پرش به محتوا

بنی مقرن مزنی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
آنان [[فرزندان]] [[مقرّن بن عامر بن صبح]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲.</ref> (یا [[عائذ ‌‌بن میجا]])<ref>الطبقات، ابن خیاط، ص ۸۱؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۷۷.</ref> از [[قبیله]] بیابان نشین و [[عدنانی]] مُزینه <ref> النسب، ص ۲۴۲؛ المقتضب، ص ۱۳۱؛ الانساب، ج ۵، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸.</ref> و از همپیمانان [[اوس]] در یثرب بودند.<ref>معجم قبائل العرب، ج ۳، ص ۱۰۸۳.</ref> [[محل]] سکونت قبیله مزینه، در نزدیکی [[مدینه]] بود.<ref> معجم البلدان، ج ۱، ص ۲۴۲؛ ج ۲، ص ۴۹۲.</ref> شمار فرزندان مقرن را به [[اختلاف]] ۷ <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> یا ۱۰ تن <ref>جامع البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۹.</ref> دانسته‌‌اند. [[ابن سعد]] <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶ - ۹۷.</ref> نامهای ایشان را نعمان، [[سوید]]، [[معقل]]، [[سنان]]، [[عقیل]]، [[عبدالرحمن]] و [[عبدالرحمن‌‌ بن عقیل ‌‌بن مقرن]] (نوه مقرن) بر شمرده است. ابن‌‌حزم،<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲.</ref> نام ۶ تن را ذکر کرده و به جای دو نام پایانی (عبدالرحمن) از [[معاویه]] و [[نعیم]]، نام [[برده]] است. منابع [[تفسیری]] بیشتر از دیگر منابع به بنی‌‌مقرن پرداخته‌‌اند. در این میان [[قرطبی]] افزون بر آنها از عقیل و سنان نام برده و واحدی و [[میبدی]] از سه تن از فرزندان مقرن (معقل، سوید و نعمان) یاد کرده‌‌اند.<ref>اسباب النزول، ص ۲۱۲؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص ۱۹۲.</ref>
آنان [[فرزندان]] [[مقرّن بن عامر بن صبح]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲.</ref> (یا [[عائذ ‌‌بن میجا]])<ref>الطبقات، ابن خیاط، ص ۸۱؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۷۷.</ref> از [[قبیله]] بیابان نشین و [[عدنانی]] مُزینه <ref> النسب، ص ۲۴۲؛ المقتضب، ص ۱۳۱؛ الانساب، ج ۵، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸.</ref> و از همپیمانان [[اوس]] در یثرب بودند.<ref>معجم قبائل العرب، ج ۳، ص ۱۰۸۳.</ref> [[محل]] سکونت قبیله مزینه، در نزدیکی [[مدینه]] بود.<ref> معجم البلدان، ج ۱، ص ۲۴۲؛ ج ۲، ص ۴۹۲.</ref> شمار فرزندان مقرن را به [[اختلاف]] ۷ <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> یا ۱۰ تن <ref>جامع البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۹.</ref> دانسته‌‌اند. [[ابن سعد]] <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶ - ۹۷.</ref> نامهای ایشان را نعمان، [[سوید]]، [[معقل]]، [[سنان]]، [[عقیل]]، [[عبدالرحمن]] و [[عبدالرحمن‌‌ بن عقیل ‌‌بن مقرن]] (نوه مقرن) بر شمرده است. ابن‌‌حزم،<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲.</ref> نام ۶ تن را ذکر کرده و به جای دو نام پایانی (عبدالرحمن) از [[معاویه]] و [[نعیم]]، نام [[برده]] است. منابع [[تفسیری]] بیشتر از دیگر منابع به بنی‌‌مقرن پرداخته‌‌اند. در این میان [[قرطبی]] افزون بر آنها از عقیل و سنان نام برده و واحدی و [[میبدی]] از سه تن از فرزندان مقرن (معقل، سوید و نعمان) یاد کرده‌‌اند.<ref>اسباب النزول، ص ۲۱۲؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص ۱۹۲.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی مقرن مزنی (مقاله)|مقاله «بنی مقرن مزنی»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.


==[[اسلام]] بنی مقرن==
==[[اسلام]] بنی مقرن==
بنا به گزارشی، [[نعمان بن مقرن]] با ۱۰ تن از قبیله مُزینه به [[سرپرستی]] [[خزاعی‌‌ بن عبد نُهْم]] که خود متولی بتی به نام "نُهْم" بود پس از شکستن آن [[بت]]، به مدینه آمد و [[وعده]] اسلام قومش را به [[رسول خدا]] داد و پس از آن قبیله مُزینه [[مسلمان]] شدند.<ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۲۱۰؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۴.</ref> به [[نقل]] خود نعمان وی همراه ۴۰۰ تن از قبیله مُزینه، طی هیئتی در [[رجب]] [[سال پنجم هجرت]]،<ref> تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۵۱؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۲.</ref> نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده و [[اسلام]] آوردند،<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> از این رو و نیز با توجه به اینکه عمده [[قبایل عرب]] در سال نهم نزد [[پیامبر]] آمدند، گفته شده: [[هیئت]] [[قبیله]] مُزینه اولین هیئت [[عدنانی]] (مُضَر) بود که [[خدمت]] رسول خدا رسید.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۷۷؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۲.</ref> هرچند در این گزارش به جز نعمان از دیگر پسران مقرن، یادی نشده؛ اما از گزارشهایی که حکایت از [[مهاجرت]] همزمان نعمان با برادرانش دارد <ref> اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> چنین برمی‌‌آید که آنان، طی همین وفد، اسلام آورده‌‌اند. منابع بسیاری از بنی‌‌مقرن به [[نیکی]] یاد کرده و همگی آنان را اهل‌‌هجرت و از [[صحابه]] دارای [[فضل]] دانسته‌‌اند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref> [[ابن مسعود]] از آنان با عنوان «[[خاندان]] [[ایمان]]» یاد کرده است.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۹؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> مشهور است که خانواده‌‌ای به تعداد [[فرزندان]] مقرن که همگی به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده و در زمره صحابه باشند، وجود ندارد،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> هرچند ابن‌‌اثیر در این قول تردید کرده و فرزندان [[حارثة ‌‌بن هند]] اسلمی را به تعداد ۸ تن که همگی در [[بیعت رضوان]] شرکت داشتند صاحب [[فضیلت]] یاد شده دانسته است.<ref>اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> درباره [[زندگی]] پسران مقرن (جز نعمان، [[سوید]] و [[معقل]]) اطلاعات محدودی در اختیار‌‌است.
بنا به گزارشی، [[نعمان بن مقرن]] با ۱۰ تن از قبیله مُزینه به [[سرپرستی]] [[خزاعی‌‌ بن عبد نُهْم]] که خود متولی بتی به نام "نُهْم" بود پس از شکستن آن [[بت]]، به مدینه آمد و [[وعده]] اسلام قومش را به [[رسول خدا]] داد و پس از آن قبیله مُزینه [[مسلمان]] شدند.<ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۲۱۰؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۴.</ref> به [[نقل]] خود نعمان وی همراه ۴۰۰ تن از قبیله مُزینه، طی هیئتی در [[رجب]] [[سال پنجم هجرت]]،<ref> تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۵۱؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۲.</ref> نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده و [[اسلام]] آوردند،<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> از این رو و نیز با توجه به اینکه عمده [[قبایل عرب]] در سال نهم نزد [[پیامبر]] آمدند، گفته شده: [[هیئت]] [[قبیله]] مُزینه اولین هیئت [[عدنانی]] (مُضَر) بود که [[خدمت]] رسول خدا رسید.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۷۷؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۲.</ref> هرچند در این گزارش به جز نعمان از دیگر پسران مقرن، یادی نشده؛ اما از گزارشهایی که حکایت از [[مهاجرت]] همزمان نعمان با برادرانش دارد <ref> اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> چنین برمی‌‌آید که آنان، طی همین وفد، اسلام آورده‌‌اند. منابع بسیاری از بنی‌‌مقرن به [[نیکی]] یاد کرده و همگی آنان را اهل‌‌هجرت و از [[صحابه]] دارای [[فضل]] دانسته‌‌اند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref> [[ابن مسعود]] از آنان با عنوان «[[خاندان]] [[ایمان]]» یاد کرده است.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۹؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> مشهور است که خانواده‌‌ای به تعداد [[فرزندان]] مقرن که همگی به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده و در زمره صحابه باشند، وجود ندارد،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> هرچند ابن‌‌اثیر در این قول تردید کرده و فرزندان [[حارثة ‌‌بن هند]] اسلمی را به تعداد ۸ تن که همگی در [[بیعت رضوان]] شرکت داشتند صاحب [[فضیلت]] یاد شده دانسته است.<ref>اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> درباره [[زندگی]] پسران مقرن (جز نعمان، [[سوید]] و [[معقل]]) اطلاعات محدودی در اختیار‌‌است.


[[ابن سعد]] <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> و [[قرطبی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> از حضور جمعی پسران مقرن در [[غزوه خندق]] خبر داده‌‌اند. از میان ایشان نعمان ‌‌بن مقرن، مکنّا به ابو [[عمرو]]،<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> یا [[ابوحکیم]] در [[فتح مکه]] <ref>المغازی، ج ۲، ص ۸۰۰، ۸۲۰.</ref> و [[غزوه حنین]] <ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۹۶.</ref> جزو پرچمداران [[قبیله]] مُزینه بود. برخی [[سیره]] نویسان به گاه سخن از [[نبرد تبوک]] از آنان یاد کرده و مقصود از [[بکائین]] را بنی‌‌مقرن دانسته‌‌اند که به رغم [[اشتیاق]] فراوان برای شرکت در [[جنگ]]، از آن رو که امکانات [[سفر]] نداشتند گریان بودند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۹۴؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۲۵؛ ج ۶، ص ۱۹۷.</ref> برخی از ایشان [[راوی حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} بودند، چنان‌‌که [[معقل]] <ref>تأویل مختلف الحدیث، ص ۲۲۵.</ref> و فرزندش عبدالله‌‌ بن معقل، مشهور به [[ابوالولید مزنی]] از تابعان‌‌ ثقه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵؛ معرفة الثقات، ج ۲، ص ۶۲.</ref> است که از [[علی]]{{ع}} [[حدیث]] [[نقل]] کرده است.<ref>الناصریات، ص ۴۲۲؛ منتهی المطلب، ج ۳، ص ۲۸۰.</ref> [[سوید]] <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۸۵.</ref> و پسرش [[معاویه]]<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۷۰؛ معرفة‌‌الثقات، ج ۲، ص ۲۸۴؛ الخصال، ص ۳۴۰.</ref> و نعمان هم <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴؛ سنن الترمذی، ج ۳، ص ۸۴.</ref> به عنوان راوی حدیث معرفی شده‌‌اند.
[[ابن سعد]] <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> و [[قرطبی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> از حضور جمعی پسران مقرن در [[غزوه خندق]] خبر داده‌‌اند. از میان ایشان نعمان ‌‌بن مقرن، مکنّا به ابو [[عمرو]]،<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> یا [[ابوحکیم]] در [[فتح مکه]] <ref>المغازی، ج ۲، ص ۸۰۰، ۸۲۰.</ref> و [[غزوه حنین]] <ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۹۶.</ref> جزو پرچمداران [[قبیله]] مُزینه بود. برخی [[سیره]] نویسان به گاه سخن از [[نبرد تبوک]] از آنان یاد کرده و مقصود از [[بکائین]] را بنی‌‌مقرن دانسته‌‌اند که به رغم [[اشتیاق]] فراوان برای شرکت در [[جنگ]]، از آن رو که امکانات [[سفر]] نداشتند گریان بودند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۹۴؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۲۵؛ ج ۶، ص ۱۹۷.</ref> برخی از ایشان [[راوی حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} بودند، چنان‌‌که [[معقل]] <ref>تأویل مختلف الحدیث، ص ۲۲۵.</ref> و فرزندش عبدالله‌‌ بن معقل، مشهور به [[ابوالولید مزنی]] از تابعان‌‌ ثقه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵؛ معرفة الثقات، ج ۲، ص ۶۲.</ref> است که از [[علی]]{{ع}} [[حدیث]] [[نقل]] کرده است.<ref>الناصریات، ص ۴۲۲؛ منتهی المطلب، ج ۳، ص ۲۸۰.</ref> [[سوید]] <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۸۵.</ref> و پسرش [[معاویه]]<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۷۰؛ معرفة‌‌الثقات، ج ۲، ص ۲۸۴؛ الخصال، ص ۳۴۰.</ref> و نعمان هم <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴؛ سنن الترمذی، ج ۳، ص ۸۴.</ref> به عنوان راوی حدیث معرفی شده‌‌اند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی مقرن مزنی (مقاله)|مقاله «بنی مقرن مزنی»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.




خط ۱۹: خط ۱۹:
در نبردهایی که در دوران [[خلافت ابوبکر]] بر ضد [[ارتداد]] [[قبایل]] شکل گرفت نام نعمان و سوید به عنوان [[فرماندهان]] جناح راست و ساقه به چشم می‌‌خورد.<ref>البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۲۳۴.</ref> نیز از ابوحکیم <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷.</ref> [[عقیل بن مقرن]] یاد شده که در جریان [[فتح]] [[عراق]] از جانب [[خالد بن ولید]] [[مأموریت]] یافت به اُبلّه رود.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۶.</ref> سوید بن مقرن، مکنّا به ابوعلی <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷.</ref> یا ابوعدی که از فرماندهان [[عمر]] بود با [[اهل]] [[طبرستان]] [[صلح]] کرد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref> نعمان نیز از سوی [[خلیفه دوم]] بر "کسکر" [[حاکم]] بود. گزارشهای دیگری نیز از مسئولیت‌های او در [[زمان]] [[عمر]] ارائه شده است.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref>
در نبردهایی که در دوران [[خلافت ابوبکر]] بر ضد [[ارتداد]] [[قبایل]] شکل گرفت نام نعمان و سوید به عنوان [[فرماندهان]] جناح راست و ساقه به چشم می‌‌خورد.<ref>البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۲۳۴.</ref> نیز از ابوحکیم <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷.</ref> [[عقیل بن مقرن]] یاد شده که در جریان [[فتح]] [[عراق]] از جانب [[خالد بن ولید]] [[مأموریت]] یافت به اُبلّه رود.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۶.</ref> سوید بن مقرن، مکنّا به ابوعلی <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷.</ref> یا ابوعدی که از فرماندهان [[عمر]] بود با [[اهل]] [[طبرستان]] [[صلح]] کرد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref> نعمان نیز از سوی [[خلیفه دوم]] بر "کسکر" [[حاکم]] بود. گزارشهای دیگری نیز از مسئولیت‌های او در [[زمان]] [[عمر]] ارائه شده است.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref>


شاید بارزترین نقش [[فرزندان]] مقرن در [[جنگ]] [[نهاوند]] باشد که مؤرخان به حضور سه تن از آنان اشاره کرده‌‌اند. در این [[نبرد]] (سال۲۱) [[نعمان]] [[فرمانده]] [[سپاه مسلمانان]] و اولین کسی بود که به دست [[ایرانیان]] کشته شد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> گویند: عمر خبر کشته شدن او را روی [[منبر]]، اعلام کرد و دست بر سر گذاشت و گریست.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۴۰۴؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۹.</ref> [[سوید]] پس از [[شهادت]] برادرش نعمان، [[پرچم]] را به دست گرفت و در نهایت، این جنگ به [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در نهاوند انجامید.<ref>اخبار الطوال، ص ۱۳۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref> شبیه چنین گزارشی برای معقل ‌‌بن مقرن نیز ارائه شده است.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۲۱؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۱، ص ۶۹.</ref> در جریان [[فتوحات]]، فرزندان مقرن به [[عراق]] [[مهاجرت]] کردند. نعمان ابتدا در [[بصره]] و پس از آن در‌‌کوفه ساکن گشت.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref> [[عقیل]] مکنّا به [[ابو حکیم]]،<ref> الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۸۸؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۶۳.</ref> سوید <ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۸۱؛ اسد الغابه، ج ۲، ص ۶۰۰.</ref> و [[معقل]] و بازماندگانش نیز در [[کوفه]] اقامت‌‌کردند.<ref>  الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷؛ معرفة علوم الحدیث، ص ۱۹۱.</ref>
شاید بارزترین نقش [[فرزندان]] مقرن در [[جنگ]] [[نهاوند]] باشد که مؤرخان به حضور سه تن از آنان اشاره کرده‌‌اند. در این [[نبرد]] (سال۲۱) [[نعمان]] [[فرمانده]] [[سپاه مسلمانان]] و اولین کسی بود که به دست [[ایرانیان]] کشته شد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> گویند: عمر خبر کشته شدن او را روی [[منبر]]، اعلام کرد و دست بر سر گذاشت و گریست.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۴۰۴؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۹.</ref> [[سوید]] پس از [[شهادت]] برادرش نعمان، [[پرچم]] را به دست گرفت و در نهایت، این جنگ به [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در نهاوند انجامید.<ref>اخبار الطوال، ص ۱۳۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref> شبیه چنین گزارشی برای معقل ‌‌بن مقرن نیز ارائه شده است.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۲۱؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۱، ص ۶۹.</ref> در جریان [[فتوحات]]، فرزندان مقرن به [[عراق]] [[مهاجرت]] کردند. نعمان ابتدا در [[بصره]] و پس از آن در‌‌کوفه ساکن گشت.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref> [[عقیل]] مکنّا به [[ابو حکیم]]،<ref> الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۸۸؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۶۳.</ref> سوید <ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۸۱؛ اسد الغابه، ج ۲، ص ۶۰۰.</ref> و [[معقل]] و بازماندگانش نیز در [[کوفه]] اقامت‌‌کردند.<ref>  الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۷؛ معرفة علوم الحدیث، ص ۱۹۱.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی مقرن مزنی (مقاله)|مقاله «بنی مقرن مزنی»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.


==بنی مقرن در [[شان نزول]]==
==بنی مقرن در [[شان نزول]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش