پرش به محتوا

وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - 'ابیطالب' به 'ابی‌طالب')
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
خط ۵۷۸: خط ۵۷۸:
::::::در نقطه مقابل [[شوق دیدار]]، [[مؤمن]] باید به جهت [[فراق]] و عدم [[دیدار]] آن [[حضرت]]، محزون باشد. فرازهایی از [[دعای ندبه]]، بر [[حزن]] و [[غم]] [[مؤمن]] در [[فراق]] آن [[حضرت]] [[گواهی]] می‌دهند: {{متن حدیث|"هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ؟"}}؛ آیا یاوری هست [با من هم‌ناله شود] تا با او ناله و [[گریه]] را طولانی نمایم‌؟ [[دعای ندبه]] در [[حقیقت]]، ندبه و [[زاری]] از جدایی و [[فراق]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۳۹.</ref>.
::::::در نقطه مقابل [[شوق دیدار]]، [[مؤمن]] باید به جهت [[فراق]] و عدم [[دیدار]] آن [[حضرت]]، محزون باشد. فرازهایی از [[دعای ندبه]]، بر [[حزن]] و [[غم]] [[مؤمن]] در [[فراق]] آن [[حضرت]] [[گواهی]] می‌دهند: {{متن حدیث|"هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ؟"}}؛ آیا یاوری هست [با من هم‌ناله شود] تا با او ناله و [[گریه]] را طولانی نمایم‌؟ [[دعای ندبه]] در [[حقیقت]]، ندبه و [[زاری]] از جدایی و [[فراق]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۳۹.</ref>.
:::::*«دادخواهی و توجه نمودن و عرضه کردن [[حاجت]] بر آن [[حضرت]] {{ع}} از [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] بر شمرده شده است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[فریادرس]] است و در زیارتی که از حضرتش [[روایت]] شده است آمده که: [[دادرس]] کسی است که از او دادخواهی کنند. در [[زیارت جامعه]] نیز آمده است که: {{متن حدیث|"فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ"}}<ref>بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۰.</ref>؛ هرکس به شما [[تمسک]] جست [[رستگار]] شد و هرکس به شما [[پناه]] آورد، ایمن گشت. [[استغاثه]] و عرض [[حاجت]] به آن [[حضرت]] به زبان خاص و چگونگی معین و وقت مخصوصی [[مقید]] نیست. بلکه آن‌چه در این باب مهم است، [[اصلاح]] [[دل]]، توجه کامل، [[توبه]] از [[گناهان]]، [[یقین]] ثابت و [[اعتقاد]] [[راسخ]] است. برای [[استغاثه]] و عرضه کردن [[حاجت]]، [[دعاها]] و رقعه‌هایی وارد شده که [[شایسته]] است به انضمام آن‌چه یاد کردیم، به کار گرفته شوند تا در [[تقرب]] به آن [[حضرت]] و [[محبوب]] شدن نزد او مؤثرتر گردد<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۸۷ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۸۷.</ref>.
:::::*«دادخواهی و توجه نمودن و عرضه کردن [[حاجت]] بر آن [[حضرت]] {{ع}} از [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] بر شمرده شده است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[فریادرس]] است و در زیارتی که از حضرتش [[روایت]] شده است آمده که: [[دادرس]] کسی است که از او دادخواهی کنند. در [[زیارت جامعه]] نیز آمده است که: {{متن حدیث|"فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ"}}<ref>بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۰.</ref>؛ هرکس به شما [[تمسک]] جست [[رستگار]] شد و هرکس به شما [[پناه]] آورد، ایمن گشت. [[استغاثه]] و عرض [[حاجت]] به آن [[حضرت]] به زبان خاص و چگونگی معین و وقت مخصوصی [[مقید]] نیست. بلکه آن‌چه در این باب مهم است، [[اصلاح]] [[دل]]، توجه کامل، [[توبه]] از [[گناهان]]، [[یقین]] ثابت و [[اعتقاد]] [[راسخ]] است. برای [[استغاثه]] و عرضه کردن [[حاجت]]، [[دعاها]] و رقعه‌هایی وارد شده که [[شایسته]] است به انضمام آن‌چه یاد کردیم، به کار گرفته شوند تا در [[تقرب]] به آن [[حضرت]] و [[محبوب]] شدن نزد او مؤثرتر گردد<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۸۷ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۸۷.</ref>.
:::::*«یکی از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[گریه]] کردن در [[فراق]] آن [[حضرت]] و یا بر آن‌چه از [[مصیبت‌ها]] و ناملایمات به ایشان رسیده است، می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس ما را یاد کند، اگر از چشم او به اندازه بال پشه‌ای [[اشک]] بیرون آید، [[خداوند]] [[گناهان]] او را می‌آمرزد، هرچند به اندازه [[کف]] دریا باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸.</ref>. سُدیر صِیرَفی می‌گوید: با بعضی [[اصحاب]] بر [[امام صادق]] {{ع}} وارد شدیم. دیدیم بر روی [[خاک]] نشسته و هم‌چون کسی که [[فرزند]] خود را از دست داده و جگرش سوخته باشد، می‌گریست و می‌گفت: "ای آقای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از من گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ کرده است..." [[سدیر]] می‌گوید: از این حالتِ [[حضرت]]، ناراحت شدیم و عرض کردیم: [[خداوند]] دیدگانت را نگریاند! چه حالتی سبب شده که چنین در ماتم بنشینید؟ [[حضرت]] آهی کشید و فرمود: [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹.</ref>. از دیگر [[تکالیف مؤمنان]]، گریاندن دیگران بر [[فراق]] آن [[حضرت]] یا بر شداید وارده بر آن [[حضرت]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: هرکس بر [[مصیبت]] [[اهل بیت]] [[گریه]] کند و یا کسی را بگریاند، [[بهشت]] برای او است و هرکس نیز تباکی -خود را شبیه گریه‌کنندگان سازد- نماید، [[بهشت]] برای او است<ref>لهوف، ص ۱۱؛ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰۱.</ref>.
:::::*«یکی از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[گریه]] کردن در [[فراق]] آن [[حضرت]] و یا بر آن‌چه از [[مصیبت‌ها]] و ناملایمات به ایشان رسیده است، می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس ما را یاد کند، اگر از چشم او به اندازه بال پشه‌ای [[اشک]] بیرون آید، [[خداوند]] [[گناهان]] او را می‌آمرزد، هرچند به اندازه کف دریا باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸.</ref>. سُدیر صِیرَفی می‌گوید: با بعضی [[اصحاب]] بر [[امام صادق]] {{ع}} وارد شدیم. دیدیم بر روی [[خاک]] نشسته و هم‌چون کسی که [[فرزند]] خود را از دست داده و جگرش سوخته باشد، می‌گریست و می‌گفت: "ای آقای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از من گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ کرده است..." [[سدیر]] می‌گوید: از این حالتِ [[حضرت]]، ناراحت شدیم و عرض کردیم: [[خداوند]] دیدگانت را نگریاند! چه حالتی سبب شده که چنین در ماتم بنشینید؟ [[حضرت]] آهی کشید و فرمود: [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹.</ref>. از دیگر [[تکالیف مؤمنان]]، گریاندن دیگران بر [[فراق]] آن [[حضرت]] یا بر شداید وارده بر آن [[حضرت]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: هرکس بر [[مصیبت]] [[اهل بیت]] [[گریه]] کند و یا کسی را بگریاند، [[بهشت]] برای او است و هرکس نیز تباکی -خود را شبیه گریه‌کنندگان سازد- نماید، [[بهشت]] برای او است<ref>لهوف، ص ۱۱؛ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰۱.</ref>.
:::::*«درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. ما در این‌جا به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
:::::*«درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. ما در این‌جا به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
:::::#'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}'''؛ نخستین [[وظیفه منتظران]]، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت است که در [[روایات]] بسیاری که به طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شده آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در عصر [[غیبت]] تأکید شده است، نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد: "خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]، بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] می‌گردم..."<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.
:::::#'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}'''؛ نخستین [[وظیفه منتظران]]، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت است که در [[روایات]] بسیاری که به طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شده آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در عصر [[غیبت]] تأکید شده است، نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد: "خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]، بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] می‌گردم..."<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش