پرش به محتوا

شریح بن الحارث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
*شریح بن حارث ملقب به [[ابو امیه]]، مردی شوخ طبع بود که [[خلیفه دوم]] او را به [[قضاوت]] [[کوفه]] گمارد. پس از آن شصت سال پیوسته [[قاضی]] بود. هنگامی که [[مختار ثقفی]] [[والی کوفه]] شد، شریح را به‌خاطر شهادتی که بر [[کفر]] [[حُجر بن عدی کندی]] و [[عصیان]] او داده بود، از [[کوفه]] تبعید کرد. [[زیاد بن ابیه]]، [[فرماندار کوفه]] گواهی شریح و سایر [[شهود]] را برای [[معاویه]] فرستاد و همین امر موجب [[شهادت]] [[حُجر بن عدی کندی]] شد. پس از کشته شده [[مختار ثقفی]]، حَجّاج [[والی کوفه]] شد و شریح را، که [[پیری]] فرتوت بود، به [[کوفه]] بازگرداند و او را [[مأمور]] [[قضا]] کرد، ولی او [[قضاوت]] را نپذیرفت. بنابراین کار [[قضاوت]] شریح، جز سه سال در [[فتنه]] [[ابن‌زبیر]] تعطیل نشد. از آن پس تا هنگام [[مرگ]] خانه‌نشین بود.
*شریح بن حارث کندی ملقب به [[ابو امیه]]، مردی شوخ طبع بود که [[خلیفه دوم]] او را به [[قضاوت]] [[کوفه]] گمارد. پس از آن شصت سال پیوسته [[قاضی]] بود. هنگامی که [[مختار ثقفی]] [[والی کوفه]] شد، شریح را به‌خاطر شهادتی که بر [[کفر]] [[حُجر بن عدی کندی]] و [[عصیان]] او داده بود، از [[کوفه]] تبعید کرد. [[زیاد بن ابیه]]، [[فرماندار کوفه]] گواهی شریح و سایر [[شهود]] را برای [[معاویه]] فرستاد و همین امر موجب [[شهادت]] [[حُجر بن عدی کندی]] شد. پس از کشته شده [[مختار ثقفی]]، حَجّاج [[والی کوفه]] شد و شریح را، که [[پیری]] فرتوت بود، به [[کوفه]] بازگرداند و او را [[مأمور]] [[قضا]] کرد، ولی او [[قضاوت]] را نپذیرفت. بنابراین کار [[قضاوت]] شریح، جز سه سال در [[فتنه]] [[ابن‌زبیر]] تعطیل نشد. از آن پس تا هنگام [[مرگ]] خانه‌نشین بود.
*او عمری دارز داشت. گویند ۱۶۸ سال و برخی دیگر گویند یک‌صد سال بزیست. شریح طبعی سبک و شوخ داشت. [[امام علی]] {{ع}} گرچه در مسائل [[فقهی]] و حقوقی با او [[اختلاف]] نظر داشت، اما هم‌چنان او را بر [[قضاوت]] باقی گذاشت.[[امام]] به او و برخی دیگر از [[قضات]] [[عثمانی]] فرمود: "اینک همان‌گونه که [[قضاوت]] می‌کردید ادامه دهید تا [[مردم]] همگی هماهنگ شوند، یا من هم همان‌گونه که یارانم مردند، بمیرم."
*او عمری دارز داشت. گویند ۱۶۸ سال و برخی دیگر گویند یک‌صد سال بزیست. شریح طبعی سبک و شوخ داشت. [[امام علی]] {{ع}} گرچه در مسائل [[فقهی]] و حقوقی با او [[اختلاف]] نظر داشت، اما هم‌چنان او را بر [[قضاوت]] باقی گذاشت.[[امام]] به او و برخی دیگر از [[قضات]] [[عثمانی]] فرمود: "اینک همان‌گونه که [[قضاوت]] می‌کردید ادامه دهید تا [[مردم]] همگی هماهنگ شوند، یا من هم همان‌گونه که یارانم مردند، بمیرم."
*[[علی]] {{ع}} یک بار بر شریح [[خشم]] گرفت و او را از [[کوفه]] دور ساخت، اما هیچ‌گاه او را از [[قضاوت]] [[عزل]] نکرد و [[فرمان]] داد، در بانقیا که دهکده‌ای نزدیک [[کوفه]] بود و بیشتر ساکنانش [[یهودی]] بودند، اقامت گزیند. او مدتی آن‌جا مُقام کرد تا [[علی]] {{ع}} از او [[خشنود]] شد و او را به [[کوفه]] برگرداند. [[ابو عمر بن عبدالبر]] در کتاب الاستیعاب می‌گوید: "شریح دوره جاهلی را هم [[درک]] کرده است و از [[صحابه]] شمرده نمی‌شود، بلکه از [[تابعان]] است. او شاعری نکوگوی بود و همچون کوسه موی بر چهره نداشت. [[امام]] {{ع}} [[نامه]] سوم [[نهج البلاغه]] را خطاب به او نوشته است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 493- 494.</ref>.
*[[علی]] {{ع}} یک بار بر شریح [[خشم]] گرفت و او را از [[کوفه]] دور ساخت، اما هیچ‌گاه او را از [[قضاوت]] [[عزل]] نکرد و [[فرمان]] داد، در بانقیا که دهکده‌ای نزدیک [[کوفه]] بود و بیشتر ساکنانش [[یهودی]] بودند، اقامت گزیند. او مدتی آن‌جا مُقام کرد تا [[علی]] {{ع}} از او [[خشنود]] شد و او را به [[کوفه]] برگرداند. [[ابو عمر بن عبدالبر]] در کتاب الاستیعاب می‌گوید: "شریح دوره جاهلی را هم [[درک]] کرده است و از [[صحابه]] شمرده نمی‌شود، بلکه از [[تابعان]] است. او شاعری نکوگوی بود و همچون کوسه موی بر چهره نداشت. [[امام]] {{ع}} [[نامه]] سوم [[نهج البلاغه]] را خطاب به او نوشته است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 493- 494.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش