حدیث ثقلین: تفاوت میان نسخهها
←دلالت حدیث ثقلین
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*مکان و زمان صدور این [[حدیث]] متفاوت ذکر شده است، چنانکه [[تاریخ]]، مکان و زمان حدیث ثقلین را اینچنین ضبط کرده است: روز [[عرفه]] در [[حجة الوداع]]؛ در [[مدینه]] و در حال [[بیماری]] [[رسول الله]]{{صل}} در حالی که حجرۀ [[پیامبر]] از [[اصحاب]] پر بود؛ در [[غدیر خم]] و یا در بازگشت از [[سفر]] [[طائف]]. تمام این نقلها درست است و منافاتی با هم نداردف زیرا به خاطر اهتمام بسیار [[زیاد]] [[پیامبر]] به [[قرآن و عترت]] و اهتمامی که به فهماندن اهمیت موضوع به [[مردم]] از خود نشان میدادند، در موارد متعدد و به مناسبتهای گوناگون این [[حدیث]] را تکرار فرمودهاند<ref>الصواعق، ج ۲، ص ۴۴۰ و نیز ر.ک: گزیده اهل بیت{{ع}} در قرآن و حدیث، ص ۱۰۸. </ref>. | *مکان و زمان صدور این [[حدیث]] متفاوت ذکر شده است، چنانکه [[تاریخ]]، مکان و زمان حدیث ثقلین را اینچنین ضبط کرده است: روز [[عرفه]] در [[حجة الوداع]]؛ در [[مدینه]] و در حال [[بیماری]] [[رسول الله]]{{صل}} در حالی که حجرۀ [[پیامبر]] از [[اصحاب]] پر بود؛ در [[غدیر خم]] و یا در بازگشت از [[سفر]] [[طائف]]. تمام این نقلها درست است و منافاتی با هم نداردف زیرا به خاطر اهتمام بسیار [[زیاد]] [[پیامبر]] به [[قرآن و عترت]] و اهتمامی که به فهماندن اهمیت موضوع به [[مردم]] از خود نشان میدادند، در موارد متعدد و به مناسبتهای گوناگون این [[حدیث]] را تکرار فرمودهاند<ref>الصواعق، ج ۲، ص ۴۴۰ و نیز ر.ک: گزیده اهل بیت{{ع}} در قرآن و حدیث، ص ۱۰۸. </ref>. | ||
==دلالت حدیث ثقلین== | ==دلالت حدیث ثقلین== | ||
===نخست: دلالت بر [[عصمت امام]]=== | |||
«یکی از روایاتی که بر [[عصمت اهلبیت]] و [[عترت پیامبر]] دلالت دارد، [[حدیث]] معروف [[ثقلین]] است. این حدیث از [[احادیث متواتر]] [[شیعه]] و [[سنی]] میباشد که در مواقع متفاوت، همچون [[جریان غدیر]] [[خم]] و با الفاظ و عبارات گوناگون از [[زبان]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده است<ref>برای نمونه ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۳۶۶-۳۶۷؛ سنن بیهقی، ج۲، ص۱۴۸؛ ج۷، ص۳۰-۳۱؛ ذخایر العقبی، ص۱۶؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳ و ۱۸۵-۱۸۹ (ک۱، ب۲)؛ المستدرک، ج۳، ص۱۱۸؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۲۱؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۴۲؛ الریاض النظره، ج۲، ص۱۷۷ (ب۴، ف۶)؛ صحیح مسلم، ج۵، فضائل الصحابه، ص۲۶؛ اسدالغابة، ج۱، ص۴۹۰ (در ترجمه حسن بن علی{{ع}})؛ الدرالمنثور، ج۶، ص۷ (ذیل آیه مودت)؛ الصواعق المحرقه، ص۱۴۵-۱۵۰؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۳-۱۶۵؛ سنن ترمذی، ج۵، کتاب المناقب، ص۶۶۲-۶۶۳؛ حلیة الاولیا، ج۱، ص۳۳۵.</ref>. | |||
مضمون متراتری که با عبارات مختلف بیان شده، این است که پیامبر اکرم{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي<ref>بر اساس برخی از روایات دیگر، خود پیامبر اکرم{{صل}}، عترت را به اهلبیت خویش تفسیر نمودهاند.</ref> مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>«من در میان شما دو گران مایه را باقی میگذارم: کتاب خدا را و عترتم را. مادامی که به آن دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. هیچگاه این دو از یکدیگر جدا نمیشوند، تا وقتی که بر سر حوض [کوثر] بر من وارد میگردند».</ref>. | |||
پیامبر اکرم{{صل}} در این [[حدیث شریف]]، بقای ثمره [[رسالت]] و تلاشهای طاقتفرسای خویش برای [[ابلاغ]] و [[تبیین دین]] [[خدا]] را، در [[تمسک]] به دو اصل اساسی [[قرآن و عترت]] دانسته است. با توجه به [[حقیقت امامت]] و [[لزوم]] وجود [[مفسران]] و شارحانی [[معصوم]] برای [[کلام الهی]]، وجه کنار هم آمدن عترت پیامبر با [[قرآن]]، روشن میشود. | |||
توضیح آنکه: چون [[قرآن کریم]] متکفل بیان اصول و کلیّات [[هدایت]] و [[سعادت]] انسانهاست. قهراً بسیاری از جزئیات [[احکام]] در آن بیان نشده است. از طرفی، [[درک]] و [[کشف]] مقاصد و [[اهداف الهی]] از قرآن کریم، خارج از [[توانایی]] [[عامه]] [[مردم]] بوده، [[نیازمند]] به برخورداری از علومی است که هر کسی [[لیاقت]] بهرهمندی از آنها را ندارد. از این رو [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[وظیفه]] داشت که [[امامان]] و [[مفسّران]] [[معصوم]] را به مردم معرفی نماید. بیشک آن آن [[حضرت]] نیز به [[بهترین]] وجه، این وظیفه را به انجام رساندهاند، که نمونه آن، همین [[حدیث شریف ثقلین]] میباشد. | |||
به هر حال، این [[حدیث شریف]] حاوی نکات مهمّی است که باید در جای خود [[تبیین]] و تشریح شود. امّا آنچه مربوط به بحث [[عصمت اهلبیت]]{{عم}} میباشد، دو قسمت از آن است<ref>ر.ک: راهنماشناسی، ص۳۷۶-۳۷۷؛ شهید مطهری، امامت و رهبری، ص۷۵-۷۶؛ بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۲۷-۲۲۸؛ تقریب المعارف، ص۱۲۵؛ لقد شیعنی الحسین، ص۳۷۴؛ ولایت و امامت، ص۱۴۶، الغدیر، ج۳، ص۲۹۷-۲۹۸؛ شیعه (قسست توضیحات)، ص۴۲۵-۴۲۷.</ref>: | |||
#{{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}}؛ یعنی، مجموعه [[قرآن و عترت]]، با هم، باعث هدایت و مانع از فرو رفتن در [[چاه]] [[ضلالت]] میشوند. بیشک قرآن کریم کتابی است معصوم از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]. پس اینکه پیامبر اکرم{{صل}}، [[عترت]] خویش را کنار قرآن نشانده و [[تمسک]] به هر دو را موجب هدایت دانسته است، خود بهترین [[دلیل]] بر [[عصمت]] ایشان است. چه، [[پیروی]] نمودن از غیر معصوم، موج هدایت مطلق و قطعی نخواهد شد، بلکه همواره احتمال [[انحراف]] و ضلالت در آن میرود. و این با جمله {{متن حدیث|لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}} سازگار نیست؛ زیرا معنای این جمله، آن است که اگر شما به این دو تمسک کنید، در هیچ شرایط زمانی و به هیچ صورتی، [[گمراهی]] و ضلالت به سراغ شما نخواهد آمد. بنابراین، [[اهلبیت]]، چه در تبیین و تشریح [[آیات الهی]] و چه در [[اعمال]] فردی، از هر گونه [[گناه]] و خطایی [[معصوم]] میباشند. | |||
#{{متن حدیث|لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}؛ یعنی اینکه [[عترت پیامبر]] هرگز از [[قرآن]] جدایی و افتراق ندارند، و این معنا جز با [[عصمت]] آنان قابل توجیه نیست؛ زیرا اگر عترت پیامبر [[مرتکب گناه]] شوند و یا [[اشتباه]] و خطایی در [[تبیین دین]] از آنان سر زند، به معنای جدایی و افتراق از قرآن است. | |||
البته [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مسأله جداییناپذیر بودن [[اهلبیت]] و قرآن را بارها در طول [[رسالت]] خویش گوشزد کرده است. به عنوان مثال، [[امسلمه]] میگوید از [[پیامبر]] شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴، الصواعق المحرقه، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نورالابصار، ص۸۰.</ref>»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۹.</ref>. | |||
==ویژگیهای حدیث ثقلین== | ==ویژگیهای حدیث ثقلین== | ||
* حدیث ثقلین دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که سبب تمایز این [[حدیث]] با [[احادیث]] دیگر میشود، از جملۀ این ویژگی ها: | * حدیث ثقلین دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که سبب تمایز این [[حدیث]] با [[احادیث]] دیگر میشود، از جملۀ این ویژگی ها: |