود را مهار کند و باب سخن دیگری بگشاید لذا به عدی گفت: از [[فضایل امام علی|فضایل]] و اوصاف علی برایم بگو. عدی گفت: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: هرگز، باید سخن بگویی و علی را برایم توصیف نمایی، عدی که خود را در بیان فضایل مولایش علی{{ع}} ناچار دید، لب به سخن گشود و از [[فضایل علی]]{{ع}} آن قدر گفت که معاویه را سخت تحت تأثیر قرار داد که ناچار او هم اقرار به عظمت علی{{ع}} نمود <ref>سفینة البحار، ج۲، ص۱۷۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۷۷۶-۷۷۷.</ref>
*اما هیهات، که [[عدی بن حاتم|عدی]] لب به [[شکوه]] گشاید یا خدای نکرده از راهی که [[برگزیده]] بود اظهار [[ندامت]] نماید، لذا در پاسخ او گفت: آنها در [[صفین]] در رکاب [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیدند.
*[[معاویه]] گفت: [[علی]] در [[حق]] تو [[انصاف]] نکرد؛ زیرا او [[فرزندان]] تو را به میدان [[نبرد]] فرستاد و کشته شدند، اما پسران خود را پشت [[جبهه]] نگاه داشت و سالم ماندند.
*[[عدی بن حاتم|عدی]] که مردی [[خردمند]] و [[دانا]] بود و از دامی که [[معاویه]] گسترده بود به خوبی [[آگاهی]] داشت. فوراً در پاسخ او گفت: بلکه بر عکس، این منم که در [[حق]] آن [[حضرت]] به [[انصاف]] عمل نکردم چرا که او کشته شد و من هنوز زنده مانده‌ام.
*[[معاویه]] که هرگز [[انتظار]] نداشت این چنین پاسخی را از [[عدی بن حاتم|عدی]] بشنود به شدت [[خشمگین]] شد، اما ترجیح داد [[خشم]] خود را مهار کند و باب سخن دیگری بگشاید لذا به [[عدی بن حاتم|عدی]] گفت: از [[فضایل]] و [[اوصاف علی]] برایم بگو. [[عدی بن حاتم|عدی]] گفت: مرا از این کار معاف بدار. [[معاویه]] گفت: هرگز، باید سخن بگویی و [[علی]] را برایم توصیف نمایی، [[عدی بن حاتم|عدی]] که خود را در بیان [[فضایل]] مولایش [[علی]]{{ع}} ناچار دید، لب به سخن گشود و از [[فضایل علی]]{{ع}} آن [[قدر]] گفت که [[معاویه]] را سخت تحت تأثیر قرار داد که ناچار او هم [[اقرار]] به [[عظمت]] [[علی]]{{ع}} نمود <ref>سفینة البحار، ج۲، ص۱۷۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۷۷۶-۷۷۷.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
خط ۲۳: خط ۳۳:


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}




[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:یاران امام علی]]
[[رده:طارف بن عدی بن حاتم]]
[[رده:طارف بن عدی بن حاتم]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
۲۶٬۷۰۱

ویرایش