سهل بن حنیف اوسی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
مادرش، [[هند]]، دختر [[رافع بن عمیس]] و از [[خاندان]] جعادره و از [[قبیله اوس]] است. [[برادران]] [[مادری]] سهل، [[عبدالله]] و نعمان، [[پسران]] [[ابو حبیبة بن ازعر بن ضبیعه]]. سهل فرزندانی نیز داشته است. نقل شده، از [[نسل]] سهل در [[مدینه]] و [[بغداد]] باقی هستند. پیامبر{{صل}} (در یکی از عقدهای [[اخوّت]]) میان سهل و [[علی]]{{ع}} [[عقد]] [[برادری]] بست<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۵۹.</ref>. | مادرش، [[هند]]، دختر [[رافع بن عمیس]] و از [[خاندان]] جعادره و از [[قبیله اوس]] است. [[برادران]] [[مادری]] سهل، [[عبدالله]] و نعمان، [[پسران]] [[ابو حبیبة بن ازعر بن ضبیعه]]. سهل فرزندانی نیز داشته است. نقل شده، از [[نسل]] سهل در [[مدینه]] و [[بغداد]] باقی هستند. پیامبر{{صل}} (در یکی از عقدهای [[اخوّت]]) میان سهل و [[علی]]{{ع}} [[عقد]] [[برادری]] بست<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۵۹.</ref>. | ||
وی از [[طایفه]] [[انصار]] و [[اهل]] مدینه و [[برادر]] [[عثمان بن حنیف]] است. سهل به اندازهای [[زیبا]] و خوش اندام بود که یکی از انصار او را [[چشم زخم]] زد. [[ابوامامه]] از پدرش [[سهل بن حنیف]] نقل میکند که او همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در غزوهای شرکت کرده بود. وقتی به نهر آبی میرسند، و او در آن آب [[غسل]] میکند و مردی از انصار<ref>به نقلی عامر بن ربیعه: دلائل النبوه، بیهقی، ج۶، ص۱۶۳.</ref> او را میبیند و از [[خلقت]] او تعجب میکند و او را چشم زخم میزند. سهل در اثر این چشم زخم، محکم بر [[زمین]] میخورد. این واقعه را به پیامبر{{صل}} خبر میدهند، آن [[حضرت]] میفرماید: "چه چیزی باعث میشود شما درباره برادر خود یا [[مال]] او تعجب میکنید؟ بلکه برای [[برکت]] او [[دعا]] کنید". در ادامه آن حضرت میفرماید: "بدرستی که چشم زخم [[حقیقت]] دارد"<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref>.<ref>[[ | وی از [[طایفه]] [[انصار]] و [[اهل]] مدینه و [[برادر]] [[عثمان بن حنیف]] است. سهل به اندازهای [[زیبا]] و خوش اندام بود که یکی از انصار او را [[چشم زخم]] زد. [[ابوامامه]] از پدرش [[سهل بن حنیف]] نقل میکند که او همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در غزوهای شرکت کرده بود. وقتی به نهر آبی میرسند، و او در آن آب [[غسل]] میکند و مردی از انصار<ref>به نقلی عامر بن ربیعه: دلائل النبوه، بیهقی، ج۶، ص۱۶۳.</ref> او را میبیند و از [[خلقت]] او تعجب میکند و او را چشم زخم میزند. سهل در اثر این چشم زخم، محکم بر [[زمین]] میخورد. این واقعه را به پیامبر{{صل}} خبر میدهند، آن [[حضرت]] میفرماید: "چه چیزی باعث میشود شما درباره برادر خود یا [[مال]] او تعجب میکنید؟ بلکه برای [[برکت]] او [[دعا]] کنید". در ادامه آن حضرت میفرماید: "بدرستی که چشم زخم [[حقیقت]] دارد"<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[سهل بن حنیف اوسی (مقاله)|مقاله «سهل بن حنیف اوسی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۸۷-۲۸۸.</ref> | ||
==سهل و [[پذیرش اسلام]]== | ==سهل و [[پذیرش اسلام]]== |