شروط امامت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت') |
||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
'''الف. پاسخ به سؤالها و مناظرههای علمی:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤالهایی را مطرح کردند، چنانکه بزرگان [[شیعه]] در [[بغداد]] [[تصمیم]] گرفتند ۸۰ تن از [[فقیهان]] را نزد [[حضرت]] فرستاده و مسئله را [[تحقیق]] کنند. آنان با دریافت جواب علمی دقیق برای سؤالهای خود از [[کودک]] ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref> | '''الف. پاسخ به سؤالها و مناظرههای علمی:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤالهایی را مطرح کردند، چنانکه بزرگان [[شیعه]] در [[بغداد]] [[تصمیم]] گرفتند ۸۰ تن از [[فقیهان]] را نزد [[حضرت]] فرستاده و مسئله را [[تحقیق]] کنند. آنان با دریافت جواب علمی دقیق برای سؤالهای خود از [[کودک]] ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref> | ||
یکی دیگر از مواردی که [[حضرت]] شایستگیهای ذاتی و [[عنایت الهی]] در [[حق]] خود را در عرصههای مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی میان [[حضرت]] و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن [[حضرت]] به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود میکرد که در [[تاریخ]] [[ثبت]] شده است. | یکی دیگر از مواردی که [[حضرت]] شایستگیهای ذاتی و [[عنایت الهی]] در [[حق]] خود را در عرصههای مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی میان [[حضرت]] و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن [[حضرت]] به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود میکرد که در [[تاریخ]] [[ثبت]] شده است. | ||
[[مأمون]] [[خلیفه]] وقت با [[مشاهده]] [[فضایل]] و [[کمالات]] [[حضرت]] در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "[[ام الفضل]]" را به [[عقد]] آن [[حضرت]] درآورد که مورد [[مخالفت]] نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظرهای را بین آنان و [[حضرت]] ترتیب دهد. [[یحیی بن اکثم]] [[داناترین]] و به تعبیری [[قاضی]] القضات دربار نیز در این [[مناظره]] | [[مأمون]] [[خلیفه]] وقت با [[مشاهده]] [[فضایل]] و [[کمالات]] [[حضرت]] در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "[[ام الفضل]]" را به [[عقد]] آن [[حضرت]] درآورد که مورد [[مخالفت]] نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظرهای را بین آنان و [[حضرت]] ترتیب دهد. [[یحیی بن اکثم]] [[داناترین]] و به تعبیری [[قاضی]] القضات دربار نیز در این [[مناظره]] شرکت جست. در این [[مناظره]] نیز [[حضرت]] بر [[خصم]] فائق آمد و جملگی [[مخالفان]] بر خواست [[مأمون]] درباره تزویج دختر خود با [[حضرت]] [[تسلیم]] شدند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref> | ||
'''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر [[مخالفان]]:''' در پی مناظرههای متعدد [[حضرت]] با [[عالمان]] [[اهل]] سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره [[کودکی]] پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیشتر ذکر شد [[یحیی بن اکثم]] [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] [[حضرت]] بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن [[حضرت]]، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی میکرد که آن همان [[وابستگی]] به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنانکه به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] میگوید:{{عربی|" وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بىانتها و الهامات پروردگار است»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref> | '''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر [[مخالفان]]:''' در پی مناظرههای متعدد [[حضرت]] با [[عالمان]] [[اهل]] سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره [[کودکی]] پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیشتر ذکر شد [[یحیی بن اکثم]] [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] [[حضرت]] بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن [[حضرت]]، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی میکرد که آن همان [[وابستگی]] به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنانکه به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] میگوید:{{عربی|" وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بىانتها و الهامات پروردگار است»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref> |