|
|
خط ۷۲: |
خط ۷۲: |
| *'''ظلم به دانش''': [[انسان]] به حقایق دیگری نیز که در عالم موجود است، میتواند [[ظالم]] و [[ستمکار]] باشد؛ چنانکه [[دانش]]، حقیقتی است که وسیله [[کسب معرفت]] و [[بصیرت]] است و هر کسی [[علم]] بیشتری داشته باشد نسبت به [[جاهل]] که [[معرفت]] و [[شناخت]] کمتری دارد، وظیفهاش نیز سنگینتر خواهد بود. اگر انسان عالم به علمش عمل نکند، در [[حقیقت]] به خود و دانش، [[ظلم]] نموده است؛ بنابراین [[غفران الهی]]، بیشتر شامل [[جاهلان]] میشود تا عالمانی که ظلم کردهاند. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: ای حفص، از جاهل، هفتاد [[گناه]] بخشیده میشود، قبل از اینکه از عالم، یک گناه بخشیده شود. انتشار ندادنِ دانش به دیگران نیز نوعی [[ظلم به علم]] قلمداد میشود زیرا که علم منتشر نشده مانند [[نور]] چراغی است که پوشانده شده و نور آن قابل استفاده و هدایتطلبی نیست ({{متن حدیث|الْعِلْمُ الْمَصُونُ كَالسِّرَاجِ الْمُطْبَقِ عَلَيْهِ}})<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: علمی که نشر نکنند، چراغی است که بر آن سرپوش نهند؛ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۱۳.</ref>. همچنان که گفتن [[حکمت]] به غیر اهلش نیز ظلم در [[حق]] حکمت خواهد بود ({{متن حدیث|لَا تُحَدِّثُوا الْجُهَّالَ بِالْحِكْمَةِ فَتَظْلِمُوهَا}})؛ زیرا به سبب [[جهل]] به آن و ندانستن [[ارزش]] آن، حکمت را ضایع میکنند؛ چنانکه نگفتن حکمت به اهلش نیز ظلم در حق آن [[مردم]] خواهد بود ({{متن حدیث|لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ}}). {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: قَامَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} خَطِيباً فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تُحَدِّثُوا الْجُهَّالَ بِالْحِكْمَةِ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۲.</ref>. امام صادق{{ع}} فرمودند: [[عیسی]]{{ع}} در [[بنیاسرائیل]] به [[سخنرانی]] برخاست و گفت: ای بنیاسرائیل، حکمت را به [[نادانان]] باز نگویید تا به حکمت، [[ستم]] کرده باشید و از اهلش دریغ نکنید تا به آنان ستم کرده باشید. | | *'''ظلم به دانش''': [[انسان]] به حقایق دیگری نیز که در عالم موجود است، میتواند [[ظالم]] و [[ستمکار]] باشد؛ چنانکه [[دانش]]، حقیقتی است که وسیله [[کسب معرفت]] و [[بصیرت]] است و هر کسی [[علم]] بیشتری داشته باشد نسبت به [[جاهل]] که [[معرفت]] و [[شناخت]] کمتری دارد، وظیفهاش نیز سنگینتر خواهد بود. اگر انسان عالم به علمش عمل نکند، در [[حقیقت]] به خود و دانش، [[ظلم]] نموده است؛ بنابراین [[غفران الهی]]، بیشتر شامل [[جاهلان]] میشود تا عالمانی که ظلم کردهاند. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: ای حفص، از جاهل، هفتاد [[گناه]] بخشیده میشود، قبل از اینکه از عالم، یک گناه بخشیده شود. انتشار ندادنِ دانش به دیگران نیز نوعی [[ظلم به علم]] قلمداد میشود زیرا که علم منتشر نشده مانند [[نور]] چراغی است که پوشانده شده و نور آن قابل استفاده و هدایتطلبی نیست ({{متن حدیث|الْعِلْمُ الْمَصُونُ كَالسِّرَاجِ الْمُطْبَقِ عَلَيْهِ}})<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: علمی که نشر نکنند، چراغی است که بر آن سرپوش نهند؛ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۱۳.</ref>. همچنان که گفتن [[حکمت]] به غیر اهلش نیز ظلم در [[حق]] حکمت خواهد بود ({{متن حدیث|لَا تُحَدِّثُوا الْجُهَّالَ بِالْحِكْمَةِ فَتَظْلِمُوهَا}})؛ زیرا به سبب [[جهل]] به آن و ندانستن [[ارزش]] آن، حکمت را ضایع میکنند؛ چنانکه نگفتن حکمت به اهلش نیز ظلم در حق آن [[مردم]] خواهد بود ({{متن حدیث|لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ}}). {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: قَامَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} خَطِيباً فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تُحَدِّثُوا الْجُهَّالَ بِالْحِكْمَةِ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۲.</ref>. امام صادق{{ع}} فرمودند: [[عیسی]]{{ع}} در [[بنیاسرائیل]] به [[سخنرانی]] برخاست و گفت: ای بنیاسرائیل، حکمت را به [[نادانان]] باز نگویید تا به حکمت، [[ستم]] کرده باشید و از اهلش دریغ نکنید تا به آنان ستم کرده باشید. |
|
| |
|
| === ظلم به خدا=== | | === [[ظلم به خدا]]=== |
| با توجه به [[قدرت]] مطلق [[الهی]] ({{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>) کسی توان ظلم به او را ندارد؛ بنابراین [[انسانی]] که [[ضعیف]] است ({{متن قرآن|خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا}}<ref>«آدمی را ناتوان آفریدهاند» سوره نساء، آیه ۲۸.</ref>) در جایگاهی نیست که بتواند به [[خداوند]]، ظلم کند. [[شأن]] و [[عظمت]] الهی، بالاتر از این است که به او ظلم شود.
| |
| {{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}}: قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا میداشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید از این [[آیه]] که "آنها به ما [[ستم]] نکردند؛ بلکه به خود ستم مینمودند"، [[حضرت]] فرمودند: [[خدا]] از آن بزرگتر و بزرگوارتر و اس[[تورات]]ر است که [[مظلوم]] شود و کسی بر او [[ظلم و ستم]] نماید<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
| |
| | |
| ====ظلم به [[حجج الهی]] ظلم غیر مستقیم به [[خداوند]]====
| |
| بنابراین ظلم مستقیم [[انسان]] به خداوند، محال است و انسان نمیتواند ظلمی در [[حق]] ذات [[باریتعالی]] انجام دهد ({{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ}})<ref>{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ...}} (کلینی، أصول الکافی، ج۱، ص۱۴۶)؛ زراره گوید: از امام باقر{{ع}} درباره قول خدای عزوجل: "به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم کردند" پرسیدم، حضرت فرمودند: همانا خدای تعالی بزرگتر و عزیزتر و جلیلتر و والاتر است که به او ستم شود.</ref> ولی ظلم غیر مستقیم انسان به خداوند امکان دارد؛ زیرا [[خدا]]، برخی از امور را [[ظلم به خود]] معرفی کرده است؛ برای مثال [[انبیا]] و حجج الهی را [[خلیفه]]<ref>{{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}} «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کردهاند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> خود در بین [[مردم]] قرار داده است تا مردم را [[هدایت]] کنند و به سوی [[بندگی]] [[الهی]] [[دعوت]] نمایند<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}} «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ}} «و کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است، شادی میکنند؛ و از گروهها (ی کافر) کسی است که دیگری را انکار میکند؛ بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و با او شریک قرار ندهم؛ (مردم را) به سوی او فرا میخوانم و بازگشت من به سوی اوست» سوره رعد، آیه ۳۶.</ref>. آنان نزدیکترین افراد به [[خداوند]] ({{متن حدیث|قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَى خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ}}) بوده که منزلشان به [[مردم]] شناسانده شده ({{متن حدیث|وَ عَرَّفَ الْخَلِيقَةَ جَلَالَةَ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ}}) و [[اطاعت]] از اوامرشان [[واجب]] شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي}} «و بیگمان پیش از آن هارون به آنان گفته بود که: ای قوم من! شما با این (گوساله) آزمون شدهاید و پروردگار شما (خداوند) بخشنده است پس، از من پیروی و از دستور من فرمانبرداری کنید» سوره طه، آیه ۹۰.</ref>. بنابراین ظلم به آنان [[ظلم به خداوند]] محسوب میشود ({{متن حدیث|أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ}}). {{متن حدیث|قَالَ عَلِيٌّ{{ع}}:...وَ أَمَّا قَوْلُهُ {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} فَهُوَ تَبَارَكَ اسْمُهُ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَظْلِمَ وَ لَكِنْ قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَى خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ وَ عَرَّفَ الْخَلِيقَةَ جَلَالَةَ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ وَ أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ بِقَوْلِهِ {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا...}}}}<ref>طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمودند:...و امّا [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} و [[خداوند تبارک و تعالی]]، منزّه است از اینکه مورد ظلم واقع شود و [[پروردگار]]، [[والیان]] خود بر [[خلق]] را مقرون به خود ساخته و به [[مردم]]، جلالت [[قدر]] ایشان را شناسانده و اینکه ظلم به ایشان، ظلم به او است، به این فراز که {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمُونَا...}}<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
| |
| ====ظلم به ذمۀ [[الهی]] ظلم غیر مستقیم به [[خدا]]====
| |
| همچنین [[ستم]] ({{متن حدیث|فَمَنْ ظَلَمَهُ}}) به کسانی که در [[ذمّه]] و [[پناه]] [[خداوند]] قرار دارند ({{متن حدیث|فَهُوَ فِي ذِمَّةِ اللَّهِ}})، [[ظلم به خداوند]] محسوب میشود ({{متن حدیث|فَإِنَّمَا يَظْلِمُ اللَّهَ}})؛ حتی تخم پرندگانی که در لانهاند، در پناه الهی قرار دارند ({{متن حدیث|إِنَّ الْفَرْخَ فِي وَكْرِهَا فِي ذِمَّةِ اللَّهِ مَا لَمْ تَطِرْ}})<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْأَفْلَحِ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ{{ع}} عَنِ الْعُصْفُورِ يُفْرِخُ فِي الدَّارِ هَلْ يُؤْخَذُ فِرَاخُهُ؟ فَقَالَ: لَا إِنَّ الْفَرْخَ فِي وَكْرِهَا فِي ذِمَّةِ اللَّهِ مَا لَمْ تَطِرْ}} (طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۰)؛ افلح میگوید: از امام سجاد{{ع}} درباره پرندهای که در خانه لانهای درست کرده و تخمگذاری نموده است سؤال شد که آیا میشود جوجههای آن را برداشت؟ که حضرت فرمودند: نه همانا جوجهای که در لانه است در پناه و ذمه خداوند است؛ مادامی که توان پرواز داشته باشد.</ref> و نمیتوان به آنها دستدرازی نمود؛ زیرا این عمل، ظلم به خداوند شمرده میشود. {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: مَنْ صَلَّى الْغَدَاةَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ فِي جَمَاعَةٍ فَهُوَ فِي ذِمَّةِ اللَّهِ فَمَنْ ظَلَمَهُ فَإِنَّمَا يَظْلِمُ اللَّهَ وَ مَنْ حَقَّرَهُ فَإِنَّمَا يُحَقِّرُ <ref>در برخی نسخ به جای "یحقره" "یخفره" به معنای نقض عهد الهی ذکر شده است؛ چنانکه در برخی روایات مشابه نیز ماده "خفر" نقل شده است.</ref> اللَّهَ}}<ref>برقی، المحاسن، ج۱، ص۵۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: هر کس [[نماز صبح]] و [[نماز]] عشا را به [[جماعت]] گزارد، در [[ذمّه]] و [[امان]] [[خداوند عزّ و جلّ]] قرار گیرد و هر کس بر چنین شخصی [[ستم]] روا دارد، همانا [[خداوند]] را مورد ستم قرار داده و هر که او را کوچک و [[خوار]] شمرد، خداوند عزّ و جلّ را کوچک شمرده است<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
| |
| ====مجبور دانستن [[انسان]] ظلم غیر مستقیم به [[خدا]]====
| |
| برخی، [[مردم]] را در ارتکاب به [[گناهان]]، مجبور فرض میکنند ({{متن حدیث|رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَجْبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي}}) و [[تکلیف]] خداوند برای [[بشر]] را، تکلیفی میدانند که بشر [[طاقت]] انجام آن را ندارد ({{متن حدیث|كَلَّفَهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَ}}) و انجام [[تکالیف واجب]] [[الهی]] و اجتناب از گناهان برای بشر، ممکن نیست. این افراد در [[حقیقت]] به خدا ظلم نمودهاند و خداوند را در این [[حکم]] (تکلیف بمالایطاق و [[اجبار]] به [[معاصی]]) [[ظالم]] میدانند. {{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: النَّاسُ فِي الْقُدْرَةِ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ الْأَمْرَ مُفَوَّضٌ إِلَيْهِ فَقَدْ وَهَّنَ اللَّهَ فِي سُلْطَانِهِ فَهُوَ هَالِكٌ وَ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَجْبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي وَ كَلَّفَهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَ فَقَدْ ظَلَمَ اللَّهَ فِي حُكْمِهِ<ref>در برخی نسخ نیز "ظَلَمَ" با تشدید "ظَلَّمَ" نقل شده است که به معنای "نسبت ظلم دادن به خدا در این حکمش" خواهد بود.</ref> فَهُوَ هَالِكٌ وَ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ كَلَّفَ الْعِبَادَ مَا يُطِيقُونَهُ وَ لَمْ يُكَلِّفْهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَهُ فَإِذَا أَحْسَنَ حَمِدَ اللَّهَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فَهَذَا مُسْلِمٌ بَالِغٌ}}<ref>ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۷۱.</ref>.
| |
| | |
| [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: مردم درباره [[قدرت]] ([[جبر و اختیار]]) سه دستهاند: شخصی که [[فکر]] میکند کار به وی واگذار گردیده است. وی با این [[عقیده]]، خدا را در قدرتش [[سست]] و [[ناتوان]] قلمداد میکند. چنین شخصی، هلاک میگردد. فردی [[گمان]] میکند خداوند، [[بندگان]] را بر گناهان مجبور ساخته است و چیزهایی که توانش را ندارد، به او تکلیف نموده است. وی درباره [[فرمان]] دادن خداوند ستم نموده و اینگونه مردی هلاک گردد.
| |
| دیگری [[معتقد]] است که خدا بندگان را بر اساس [[تحمّل]] و طاقتشان [[تکلیف]] کرده، نه به امور طاقتفرسا و تحمّلناپذیر، پس هر گاه [[نیکو]] باشند [[سپاس]] [[خدا]] گزارند و چون بد شوند از خدا [[طلب]] [[آمرزش]] کنند، این [[فرد]]؛ [[مسلمان]] [[رشد]] یافته است<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
| |
| * ظلم به آیات خدا
| |
| * ظلم به پیامبران
| |
| * ظلم به پیامبر خاتم
| |
| * ظلم به اهل بیت
| |
|
| |
|
| === ظلم به خود=== | | === ظلم به خود=== |