پرش به محتوا

مقاومت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۷۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۰
خط ۳۰: خط ۳۰:
#'''[[آخرت‌گرایی]]''': یکی دیگر از مبانی مقاومت در [[قرآن]]، [[حقیقت]] [[معاد]] است که از [[اعتقاد به توحید]] ریشه می‌گیرد‌. [[انسان]] [[معتقد]] به [[معاد]]، در همه عرصه‌ها با [[جهاد]] و [[مبارزه]] و بذل [[مال]] و [[جان]] تا مرز [[شهادت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، خود را در مسیر [[اطاعت]] و برخورداری از [[نصرت]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[حقیقی]] می‌بیند و به احدی الحسنیین می‌اندیشد<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}} «بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>. یکی از عمده‌ترین تفاوت حامیان [[اندیشه‌ها]] و مکتب‌های مادی و غیرمادی، [[باور]] یا عدم [[باور]] آنان به [[معاد]] و به [[جهان آخرت]] است.[[اعتقاد]] به [[معاد]]، [[بینش]] [[انسان]] را از تنگنای [[دنیا]] به فراخنای [[جهان]] باقی پیوند می‌دهد، و [[همّت]] او را بلندمرتبه‌تر از آن می‌گرداند که بخواهد به تعلّقات [[دنیوی]] و [[مادّی]] و تضییع [[حقوق]] دیگران [[خشنود]] گردد و بدان [[رضایت]] دهد. [[حضرت علی]]{{ع}} [[هدف]] نهایی از [[خلقت]] را [[قیامت]] می‌داند. {{متن حدیث|فَإِنَّ الْغَايَةَ، الْقِيَامَةُ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.</ref>. این اصل در حوزه [[اندیشه]] و نظر و عملکرد منشأ اثر است، یکی از آثار [[اعتقاد]] به [[معاد]]، توجه به عواقب [[اعمال]] است که موجب می‌شود [[انسان]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و [[آزادی]] منطبق بر [[فرمان الهی]] را در نظر بگیرد و در محدوده [[حکم خداوند]] عمل کند و بی‌مبالاتی و [[بی‌بندوباری]] که در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] می‌شود، نداشته باشد‌<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۱۸۲.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "فراموشی [[معاد]] موجب تبه‌کاری و [[ستمگری]] فردی و [[اجتماعی]] است"‌<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۴ (معاد در قرآن)، ص۲۲.</ref>. [[اعتقاد]] به معاد‌، موجب [[اطاعت‌پذیری]] از [[خدا]] و [[عامل مقاومت]] و [[پایداری]] در برابر [[ولایت کافران]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}} «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و موجب [[استقامت]] و [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}} «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، آخرت‌اندیشی و [[وارستگی]] [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ}} «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref> و سالم‌سازی [[اقتصاد]]<ref>{{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ * كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}} «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند * نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است» سوره مطففین، آیه ۱-۷.</ref> می‌گردد. [[قرآن]] [[حیات]] [[حقیقی]] را [[زندگی]] [[اخروی]] دانسته و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ}}<ref>«و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref> به آن [[اذعان]] نموده است<ref>[[اصغر زاهدی‌تیر|زاهدی‌تیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص227</ref>.
#'''[[آخرت‌گرایی]]''': یکی دیگر از مبانی مقاومت در [[قرآن]]، [[حقیقت]] [[معاد]] است که از [[اعتقاد به توحید]] ریشه می‌گیرد‌. [[انسان]] [[معتقد]] به [[معاد]]، در همه عرصه‌ها با [[جهاد]] و [[مبارزه]] و بذل [[مال]] و [[جان]] تا مرز [[شهادت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، خود را در مسیر [[اطاعت]] و برخورداری از [[نصرت]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[حقیقی]] می‌بیند و به احدی الحسنیین می‌اندیشد<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}} «بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>. یکی از عمده‌ترین تفاوت حامیان [[اندیشه‌ها]] و مکتب‌های مادی و غیرمادی، [[باور]] یا عدم [[باور]] آنان به [[معاد]] و به [[جهان آخرت]] است.[[اعتقاد]] به [[معاد]]، [[بینش]] [[انسان]] را از تنگنای [[دنیا]] به فراخنای [[جهان]] باقی پیوند می‌دهد، و [[همّت]] او را بلندمرتبه‌تر از آن می‌گرداند که بخواهد به تعلّقات [[دنیوی]] و [[مادّی]] و تضییع [[حقوق]] دیگران [[خشنود]] گردد و بدان [[رضایت]] دهد. [[حضرت علی]]{{ع}} [[هدف]] نهایی از [[خلقت]] را [[قیامت]] می‌داند. {{متن حدیث|فَإِنَّ الْغَايَةَ، الْقِيَامَةُ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.</ref>. این اصل در حوزه [[اندیشه]] و نظر و عملکرد منشأ اثر است، یکی از آثار [[اعتقاد]] به [[معاد]]، توجه به عواقب [[اعمال]] است که موجب می‌شود [[انسان]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و [[آزادی]] منطبق بر [[فرمان الهی]] را در نظر بگیرد و در محدوده [[حکم خداوند]] عمل کند و بی‌مبالاتی و [[بی‌بندوباری]] که در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] می‌شود، نداشته باشد‌<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۱۸۲.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "فراموشی [[معاد]] موجب تبه‌کاری و [[ستمگری]] فردی و [[اجتماعی]] است"‌<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۴ (معاد در قرآن)، ص۲۲.</ref>. [[اعتقاد]] به معاد‌، موجب [[اطاعت‌پذیری]] از [[خدا]] و [[عامل مقاومت]] و [[پایداری]] در برابر [[ولایت کافران]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}} «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و موجب [[استقامت]] و [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}} «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، آخرت‌اندیشی و [[وارستگی]] [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ}} «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref> و سالم‌سازی [[اقتصاد]]<ref>{{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ * كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}} «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند * نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است» سوره مطففین، آیه ۱-۷.</ref> می‌گردد. [[قرآن]] [[حیات]] [[حقیقی]] را [[زندگی]] [[اخروی]] دانسته و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ}}<ref>«و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref> به آن [[اذعان]] نموده است<ref>[[اصغر زاهدی‌تیر|زاهدی‌تیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص227</ref>.


==اهمیت مقاومت==
==اهمیت و ضرورت مقاومت==
[[انسان]] به [[دلیل]] ویژگی [[اجتماعی]] بودنش نمی‌تواند تنها و بدون دیگران کند. او از آن هنگام که خود را [[شناخت]] و این نیاز را [[احساس]] نمود که باید در جمع [[زندگی]] کند و متوجه [[زندگی]] خود و دیگران شد، به دنبال دست یافتن به بهترین‌ها بود. بنابراین می‌بایست برای [[حفظ]] بقای خویش در برابر حوادث روزگار مقاومت نشان می‌داد. این [[احساس]] بشری نسبت به مقاومت، باعث پیدایش و استمرار آن گردید، پس مقاومت را می‌توان یک [[ضرورت]] در [[زندگی]] [[بشر]] دانست. از طرف دیگر هر جا سخن از [[فرهنگ]] مقاومت است، در برابر آن [[فرهنگ]] [[ذلّت]] و تن به [[خواری]] دادن مطرح می‌شود و [[انسان]] با توجه به [[سرشت]] و [[طبیعت]] ذاتی خویش ناگزیر است برای [[رهایی]] از [[ذلت]] و [[خواری]] و [[تسلیم نشدن]] در برابر پدیده‌های طبیعی و [[اجتماعی]] [[پایداری]] کند، به دیگر سخن [[انسان]] برای [[شناخت]]، [[حفظ]] و توسعه ارزش‌های مربوط به [[سعادت دنیوی]] و اخروی‌اش و همچنین [[شناخت]] [[ضد ارزش‌ها]] و دور کردن آنها از خود و دیگران باید دست به مقاومت بزند.
 
[[زندگی]] [[انسان]] همچون دریایی خروشان است که زنده بودن و نشاطش در [[پویایی]] امواج آن است. اگر آب این دریا راکد شود، پس از مدتی [[فاسد]] می‌گردد. [[قرآن]] در توصیف این [[فساد]] و [[تباهی]] می‌گوید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref>«و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> بنابراین [[حیات]] و بقای [[انسان]] بر پایه مقاومت [[استوار]] است و او برای بقای خویش و داشتن [[زندگی]] واقعی و ایده‌آل، لازم است همواره در برابر نیروهای منفی و زیان‌بار، [[پایداری]] مناسب داشته باشد.
 
در بیان [[ضرورت]] مقاومت همین بس که دو سوم [[سوره بقره]]، بزرگ‌ترین [[سوره]] [[قرآن]] در [[ضرورت]] مقاومت و [[پایداری]] در برابر کافرین و [[منافقین]] است و همچنین در دو [[سوره آل عمران]] و [[نساء]] و دیگر [[سوره‌های قرآن]]، این [[ضرورت]]، بسیار روشن [[تبیین]] گردیده است و توجه فراوان این [[کتاب آسمانی]] به مقاومت به [[دلیل]] [[ارزش]] [[دینی]] و [[اخلاقی]] نهفته در آن است. تعالی و [[سربلندی]] [[انسان]] از نظر مادی و [[معنوی]] و [[سعادت]] و [[خوشبختی]] [[فرد]] و [[جامعه]] جز در سایه مقاومت امکان‌پذیر نیست. و چون بقاء و [[پایداری]] [[دین]] و [[دنیا]] در گروی مقاومت می‌باشد، پس این پدیده، یک [[ضرورت]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] به شمار می‌رود. اگر [[انسان]] در برابر نفس [[سرکش]] و هوی و [[هوس‌ها]] و تجمل‌های [[دنیوی]] مقاومت نکند و در [[راه]] [[شناخت خدا]] و [[اطاعت]] از [[فرمان]] او با [[مشکلات]] به [[پیکار]] برنخیزد، هرگز به [[هدف]] نمی‌رسد. [[خداوند]] در [[سوره فصلت]]، [[توحید]] را در کنار مقاومت و [[پایداری]] قرار می‌دهد و به [[یکتاپرستان]] پایدار بر [[توحید]]، [[بهشت]] جاویدان را [[بشارت]] می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>. این همجواری بین [[توحید]] و مقاومت، بیانگر [[ارزش]] والای مقاومت و [[پایداری]] در [[راه]] [[خداوند]] است، زیرا [[ایمان واقعی]]، زمانی [[فرصت]] بروز و [[ظهور]] می‌یابد، که [[انسان]] بتواند در برابر [[امیال نفسانی]]، مقاومت مناسب داشته باشد و از [[آزمون الهی]] سربلند بیرون آید.
 
از دیگاه [[قرآن]]، [[هدف]] اصلی مقاومت، ایجاد [[تعادل]] و [[توازن]] در [[انسان]] و [[جامعه انسانی]] است، و جز موارد یاد شده، این اهداف را می‌توان برای آن برشمرد:
#تقویت [[روحیه]] [[ایثار]] و [[فداکاری]]؛
#[[حفظ]] [[کرامت]] و [[عزت نفس]]؛
#[[حفظ وحدت]] و [[همدلی]] بین افراد [[جامعه]]؛
#اجرای [[حق]] و [[عدالت]] و [[نابودی باطل]] و [[کفر]]؛
#[[حفظ]] [[عزت]] [[اجتماعی]] و ریشه‌کن کردن [[فساد]]؛
#هموار کردن راه‌های [[پیشرفت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[معبود]]؛
#[[حفظ]] [[استقلال]] [[وطن]] و جلوگیری از اشغال آن و دفع [[خطرها]] و تهدیدهای [[دشمن]]؛
#[[دفاع از مظلوم]] و مقاومت در برابر [[ستمگران]] و تجاوزگران و اشغالگران.
 
یکی از شرط‌های مقاومت در [[قرآن]]، [[اراده]] [[تغییر]] همراه با [[آگاهی]] و [[بیداری]] است، [[اصلاح]] امور با “یقظه” ([[هشیاری]]) شروع می‌شود و این [[یقظه]] و [[بیداری]] از مقدمات و لوازم مقاومت [[قرآنی]] به شمار می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[سرنوشت]] [[اقوام]] به دست خودش [[تغییر]] می‌کند، اگر [[اراده]] [[تغییر]] در قومی پدید آمد و یا نسبت به [[امور جامعه]] و [[تغییر]] آن [[آگاهی]] پیدا کردند، می‌توانند در [[سرنوشت]] خویش، مؤثر باشند، در این صورت، مقاومت می‌تواند یکی از راه‌های [[تغییر]] باشد.
 
==مقاومت در قرآن==
==مقاومت در قرآن==
*آیاتی که در [[قرآن کریم]] بر "مقاومت" و "استقامت" دلالت دارند، به چند دسته تقسیم می‌شوند، که هر دسته آن ناظر به مسائل مربوط به خود می‌باشند.
*آیاتی که در [[قرآن کریم]] بر "مقاومت" و "استقامت" دلالت دارند، به چند دسته تقسیم می‌شوند، که هر دسته آن ناظر به مسائل مربوط به خود می‌باشند.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش