پرش به محتوا

بهائیت در ایران (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع'
جز (جایگزینی متن - ']](' به ']] (')
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
خط ۴۱: خط ۴۱:


==دربارهٔ کتاب==
==دربارهٔ کتاب==
در معرفی این کتاب آمده است: «در کتاب حاضر، [[ایدئولوژی]] و زمینه‌های پیدایش و رشد هر یک از فرقه‌های [[بهائیت]] ـ فرقه‌های [[بابیه]]، [[شیخیه]]، ازلیه و [[بهائیه]] ـ از عصر قاجاریه تا پایان دوران پهلوی دوم بررسی شده است.کتاب با مبحثی کوتاه در [[باب]] [[بهایی‌گری]] پس از [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] به پایان می‌رسد.در مقدمه کتاب آمده است":محقق در این کتاب روشن می‌کند که این [[فرقه]] ([[بهائیت]]) به عنوان حرکتی بر ضد سنت‌های [[دینی]] و [[اجتماعی]] [[ملت]] [[ایران]] با [[پشتیبانی]] حکومت‌های استعماری به وجود آمدند و درصدد از بین بردن نفوذ [[تشیع]] و [[روحانیت]] [[شیعه]] در [[ایران]] بوده‌اند ;که بررسی [[ایدئولوژی]] مذهبی آنها و سیر تحولات و تغییرات در این مسلک حاکی از [[نیت]] واقعی آنها مبنی بر بی اعتمادی [[مردم]] و [[سست]] شدن [[اعتقاد]] آنها نسبت به اصول مذهبی مورد قبول خود می‌باشد.چرا که [[اعتقاد]] به اصول عقایدی تغییر ناپذیر [[مانع]] نفوذ [[استعمار]] در [[ایران]] شده بود و اصول مذهبی مورد قبول [[مردم]] آنها به تحرک علیه [[منافع]] استعماری وادار کرده بود و با تغییر نقطه‌ای در [[اصول اعتقادی]] [[مردم]]، امکان تکرار جنبش‌های مذهبی از بین می‌رفت.در این راستا، [[بهائیت]] مهم‌ترین [[اصول اعتقادی]] [[تشیع]] را [[هدف]] قرار داده بود که با زیر سوال رفتن آن، هر گونه تحرک مذهبی ـ [[سیاسی]] غیر ممکن می‌شد و دقیقا به همین خاطر بود که در عصر پهلوی دوم رژیم شاه دست [[بهائیان]] را در تمامی زمینه‌ها در [[ایران]] باز گذاشته بود ;زیرا که گسترش [[تفکر]] [[بهایی]] هر گونه [[تفکر]] [[مبارزات]] مذهبی را که [[امام خمینی]] سمبل آن شناخته شده بود زیر سوال می‌برد»<ref name=p1></ref>.
در معرفی این کتاب آمده است: «در کتاب حاضر، [[ایدئولوژی]] و زمینه‌های پیدایش و رشد هر یک از فرقه‌های [[بهائیت]] ـ فرقه‌های [[بابیه]]، [[شیخیه]]، ازلیه و [[بهائیه]] ـ از عصر قاجاریه تا پایان دوران پهلوی دوم بررسی شده است.کتاب با مبحثی کوتاه در [[باب]] [[بهایی‌گری]] پس از [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] به پایان می‌رسد.در مقدمه کتاب آمده است":محقق در این کتاب روشن می‌کند که این [[فرقه]] ([[بهائیت]]) به عنوان حرکتی بر ضد سنت‌های [[دینی]] و [[اجتماعی]] [[ملت]] [[ایران]] با [[پشتیبانی]] حکومت‌های استعماری به وجود آمدند و درصدد از بین بردن نفوذ [[تشیع]] و [[روحانیت]] [[شیعه]] در [[ایران]] بوده‌اند ;که بررسی [[ایدئولوژی]] مذهبی آنها و سیر تحولات و تغییرات در این مسلک حاکی از [[نیت]] واقعی آنها مبنی بر بی اعتمادی [[مردم]] و [[سست]] شدن [[اعتقاد]] آنها نسبت به اصول مذهبی مورد قبول خود می‌باشد.چرا که [[اعتقاد]] به اصول عقایدی تغییر ناپذیر مانع نفوذ [[استعمار]] در [[ایران]] شده بود و اصول مذهبی مورد قبول [[مردم]] آنها به تحرک علیه [[منافع]] استعماری وادار کرده بود و با تغییر نقطه‌ای در [[اصول اعتقادی]] [[مردم]]، امکان تکرار جنبش‌های مذهبی از بین می‌رفت.در این راستا، [[بهائیت]] مهم‌ترین [[اصول اعتقادی]] [[تشیع]] را [[هدف]] قرار داده بود که با زیر سوال رفتن آن، هر گونه تحرک مذهبی ـ [[سیاسی]] غیر ممکن می‌شد و دقیقا به همین خاطر بود که در عصر پهلوی دوم رژیم شاه دست [[بهائیان]] را در تمامی زمینه‌ها در [[ایران]] باز گذاشته بود ;زیرا که گسترش [[تفکر]] [[بهایی]] هر گونه [[تفکر]] [[مبارزات]] مذهبی را که [[امام خمینی]] سمبل آن شناخته شده بود زیر سوال می‌برد»<ref name=p1></ref>.




۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش