|
|
خط ۲۷: |
خط ۲۷: |
|
| |
|
| ==ثمامه و [[پایداری]] در [[دین]]== | | ==ثمامه و [[پایداری]] در [[دین]]== |
| هنگامی که ماجرای [[مسیلمه]] پیش آمد اکثر [[اهل]] یمامه [[کافر]] و [[مرتد]] شدند اما او به [[دین اسلام]] باقی بود. به همین جهت، پیامبر{{صل}} [[فرات بن حیان]] را نزد وی فرستاد که به همراه او با مسیلمه بجنگد. او مردم یمامه را از [[پیروی]] مسیلمه باز میداشت و به آنها میگفت: از آن بترسید؛ زیرا شقاوتی است که بدان [[مبتلا]] و بلایی است که به آن دچار شدهاید<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۶؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۱، ص۱۶؛ أمتاع الاسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۲۵۶.</ref>.
| |
|
| |
| پس از آنکه [[مردم]] یمامه از او [[نافرمانی]] و از [[مسیلمه]] [[پیروی]] کردند، [[تصمیم]] گرفت از آنان دوری کند؛ تا وقتی که [[ابوبکر]] علاء حضرمی را [[مأمور]] کرد که با مردم [[بحرین]]، که [[مرتد]] شده بودند، بجنگد و در مسیر بحرین از نزدیکی یمامه عبور کرد. [[ثمامه]] باخبر شد و به کسانی که با [[مسلمانان]] باقی مانده بودند، گفت: "[[صلاح]] نمیدانم با این جمعیتی که در [[دین]] تغییراتی دادهاند، [[زندگی]] کنیم؛ زیرا [[خدای متعال]] آنان را به بلایی [[مبتلا]] خواهد ساخت که [[راه]] [[گریز]] نداشته باشند. بلکه صلاح در این است با این افرادی که به [[جنگ]] [[مرتدان]] میروند، هم دست شده و همراه ایشان برویم. اینک من حرکت میکنم و هر کسی از شما میخواهد، با من حرکت کند".
| |
|
| |
| تعدادی با وی هم صدا شده و به کمک علاء حضر میرفتند، و چون مردم بحرین شنیدند که ثمامه و عدهای از یمامه با علاء، هم دست و همراه شدهاند بسیار ترسیدند و [[همراهی]] ثمامه، در پیش روی جنگ، اثر زیادی داشت<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۱۴؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۹، ص۱۴۶۵؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۱، ص۴۱۳؛ الاعلام، زرکلی، ج۲، ص۱۰۰؛ مستدرک سفینة البحار، نمازی شاهرودی، ج۱، ص۵۲۸؛ مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۱، ص۳۸؛ روضة [[الکافی]]، [[کلینی]]، ج۸، ص۲۹۹ (پاورقی)؛ الاستیعاب، [[ابن عبد البر]]، ج۱، ص۲۱۶؛ أمتاع الاسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۲۵۶ نکته (پاورقی)؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، قلقشندی، ج۵، ص۵۷.
| |
| نکته ۱: [[آیه]] ۶۷ [[سوره مؤمنون]] اشاره به داستان ثماثه بن اثال دارد (الاصابه، [[ابن حجر]]، ص۵۲۶ و أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۲۵۶).
| |
| نکته ۲: [[رسول خدا]]{{صل}} میتواند اسیری را بکشد یا بر او [[منت]] گذارد و آزادش کند، مانند داستان تمامه بن اثال (الام، الشافعی، ج۴، ص۲۵۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۲۵؛ نیل الاوطار، شوکانی، ج۸، ص۱۴۰).
| |
| نکته ۳: این ماجرا نصی است بر این که [[امام]]{{ع}} میتواند [[اسیر]] را [[آزاد]] کند؛ بر خلاف [[ابوحنیفه]] (نهج الحق و [[کشف]] الصدق، [[علامه حلی]]، ص۵۴۰؛ منتهی المطالب، علامه حلی، ج۲، ص۹۲۷).
| |
| نکته ۴: [[کفار]] [[حق]] ورود به [[مساجد]] را ندارند و داستان [[ثمامه]] قبل از [[تحریم]] بوده است و بعد از آمدن [[حکم]] تحریم، کسی از کفار حق ورود در مساجد را ندارد (تذکرة الفقهاء، علامه حلی، ج۲، ص۴۳۳ و ج۹، ص۳۳۹).</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثمامه بن اثال حنفی (مقاله)|مقاله «ثمامه بن اثال حنفی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۰۶-۲۰۸.</ref>
| |
|
| |
|
| == پرسشهای وابسته == | | == پرسشهای وابسته == |